برای یک زن
هیچ چیز سخت تر از زندگی با مردی که بودن و نبودن او برای آن مرد فرقی ندارد نیست
برای یک زن
هیچ چیز سخت تر از زندگی با مردی که بودن و نبودن او برای آن مرد فرقی ندارد نیست
بسم الله
«وَ اسْتَعْمِلْنِی بِطَاعَتِک» « مرا به طاعت خود بگمار »
از خداوند میخواهیم ما را به کار گیرد تا مطیعش شویم. اگر خلوص در قلب و دلمان جای گیرد، خدای سبحان انتخابمان میکند و ما را در شمار یاران حجتش قرار میدهد.
« وَ لَیِّنْ قَلْبِی لِوَلِیِّ أَمْرِک » « دلم را برای ولّی امرت نرم کن. »
دلهای ما قسی شده و همچون سنگ، سخت گشته. دلی که نرم باشد ، برای عزیز سفر کرده اش تنگ میشود.
امام زمان (عج) بیش از هزار سال است که همچون مسافری، غایب شده، و ما همچنان با روزمرگیهای خود مشغولیم و ایّام را با غفلت از او سپری میکنیم.
خدایا ! دلمان را برای « ولیّ » ات نرم کن تا به یاد او باشیم و برایش دلتنگ شویم.
«وَ عَافِنِی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَک» « از آنچه که خلقت را با آن آزمودی ، مرا عافیت بخش»
کسانی که در زمان غیبت سرگرم امور خود میشوند و امامشان را فراموش میکنند، در زندگیشان گرفتارند ، و به دور از عافیت و سلامت.
خدایا! ما را از ابتلائات آخرالزمان محفوظ بدار و از غفلت و بیخبری که مردم به آن مبتلا هستند ، عافیت بخش.
عاجزانه از تو میخواهیم که یاریمان کنی تا در تمام طول حیات، به مولا مشغول باشیم نه به دنیا.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
«اللَّهُمَّ فَثَبِّتْنِی عَلَى دِینِک» « خدایا ! مرا بر دینت ثابت بدار. »
نگرانیم که به علت طول غیبت و عدم رؤیت امام، او را از یاد بیریم و در راه ، ثابت قدم نباشیم.
افراد دو قبیله « اوس » و « خزرج » یهودیانی بودند که میدانستند پیامبر خاتم (ص) در مکه ظهور میکند در شهر مدینه حکومت تشکیل میدهد.
آنها به امید اینکه اولین بیعت کنندگان و گروندگان به دین پیامبر (ص) باشند سالها قبل از بعثت از سرزمینهای خود کوچ کردند و در اطراف مدینه ساکن شدند. امّا پس از ظهور اسلام جزو اولین گروهایی بودند که به مخالفت با پیامبر (ص) برخاستند.
از خدای سبحان درخواست میکنیم ما را در شمار منتظرین ثابت قدم و استوار در طریق انتظار قرار دهد تا روزی که مولایمان ظهور میکند به او پشت نکنیم، عاشقانه و عارفانه به محضرش برسیم و ملازم رکابش باشیم.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
« وَ لَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی » « پس از اینکه هدایتم فرمودی قلبم را منحرف مساز »
می خواهیم بعد از اینکه به لطف خدای سبحان معرفی امام عصر (عج) برایمان صورت گرفت، قلبمان از او غافل نگردد و دلمان به سمت دیگری مایل نشود.
برآنیم تا پس از معرفت حضرت، همواره نام و یادش با زندگیمان قرین گردد و همهی همّمان خدمت به او و طلب رضای او باشد.
میخواهیم دعوت «کُونُوا مَعَ الصَّادِقین»[1] «... و با صادقان باشید! » را اجابت کنیم و سراسر حیاتمان را در معیت صاحب الزمان باشیم.
امّا در خدمت امام بودن و به محضر او رسیدن بها میخواهد.
گر سوی جانان میروی جانانه شو جانانه شو
تنها زمانی درخواست همراهیمان با حضرت جامعه عمل میپوشد که مشمول عنایت خود حضرت شویم.
اگر لازمهی معیّت ، طهارت است ، باید او واسطهی فیض شود و طاهرمان کند. اگر شرط خدمت، محبّت و معرفت است باید او به قلب و دلمان نظری نماید و با نور مهر و عرفان منوّرمان کند.
منبع: شرح دعای زمان غیبت، سرکار خانم بروچردی
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
پیامبر اسلام(ص):
مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة؛
هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است.
در انتهای مفاتیح الجنان ، دعایی است با عنوان « دعاء در غیبت امام زمان (عج) » این دعا توسط نایب اوّل ولی عصر (عج) به یکی از اصحابش املاء شده ، دعایی بسیار جامع و کامل که حاوی دستورالعملهایی برای منتظرین حضرت است و به آنها میآموزد که چگونه شایستگی یاری امام (ع) را احراز نمایند.
میخواهیم با سیری در این دعا، با رهنمودها و راهکارهایش آشنا شویم تا در سایهی عمل به آنها در صف منتظرین حقیقی امام عصر (عج) قرار گیریم.
[در این مطالب ان شاء الله بخش هایی از دعا را مرور می کنیم]
«... اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلِلْتُ عَنْ دِینِی »
« خدایا ! حجّت خود را به من بشناسان زیرا اگر این معرفی از ناحیه تو صورت نگیرد، در دینم گمراه میشوم.»
در شبانه روز بارها به خدای سبحان عرض میکنیم: »وَ لاَ الضَّالِّین» و اعلام مینماییم که نمیخواهیم جزء گمراهان باشیم. اگر اماممان را نشناسیم، راه را گم میکنیم. در این فراز دعا میآموزیم که در پرتو شناخت امام زمان (عج) است که میتوانیم از ظلمت ضلالت رها شویم و از گمراهان فاصله بگیریم.
از سوی دیگر در مییابیم که این شناخت، تنها به لطف خدای سبحان محقق میشود. باید از او استمداد بطلبیم تا بتوانیم حقیقت وجودی امام (ع) را دریابیم.
«اللَّهُمَّ لَا تُمِتْنِی مِیتَةً جَاهِلِیَّة» « خدایا ! مرا به مرگ جاهلیت نمیران »
در گمراهی ماندن همچون مردن در زمان جاهلیت است. به میزانی که امام زمانمان را بشناسیم از زندگی حقیقی برخورداریم، و به اندازهای که نسبت به او جاهل باشیم، مردهایم و از مواهب حیات طیبه بیبهره ماندهایم.
منبع: شرح دعای زمان غیبت، سرکار خانم بروچردی
بسم الله
یکی از اصحاب امام هادی علیه السلام در زمان متوکل زندانی شد به حضرت پیغام داد دعا کنید آزاد شوم.
حضرت برای او نامهای نوشتند: « لا و اللّه لا یکون الفرج حتى تعلم ان الأمر للّه وحده.» به خدا گشایش برایت حاصل نمیشود مگر این که به جایی برسی بدانی که کار فقط به دست خداست.
بسیاری از گرفتاریهای زندگی برای آن است که بر اسباب تکیه میکنیم امّا اگر بر مسبب الاسباب تکیه کنیم یقیناً به نتیجه میرسیم اگر ما در زندگی به سراغ حضرات معصومین (ع) میرویم از آن روست که آنان فاصله میان ما و مسبب الاسباب را مرتفع میکنند و فیض خدای سبحان را به ما میرسانند.
در این روایت آمده است این زندانی به افراد زیادی نامه نوشته بود که برای آزادیاش کاری بکنید امّا بعد از نامه امام هادی (ع) او به همه نامه نوشت که برای آزادی من کاری نکنید.
در همین جا متذکر میشویم حتی در گرفتاریها لازم نیست ما از مردم خواهش کنیم که برای حل مشکل ما دعا کنند و اگر در اوج گرفتاری از خدا بخواهیم که ما را به یاد دیگران بیاورد تا آنها برای ما دعا کنند این امر صحیح تر خواهد بود.
راوی میگوید بعد چند روز که در زندان ماندم شبی دَرِ زندان برای من باز شد زنجیرها از من برداشته شد با عزت و احترام به سراغ خانوادهام رفتم.
آنچه از این روایت به ما کمک میکند آن است که ما برای رفع گرفتاری و حل مشکل خود بر هیچ چیز تکیه نکنیم و به اصطلاح حساب باز نکنیم زیرا فرج نمیشود مگر آنکه بدانیم فرج کننده خدای سبحان است و فرج به دست اوست.
برگرفته از کلام استاد گرامی خانم بروجردی
https://t.me/muntazeran
پ.ن: این مطلب به نوعی رزق من حیث لا یحتسب بود.