بسم الله

یکی از اصحاب امام هادی علیه السلام در زمان متوکل زندانی شد به حضرت پیغام داد دعا کنید آزاد شوم.

حضرت برای او نامه‌ای نوشتند: « لا و اللّه لا یکون الفرج حتى تعلم ان الأمر للّه وحده.» به خدا گشایش برایت حاصل نمی‌شود مگر این که به جایی برسی بدانی که کار فقط به دست خدا‌ست.

بسیاری از گرفتاری‌های زندگی برای آن است که بر اسباب تکیه می‌کنیم امّا اگر بر مسبب الاسباب تکیه کنیم یقیناً‌ به نتیجه می‌رسیم اگر ما در زندگی به سراغ حضرات معصومین (ع) می‌رویم از آن روست که آنان فاصله میان ما و مسبب  الاسباب را مرتفع می‌کنند و فیض خدای سبحان را به ما می‌رسانند. 

در این روایت آمده است این زندانی به افراد زیادی نامه نوشته بود که برای آزادی‌اش کاری بکنید امّا بعد از نامه امام هادی (ع) او به همه نامه نوشت که برای آزادی من کاری نکنید.

در همین جا متذکر می‌شویم حتی در گرفتاری‌ها لازم نیست ما از مردم خواهش کنیم که برای حل مشکل‌ ما دعا کنند و اگر در اوج گرفتاری از خدا بخواهیم که ما را به یاد دیگران بیاورد تا آنها برای ما دعا کنند این امر صحیح تر خواهد بود.

راوی می‌گوید بعد چند روز که در زندان ماندم شبی دَرِ زندان برای من باز شد زنجیرها از من برداشته شد با عزت و احترام به سراغ خانواده‌ام رفتم.

آنچه از این روایت به ما کمک می‌‌کند آن است که ما برای رفع گرفتاری و حل مشکل خود بر هیچ چیز تکیه نکنیم و به اصطلاح حساب باز نکنیم زیرا فرج نمی‌شود مگر آنکه بدانیم فرج کننده خدای سبحان است و فرج به دست اوست. 

برگرفته از کلام استاد گرامی خانم بروجردی

https://t.me/muntazeran


پ.ن: این مطلب به نوعی رزق من حیث لا یحتسب بود.