حدیث نفس

۲۸ مطلب با موضوع «دینداری» ثبت شده است

کوچک بودن

بسم الله

 

تا زمانی که بخش تکبر و تواضع را در کتاب جنود عقل و جهل امام نخوانده بودم نمی‌دانستم نسبت تکبر با ضیق صدر چیست.

انسان‌های کوچک متکبرند...

 

«بدان که از برای تواضع و تکبّر، موجبات و اسباب بسیاری است که از جمله‏‎ ‎آن‌ها شرح صدر و ضیق آن است.‏

انسانی که دارای شرح صدر باشد، هر چه از کمال و جمال و مال و منال و‏‎ ‎‏دولت و حَشَم در خود ببیند، به آن اهمیّت ندهد و در نظرش بزرگ و مهم نیاید.‏‎ ‎‏سعۀ وجود چنین انسانی، به قدری است که بر تمام واردات قلبی غلبه کند و از‏‎ ‎‏ظرف وجودش، هیچ چیز لبریزی نکند. و این سعه صدر، از معرفت حق تعالی‏‎ ‎‏پیدا شود؛ در موادّ مستعدّه لایقه اُنس با خدا، قلب را به مقام اطمینان و طمانینه‏‎ ‎‏رساند.

ادامه مطلب...
۱۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۴۳ ۰ نظر

راز زندگی

بسم الله

راز زندگی این هست که امورمان را به خدا بسپاریم و نگران نباشیم...

خدا نخواسته ما مدیر و مدبر و اداره کننده امور زندگیمان باشیم

او برنامه می‌دهد و ما فقط باید اجرا کنیم.

 

ارجاع به حدیث عنوان بصری که با عنوان اولین درجه تقوا در بالای وبلاگ قرار داده شده.

۱۳ آذر ۰۱ ، ۲۲:۰۱ ۰ نظر

مالک ۲

بسم الله

 

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا 

همان پروردگار آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد! او را پرستش کن؛ و در راه عبادتش شکیبا باش! آیا مثل و مانندی برای او می‌یابی؟! 

 

استاد ما ذیل آیه ۶۵ سوره مریم گفتند:

قیمت هر بنده.ای به میزان قیمت مالکش هست،

حالا اگر مالک و رب ما خداییست که مالکیت همه عوالم را به عهده دارد، پس قیمت بنده‌ی او بسیار گران هست، چون مالک او ارزشمند هست.

و وقتی مالک تا این حد عرصه ربوبیتش گسترده است، فاعبده، پس بی درنگ بنده باید امتثال امر او را داشته باشد و نگران تدبیر امور خود نباشد، چون مالک او، همه‌ی عوالم را اداره‌ میکند و تدبیر فرد نسبت به تمامی عوالم چیزی نیست...

  رب السماوات والأرض...  یعنی ربوبیت و تدبیر زندگی ما را به نحو احسن و اتمّ به عهده میگیرد. 

۱۷ مهر ۰۰ ، ۲۲:۵۹ ۰ نظر

نظم

بسم الله

بعضى‌ها که با خانه‌‏ى درهم‌وبرهم و اتاق به‌هم‌ریخته و در کثافت نشسته‌اى برخورد مى‌کنند و مسئول نظافتش مى‌شوند، در برخورد اول وحشت مى‏‌کنند و فرار مى‌نمایند تا ‌‌‌آنکه فکرشان سازمان بگیرد و سرنخ دستشان بیاید و آماده شوند و بازگردند و در خانه‌‏ى شلوغشان نظمى به پا کنند.

ما از این دسته هستیم که مى‌‏خواهیم دل ‌آشفته و سینه‏‌ى در هم شده را، که هر کس در آن خرگاهى برپا کرده و حکومتى راه انداخته، مهار کنیم.

ادامه مطلب...
۰۶ تیر ۹۹ ، ۱۸:۲۴ ۱ نظر

عالَم

بسم الله

یک بار حاج آقا پناهیان در مورد آیت الله بهجت تعریف می کردند ایشان را به اطراف قم برای گردش بردند، اما ایشان بی اعتنا بودند.

به نظرم چون عالم متفاوتی داشتند.

و اگر این قرنطینه برای ما ملال و افسردگی می آورد نشان وابستگی و تعلق ما به دنیاست.

وگرنه همه ی دنیا زندان است برای مؤمن چه در خانه چه در کوه و دشت.

و وقتی از این زندان رها می شویم که تعلقمان را از دنیا جدا کنیم....

۱۸ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۳۱ ۰ نظر

کار شیطان

بسم الله

وقتی مشکلی، مانعی، گرهی در زندگیمان پیش می‌آید، مقصر اول خداست!

وقتی نعمتی به ما می‌رسد، گشایشی در زندگیمان ایجاد می‌شود، رزقی نصیبمان می‌شود، آن را حاصل زحمت و تدبیر خودمان یا لطف فلانی می‌دانیم...

یادمان می‌رود رزاق و منعم کیست...

 

و قلیل من عبادی الشکور

 

۱۶ شهریور ۹۸ ، ۲۰:۴۶ ۲ نظر

حرکت انسان

 بسم الله

استاد علی صفایی حائری:  

داستان حرکت انسان، داستان کفر و شکر است. «لَئِنْ شَکَرتُم لَازیدَنَّکُم» مدام نوسان دارد. در هر مرحله اگر اقدام نکنى، افت مى‌کنى و مدام پایین مى‌آیى و اگر اقدام کردى پیش مى‌روى و جلو مى‌افتى. 

تو که فهمیدى باید از این لقمه‌ى چرب بگذرى. اگر توجیه کردى، تو در همین جا نمى‌مانى که رفته رفته، بخل در تو سبز مى‌شود. با اینکه چند لقمه دارى، از بشقاب رفیقت برمى‌دارى تا آنجا که یک انبار احتکار کرده‌اى و باز هم نگاهت به کاسه‌ى دیگران است تا آنجا که مجبور مى‌شوى با کسانى دوست شوى که احتکار مى‌کنند و چشم به انبارت ندارند تا آنجا که در بزمشان راه مى‌یابى و... تا آنجا که از دست مى‌روى. 

و اگر در این آخرین پله یک قدم برداشتى، یک حرکت کردى، قدرت گام دوم را به تو مى‌دهند تا آنجا که مى‌توانى دو لقمه و بیشتر و بیشتر بدهى و از تمامى انبارهایت بگذرى. 

داستان انسان، داستان شکر و کفر است، در هر لحظه پیش مى‌برد و یا عقب مى‌افتد. این طور نیست که خیال کنى در یک جا ایستادن، در همانجا ماندن است، که ایستادن عقب گرد است و پایین رفتن. 

آن زنده دل گفته بود آنها که در نینوا حسین را کشتند، همانهایى بودند که از یک لقمه نگذشتند. از یک چاى داغ نگذشتند، از اول و دوم نگذشتند تا آنجا که نتوانستند از گندم رى هم بگذرند تا آنجا که دستشان را هم با خون حسین شستند. 

#صراط ، ص 92

@einsad

 

۱۶ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۵۸ ۲ نظر

انسان متقی مؤدب

بسم الله

 

سخنی از حجت الاسلام پناهیان

 

 
 

متقی بودن یعنی با برنامه زندگی کردن.

با برنامه خدا زندگی کردن.

۰۴ تیر ۹۸ ، ۱۱:۴۶

سوراخ کاسه را نگیر

بسم الله
 
کلامی از آیت الله حائری شیرازی رحمة الله علیه
 

دریافت
۱۱ خرداد ۹۸ ، ۱۷:۴۱ ۰ نظر

ظرف وارونه

بسم الله


استاد علی صفایی حائری:

کفر ، وَقر ، اقفال و أغلال ، مانع‌هاى بزرگى هستند که ما را محروم مى‌کنند و نمى‌گذارند در کاسۀ ما چیزى قرار بگیرد و در مشک و انبان ما چیزى جمع بشود. 

کفر، شرک، نفاق و عُجب ، عواملى هستند که از جمع شدن نعمت جلوگیرى مى‌کنند و نمى‌گذارند که ما حاصل‌جمعى داشته باشیم، هیچ چیزى را در ظرف ما باقى نخواهند گذاشت. مى‌بینیم عمرى است که کوشیده‌ایم ولى حاصلى نبرده‌ایم! 

ماه رمضان، ماهى است که فضل و عنایت حق فراگیر است. باید ببینیم که آیا در وجود ما کفر و شرک و نفاق نیست‌؟ 

یکى دیگر از عواملى که باعث محرومیت ماست، «غِلّ‌» و کینه‌هاست. آیا در دل ما کینه‌اى وجود ندارد؟

باید تأملى کنیم که ظرف ما واژگون نباشد. با وجود این همه بارش، انسان مى‌بیند هیچ چیز در ظرف او جمع نشده که بماند، حتى ظرفش هم آلوده مانده است. 

کفر، شرک، نفاق، غِلّ‌ و... باعث مى‌شوند که دل ما مختوم و ممهور شود؛ یعنى قفل و بسته شود. حالا هر چه هم که ببارد، این دل چیزى به دست نمى‌آورد. 

کفر هم علائمى دارد، لزومى ندارد که ما در همۀ امور کافر باشیم.  انسان همین که یکى از بیّنات و نشانه‌هاى خدا را ببیند و بفهمد و زیر بار نرود کافر است.

کفرِ یک ثروتمند به این است که ربا را منکر شود، کفر یک زن به این است که از یک غیرتش برآشفته شود، کفر یک مرد به این است که به فسادهاى دیگر رو بیاورد. 

منشاء هر کدام از این کفرها هم متفاوت است: منشاء کفرِ شیطان کبر بود که محرومش کرد، یکى منشاء کفرش حرص و دیگرى بخل است. آن وقت ببینیم که آیا ما جامعیت نداریم‌؟ و آیا این همه را با هم نداریم‌؟   


بهاررویش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه رمضان)، صفحه 31

@einsad



۰۶ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۱۱ ۰ نظر