حدیث نفس

حکمت امتحان (۴)

بسم الله النور

امتحان همان گونه که فضایل انسان را آشکار می کند، رذایل را هم آشکار می کند.

تفاوت حال انسان ها در هنگام مصیبت و بیماری و مشکلات زندگی در همین است.

ابتلائات برای برخی پله صعود از طریق «صبر» هست

و برای برخی مایه لغزش و افتادن

برخی با مشکلات به ورطه «چرا من» و درگیری با خدا می افتند

و برخی دیگر پیوستشان با خدا بیشتر می شود.

اگر در مراسع تشییع و تدفین شرکت کرده باشید، تفاوت حال افراد را در مواجهه با مصیبت متوجه می شوید. برخی در حال جزع و فزع هستند و حالشان دست خودشان نیست

و برخی که از گروه مومنین‌اند در حال دعا و عزاداری ای هستند که موجب از کف رفتن اختیار نمی شود.

اساسا در دو حال باطن احوال انسان رو می شود، هنگام شادی بسیار و غم زیاد.

و از دست دادن اختیار در هنگام غم و شادی خوب نیست...

دسته اول در هنگام مشکلات کوچک هم از درون ناراضی اند و با خدا و خودشان در صلح نیستند.

دسته دوم کسانی اند که مشکلات را وسیله تقرب خودشان به خدا می دانند.

۱۷ دی ۹۷ ، ۱۹:۲۲ ۰ نظر

جاهل نباشیم!

بسم الله النور

حکمت ۲۳۵ نهج البلاغه:

وَ قِیلَ لَهُ صِفْ لَنَا الْعَاقِلَ فَقَالَ ( علیه السلام ) : هُوَ الَّذِی یَضَعُ الشَّیْ‏ءَ مَوَاضِعَهُ فَقِیلَ فَصِفْ لَنَا الْجَاهِلَ فَقَالَ : قَدْ فَعَلْتُ .

و درود خدا بر او، فرمود: (به امام گفتند، عاقل را به ما بشناسان، پاسخ داد:) خردمند آن است که هر چیزى را در جاى خود مى نهد. (گفتند پس جاهل را تعریف کن فرمود) با معرّفى خردمند، جاهل را نیز شناساندم.
(یعنى جاهل کسى که هر چیزى را در جاى خود نمى گذارد، بنا بر این با ترک معرّفى مجدّد، جاهل را شناساند)

تعریفی که امیرالمؤمنین علیه السلام از عاقل گفتند شبیه تعریفی است که از عادل دارند: «العدل یضع الامور مواضعها»

خلاصه این که انسان عاقل هرچیزی را سر جای خود قرار می دهد. یعنی کارهایش، نقش ها و تکالیفی که به عهده اش هست همه در جای خود قرار داده شده و به آن رسیدگی می شود.

برخلاف جاهل که جا به جا کاری دارد.

یعنی

انسان بی نظم جاهل است.

انسانی که به تکالیف و وظایف خود عمل نمی کند (همسری/مادری/پدری/دختری/پسری/علم آموزی/معلمی و...) جاهل است.

انسانی که مدیریت زمان ندارد و کارهای بدون اولویت را اول انجام می دهد نیز جاهل است!

خدایا ما را در زمره عاقلان قرار ده...

۲۶ آذر ۹۷ ، ۱۵:۳۱ ۳ نظر

خدایا پناه بر تو (۶)

بسم اللّه

خدایا پناه بر تو از تکبر...

از نفاق...

۲۳ آذر ۹۷ ، ۱۲:۱۳ ۰ نظر

امتحان نعمت

بسم اللّه النّور

نمی‌دانم با فرزندان قدرنشناس مواجه شده‌اید یا نه؟

فرزندانی که پیش از اظهار نیاز به پدر و مادر، والدین نیازشان را فراهم می‌کنند. 

چنین افرادی، چون غرق در نعمت بوده‌اند لطف پدر و مادر را طبیعی می‌بیند و وظیفه! که اگر غیر  از این بود اشتباه بود!

در صورتی که این نگاه اشتباه است، هم رفتار آن والدین موجب قدرنشناسی و راحت طلبی شده، هم رفتار آن فرزندان در وظیفه دانستن این الطاف اشتباه است!

پدر و مادر با قرار دادن فرزند در وفور نعمت، به او ظلم کردند. 

اگر خدا هم بی‌درخواست و راحت، همه نعمات و خواسته‌هایمان را در اختیارمان بگذارد، اولا حرکت و تلاشی نخواهیم داشت و متوقف می‌شویم! 

ثانیا خدا را نخواهیم دید و خود را بی‌نیاز از او می‌بینیم!

احتیاجات و نیازهای ما به خدا برای این است که او را مؤثر حقیقی در زندگیمان ببینیم.  به همین دلیل نعمت زیاد زندگی بعضی افراد، موجب غفلت بیشتر آن‌ها می‌شود، چون به نعمت مشغول می‌شوند و از خدا غافل...(این قاعده در مورد همه افراد برخوردار از نعمت صادق نیست)

به همین دلیل امتحان زمان نعمت و عافیت، از امتحان زمان سختی و فقدان سخت‌تر است.

۰۸ آذر ۹۷ ، ۱۹:۱۵ ۲ نظر

معجزه

بسم الله

معجزه خرق عادت است،

و زمانی برای ما معجزه رخ خواهد داد که از عادت و کلیشه‌های محصور کننده ذهنیمان نسبت به وقایع و اتفاقات، اسباب و مسببات و علت و معلول‌ها بیرون آییم.

۰۱ آذر ۹۷ ، ۱۷:۱۸ ۳ نظر

کادح

بسم الله الرحمن الرحیم

« کَادِحٌ » : تلاشگرِ رنجبر . « کَدْحاً » : جدّ و جهد در کار همراه با رنج و تعب ، به گونه‌ای که در جسم و جان اثر بگذارد . « إِلی رَبِّکَ » : این آیه ، بیانگر ذاتِ جویا و کوشای انسان و حرکت دائمی این رهرو رنجبر نالان در کاروان جهان گذران به سوی یزدان سبحان است . « فَمُلاقِیهِ » : به پروردگار خود می‌رسی . به نتیجه تلاش و رنج خود می‌رسی . ضمیر ( هِ ) به رَبّ یا کَدْح برمی‌گردد .‏
 💠تفسیر المیزان💠

راغب گفته کلمه (کدح ) به معناى تلاش کردن، و خسته شدن است. .پس در این کلمه معنى سیر است. و بعضى گفته اند: کدح تلاش نفس است در انجام کارى تا اینکه آثار تلاش در نفس نمایان گردد. .و بنابر این، در این کلمه معناى سیر هم خوابیده، به دلیل اینکه با کلمه (الى ) متعدى شده، پس معلوم مى شود که در کلمه (کدح ) در هر حال معناى سیر خوابیده


و جمله (فملاقیه ) عطف است بر کلمه (کادح )، و با این عطف بیان کرده که هدف نهایى این سیر و سعى و تلاش، خداى سبحان است، البته بدان جهت که داراى ربوبیت است، یعنى انسان بدان جهت که عبدى است مربوب و مملوک و مدبر، و در حال تلاشش به سوى خداى سبحان است دائما در حال سعى و تلاش و رفتن بسوى خداى تعالى است، بدان جهت که رب و مالک و مدبر امر اوست، چون عبد براى خودش مالک چیزى نیست، نه اراده و نه عمل، پس او باید اراده نکند مگر آنچه که پروردگارش ‍ اراده کرده باشد، و انجام ندهد مگر آنچه را که او دستور داده باشد، پس بنده در اراده و عملش مسؤول خواهد بود


برگرفته شده از www.ayegraphy.blog.ir

کاش آخر این راه «فملاقیه» باشد...

۳۰ آبان ۹۷ ، ۲۱:۴۲ ۱ نظر

سبب و اسباب (۲)

بسم الله النور

ما به جای اینکه اول سراغ خدا برویم و برای او و جایگاه او و اسباب او و برای توجه اولیۀ او اصالتی قائل باشیم ذهن‌هایمان اول می‌رود به سمت آنچه که همین ذهن‌های ناقصمان درک می‌کند و اینها را سبب می‌بیند؛ لذا از آن امدادهای غیبی دور هستیم.
گاهی در یک بیماری، می‌گوید ده بیست دکتر رفتم فایده نکرده است. یک دکتر می‌توانست فایده بکند؛ ولی فایده نکرده است. ما اگر با خدا ببندیم، راه‌های طولانی که گاهی به آن مبتلا می‌شویم برای حل معضلاتمان و رفع مشکلاتمان، آن راه‌های طولانی کوتاه می‌شود. ما باید یک اصالتی بدهیم به توجه‌مان به حق تعالی.

منبع: کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir

۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۰:۴۴ ۲ نظر

سبب و اسباب (۱)

بسم الله النور

هر چه توجه‌مان به اسباب غیر خدایی زیادتر شد، آن هوش و ذکاوت و عقل و معرفت و آن مدیریت موفق زندگی از ما طبیعتاً دور می‌شود.

گاهی برای یک مشکل سال‌ها می‌دویم و همۀ اسباب نزدیک به ذهن خودمان که برایشان کارایی تعریف کردیم طی می‌کنیم، در حالی که رفع این مشکل یک یا الله نیمه شب می‌خواهد. یک دل شکستگی می‌خواهد. یک توجه باطنی می‌خواهد. یک مراقبت می‌خواهد. یک عنایت اهل بیت می‌خواهد.


منبع: کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۰:۴۲ ۲ نظر

یگانه پناهگاه انسان

بسم الله النور



دریافت
حجم: 2.32 مگابایت

صوت از استاد علی صفائی حائری

رحمه الله علیه

۲۶ آبان ۹۷ ، ۱۰:۳۷ ۱ نظر

پناه بر خدا

بسم الله النور

۲۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۳۵ ۱ نظر