حدیث نفس

۷ مطلب با موضوع «صراط» ثبت شده است

حرکت انسان

 بسم الله

استاد علی صفایی حائری:  

داستان حرکت انسان، داستان کفر و شکر است. «لَئِنْ شَکَرتُم لَازیدَنَّکُم» مدام نوسان دارد. در هر مرحله اگر اقدام نکنى، افت مى‌کنى و مدام پایین مى‌آیى و اگر اقدام کردى پیش مى‌روى و جلو مى‌افتى. 

تو که فهمیدى باید از این لقمه‌ى چرب بگذرى. اگر توجیه کردى، تو در همین جا نمى‌مانى که رفته رفته، بخل در تو سبز مى‌شود. با اینکه چند لقمه دارى، از بشقاب رفیقت برمى‌دارى تا آنجا که یک انبار احتکار کرده‌اى و باز هم نگاهت به کاسه‌ى دیگران است تا آنجا که مجبور مى‌شوى با کسانى دوست شوى که احتکار مى‌کنند و چشم به انبارت ندارند تا آنجا که در بزمشان راه مى‌یابى و... تا آنجا که از دست مى‌روى. 

و اگر در این آخرین پله یک قدم برداشتى، یک حرکت کردى، قدرت گام دوم را به تو مى‌دهند تا آنجا که مى‌توانى دو لقمه و بیشتر و بیشتر بدهى و از تمامى انبارهایت بگذرى. 

داستان انسان، داستان شکر و کفر است، در هر لحظه پیش مى‌برد و یا عقب مى‌افتد. این طور نیست که خیال کنى در یک جا ایستادن، در همانجا ماندن است، که ایستادن عقب گرد است و پایین رفتن. 

آن زنده دل گفته بود آنها که در نینوا حسین را کشتند، همانهایى بودند که از یک لقمه نگذشتند. از یک چاى داغ نگذشتند، از اول و دوم نگذشتند تا آنجا که نتوانستند از گندم رى هم بگذرند تا آنجا که دستشان را هم با خون حسین شستند. 

#صراط ، ص 92

@einsad

 

۱۶ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۵۸ ۲ نظر

اسباب

بسم الله
در روایت است که موسی مریض شد، دنبال درمان نرفت که می خواهم تو شفایم بدهی.

به او گفتند که آیا می خواهی به خاطر توکل تو اثر و خاصیتی را که در داروها گذاشته ام، باطل کنم. تو دارو را بخور که من تو را شفا داده ام؛ که این شیر های آب هر چه دارند از چشمه هاست، از بی نهایت، از خودشان ندارند. ما کوریم و در واسطه ها مانده ایم و یا به واسطه ها پشت پا زده ایم به ادعای اینکه موحدیم و بر او تکیه داریم، در حالی که تو با دید توحیدی جز او نمی بینی و تمامی واسطه ها را واسطه می بینی و احساس ضعف و ذلت و وابستگی و ارادت، نخواهی داشت. تو اسیر کسی نیستی که بگویی بدون او هلاکم و بی اعتنا به نعمت ها و واسطه های او هم نیستی، که بگویی من می خواهم فقط خدا برساند. تو از وسیله هایی که برایت گذاشته اند بهره بردار، که این شکر نعمت است. کسی که از واسطه ها بهره برندارد، از منبع بهره نمی گیرد، که:
مَن لَمْ یَشکُر المَخلوق لَمْ یَشْکُرِ الخالِق.

استاد علی صفایی حائری
(کتاب صراط_ص143)

۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۵۴ ۰ نظر

ابهام در مسیر

بسم الله

 

گاهی مسیر زندگی همین قدر مبهم است.

نه پیش رو معلوم است نه پیش پا و نه پشت سر.

مه موقتی است و می رود.

ابهام های زندگی هم می روند  و نمی مانند.

فقط صبر لازم است و با احتیاط جلو رفتن.

اگر در ماشین باشیم چراغ مه شکن کمکمان می کند برای دیدن مسبر.

و در زندگی، نور «ولی» است که ما را به ورای ابهام ها و گم‌گشتی ها می برد.

و توکل...

توکل یعنی با اطمینان به خدایی که این جاده را طراحی کرده از آن گذر کردن.

۲۹ دی ۹۷ ، ۱۲:۱۷ ۰ نظر

مدینه فاضله

بسم اللّه النّور

بسم اللّه النّور النّور

http://dl.nasimonline.ir/FileRepository/1394/09/11/IMG11304625.jpg

پیاده‌روی اربعین با امواجی از انسان‌های سوار بر سفینةالنجاة در طریق‌الحسین ، نمونه‌ی کوچکیست از حیات طیبه‌ای که پس از ظهور محقق خواهد شد. نمونه‌ای از امت اسلامی که به امامشان اقتدا کرده‌اند و بر صراط مستقیم قدم گزارده‌اند تا به جنت بین‌الحرمین برسند. مجموعه‌ای از انسان‌های مؤمن که واجد بالاترین کرامات انسانی‌اند. ایمان، اخلاص، ایثار، یقین و توکل در حد اعلای خود قرار دارد.

مسیری که در آن ابتلا و سختی هست اما دردش شیرین است و توأم با لذت. رفاه در کمترین میزان است ولی حظ و بهره‌اش در بالاترین سطح ممکن.

سیستم‌های پیچیده انسان‌ساز در آن دخیل نیستند اما بالاترین کارآمدی را دارند. یک نمونه از جامعه‌ای که در آن همه برابرند و بر یک محورند. مسیر و هدفشان یکی است و همه درحرکت و تکاپو هستند برای رسیدن به آن مقصد متعالی؛ و این معنی مجاهدت است در دنیا، برای رسیدن به حسن عاقبت.

جامعه‌ای مملو از همه فضایل و ساخت چنین جامعه‌ای ممکن نیست مگر با امامت و ولایت امام.

از سوی دیگر حماسه اربعین و تمام اتفاقات آن، نمادی است از حیات انسان مؤمن. زندگی‌ای سراسر لذت و آرامش؛ توأم با حرکت و تلاش برای رسیدن به سعادت. در اربعین کسی نگران رزقش نیست، نگران روزی فردا و جای خوابش نیست، یقین دارد همه‌چیز در بهترین حالت ممکن برای او فراهم است. مانند حالتی که برای انسان مسلم و متوکل وجود دارد؛ کسی که به خدا توکل می‌کند نگران امروز و فردایش نیست، می‌داند وقتی در مسیر صحیح حرکت کند بی‌دغدغه همه‌چیز برای او فراهم است، کسی رزق او را تنگ نخواهد کرد و مسیر هرچه قدر هم با سختی باشد، امید رسیدن به مقصد، او را به حرکت بیشتر وا‌می‌دارد.

توکل و یقین نسبت به حق متعال، دو عنصر مهم برای رسیدن به جامعه موعود و ساخت حیات طیبه برای مؤمنین و مؤمنات است و شعبه‌ای از ایمان به الله و ایمان به غیب.

 

 

۰۸ آبان ۹۷ ، ۰۰:۰۳ ۱ نظر

یخرجهم من الظلمات الی النور

بسم اللّه

فهمیده‌ام انسانی که خودش را محور بداند و «من» وجودش پررنگ باشد. حق و باطل را آن گونه و همان قدر که مَنَش می خواهد می بیند. نه آن گونه که هست. 

این انسان درونش ظلمات است رو به خدا نیست که نور بیاندازد و حق و باطل را آن گونه که هست ببیند.

بصیرت و توانایی تشخیص حق و باطل حاصل تقواست و تقوا وجود ما را رو به نور خدا می کند.

خروج از ظلمات متکثر به سوی نور واحد، خروج از خود محوری و رو کردن به خدا محوری است. 

نمی خواستم و قصدش را هم نداشتم که متن را به این آیه ختم کنم، اما شد.

خدایا پناه بر تو از منیت

از ظلمات نفس

از ظلمات فوقها فوق بعض

۱۵ مهر ۹۷ ، ۲۱:۲۷ ۰ نظر

از ظلمات به نور

بسم الله النّور

قبلا برایم سؤال بود که مگر می‌شود کسی که وارد وادی نور شده، مؤمن شده، دوباره به ظلمت و ضلالت برگردد؟!

این مدت باور کردم که ممکن است.

به هیچ کس چک سفید امضا برای عاقبت به خیری و استقرار در محیط نور داده نشده است.

پناه بر خدا از خروج از نور

و سوء عاقبت

۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۸:۰۱ ۰ نظر

در مسیر

بسم الله النّور
 
از کجا بفهمیم که در مسیر صحیح هستیم؟



مسافری که به سوی مقصد حرکت میکند، راه نرفته را پیش رو میبیند؛ اما اگر به سمت خلاف مقصد بایستد، مسیر طی شده را خواهد دید.
 کسی که رفتهها و کردههای خود را میبیند، باید باور کند که در حال اشتباه است و پشت به مقصد ایستاده و کسی که نرفتهها و نکردهها را می‌نگرد، شک نکند که رو به مقصد ایستاده و در مسیر صحیح قرار دارد.


آیت الله حائری شیرازی

۲۴ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۵ ۲ نظر