حدیث نفس

۳۱ مطلب با موضوع «روضه خانه» ثبت شده است

شام غریبان

بسم الله

   خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده

  در شب بیماریم آتش پرستارم شده 

ما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده ایم 

از چه دیگر شعله ها یار دل زارم شده 

پیش از این سقای ما بودی علمدار حسین 

امشب اما جای او آتش علمدارم شده

  ای فلک جان مرا هر چند می خواهی بسوز 

مدتی هست از قضا دل سوختن کارم شده 

جز غم امشب پیش ما یار وفاداری نماند 

در شب تنهائیم تنها همین یارم شده 

من که شب را تا سحر بی خواب و سوزانم چو شمع 

از چه دیگر شعله ها شمع شب تارم شده 

بس که اشک آیدبه چشمم خواب شب راراه نیست 

دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده؟ 

جز دو چشمم هیچکس آبی بر این آتش نریخت 

مردم چشمان من تنها وفا دارم شده 

گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ولی 

سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده 

شعله های کربلا آتش به جانم زد حسان 

آتشین از این جهت ابیات اشعارم شده

 

تصویر:حسن روح الامین

شاعر: حبیب الله چایچیان (حسان)

۱۹ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۴۱ ۰ نظر

روز دهم

بسم الله

 

ادامه مطلب...
۱۹ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۲۴ ۰ نظر

با دل من زاری کن...

بسم الله

دستی افتاد ز تن، دست دگر یاری کن

گرچه بی تاب شدی خوب علمداری کن 

مشک! نومید مشو، تا به حرم راهی نیست

تو در این معرکه ی درد مرا یاری کن 

تیر! در چشم برو، لیک سوی مشک میا

به هوای سر زلفش تو هواداری کن 

تیر بر مشک نه، بر این جگر تشنه نشست

عشق! ساکت منشین با دل من زاری کن

  چشم! دیدی علم و مشک به خاک افتادند

قطره ی اشک تو در غربت من جاری کن

  بانوی تشنه لبان! دست روی سینه مَنِه

  1. لااقل بهر من سوخته دل کاری کن

  آب را تا به در خیمۀ اصغر برسان

بعد آن بر من بی دست عزاداری کن  

شاعر: سید محمد جوادی

۱۸ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۵۴ ۰ نظر

از خاک مکه بر حرم کربلا سلام

بسم الله

 

از خاک مکه بر حرم کربلا سلام

از خانهٔ خداست به خون خدا سلام

 

بادا سلام زم‌زم، بر ساحل فرات
بر دشت نینواست، ز دشت منا، سلام

از چار رکن خانه به شش‌گوشهٔ حسین
وز قبله سوی قبّهٔ آن پیشوا سلام

از مولد النبی و ز غار حرای او
بادا به پارهٔ جگر مصطفی سلام

از مولد علی و ز رکن یمانی‌اش
بر مدفن سر پسر مرتضی سلام

از مدفن خدیجهٔ کبری و غربتش
بادا همی به زادهٔ خیرالنسا سلام

از‌ حجر اسمعیل به آن قبر کوچکی
که برده پای قبر حسین التجا سلام

از حنجر ذبیح به آن حنجر ظریف
که پاره‌پاره شد به ره حق فدا سلام

زآن حاجیان که حج به تمامی گذاشتند
بر‌ حج ناتمام شه نینوا سلام

از مروه و‌ صفا و بهین سالکانشان
بر زائران آن حرم باصفا سلام

از این سیاه‌‌پردهٔ کعبه، به تعزیت
بر سرخ‌فام پرچم کرب و بلا سلام

شد زردروی چهرهٔ نیکان، محرٌم است
از این دل سیاه به آن کیمیا سلام

کعبه سیاه‌پوش شده پیش از همه
تا که کند به ساحت آل عبا سلام

شد میرگریه زمزم و بر شاه تشنگان
دارد به اشک خویش بدون صدا سلام

مُحرِم نشد هرآنکه نگردید گرد تو
آه ای یگانه مُحرِمِ خونین‌ردا! سلام

حاجی نشد هرآنکه تو را در حرم ندید
ای بی‌غبار آینهٔ حق‌نما! سلام

ما سر به حلق داده، تو از حلق سر دهی
از بندگان تن به شه سر جدا سلام

***
تا بشنوم جواب سلام خود از حبیب
از این دل غریب به آن آشنا سلام

از این گلوی خسته به آن حنجر رسا
از این دل شکسته به دارالشفا سلام

هرچند نیست سنخیتی بین ما ولی
از‌ تو مرا نگاهی و از من تو را سلام

 
 
۱۰ شهریور ۹۸ ، ۱۳:۱۷ ۲ نظر

رضای دوست

بسم الّله

گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم

نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم

  محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم

گهی به خاک فتادم گهی ز جای پریدم

  دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت

خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم

  دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم

ز خیمه تا سر جسم تو من چگونه رسیدم

  ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه

زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم

  نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی

زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم

  هنوز العطشت می زد آتشم که ز میدان

صدای یا أبتای تو را دوباره شنیدم

  سزد به غربت من هر جوان و پیر بگرید

که شد به خون جوانم خضاب موی سفیدم

  کنار کشته ی تو با خدا معامله کردم

نجات خلق جهان را به خون بهات خریدم

  بگو به نظم جهان سوز "میثم" این سخن از من

که دست از همه شستم رضای دوست خریدم

۲۷ شهریور ۹۷ ، ۱۱:۱۲ ۰ نظر

یار امام حسین (ع) می ماندیم؟ (3) بازنشر

بسم ربّ الحسین

این سؤال ها را همه مان شنیده ایم:

اگر در کربلا و عاشورا بودیم یار حضرت می ماندیم؟

وظیفه ما در زمان ظهور چیست؟

اگر حضرت ولی عصر (عج) ظهور کنند ما به یاریشان خواهیم رفت؟

پاسخ این سؤال ها ساده است، خیلی ساده تر این که تصورش را بکنیم.

ببنید الان چه قدر پیرو و در مسیر اجرا و اطاعت اوامر ولیّ تان هستید.

الان امام خامنه ای حفظه الله نایب حضرتند و اطاعت اوامرشان بر هر صنف و قشری که مخاطب قرار می دهند واجب.

چه قدر اطاعت کرده ایم؟

چه قدر حرف های ایشان زمین مانده؟

چه قدر ایشان بگویند بلند شوید من از شما این انتظارها را دارم، از فلان موضوع راضی نیستم!

اما امروز رادیو و تلویزیون شما، ساعات فراوانی را صرف بیان حقایق دینی میکند. البته بنده راضی نیستم؛ اما به شما بگویم که من بیش از آنچه که از حجم آن برنامه‌ها راضی نیستم، از کیفیتش راضی نیستم؛ این هم تقصیر من و شماست؛ چرا با هم رودربایستی کنیم!؟ ۱۳۷۰/۱۱/۳۰

صحبت اختراعات شد؛ که حالا مقداری اختراعات انجام گرفته، کارهای جدیدی انجام گرفته. پیشرفتها را شاید من یک مقدار بیشتر هم بدانم؛ چون گزارشهای گوناگون از جاهای مختلف به ما خیلی میرسد؛ اما حقیقتاً بنده راضی نیستم و این مقدار پیشرفت علم راضی کننده نیست. ۱۳۸۸/۱۱/۱۳

بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل می‌کنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.خطبه‌ی عقد مورخه‌ی 24/5/1374

من از مردم سراسر کشور خواهش می‌کنم که آن قدر مهریّه‌ها را زیاد نکنند. این سنّت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول(صلی الله علیه وآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمی‌گوییم حرام است. نمی‌گوییم ازدواج باطل است. امّا خلاف سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) و اولاد ایشان و ائمه‌ی هدی(علیهم السلام) و بزرگان اسلام است. خطبه‌ی عقد مورخه‌ی 2/9/1373

من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمی‌توانم این مطلب - قمه‌زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضی‌ام. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

الان مرتّب در این سالنهای وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایی اجرا می‌شود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانی رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از این گونه نمونه‌ها، پنج شش نمونه هم به ما نشان می‌دادند که ما این تئاتر را به‌وجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضی نمی‌کردم. می‌گفتم بالاخره: «خلطوا عملاً صالحا و آخر سیّئا، عسی اللَّه ان یتوب علیهم»! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضی نیستم. ۱۳۷۸/۰۹/۲۳

نمی گویم خرید جنس خارجی حرام است اما عرض می کنم مصرف کالاهای داخلی برای مقاوم سازی اقتصاد و پیشرفت کشور یک ضرورت مهم است و بر همه‌ی مسائل از جمله اشتغال و افزایش کیفیت تولیدات داخلی اثر مثبت می گذارد که البته وظیفه مسئولان و مدیران در این زمینه بیشتر از دیگران است. ۱۳۹۳/۰۱/۰۱

اسم اقتصاد مقاومتی هم زیاد تکرار میشود؛ حالا چقدر اقتصاد مقاومتی در کشور پیشرفت کرده، بحث الان من نیست -من البتّه خیلی خشنود نیستم از مقدار پیشرفت این فکر و این بنیان مهم در کشور لکن به‌هرحال یک حرکتی وجود دارد. ۱۳۹۴/۰۷/۲۲

دخترها! پسرها!

خانم ها! آقایان!

از هر صنف و قشری که هستید بروید ببینید ولی تان از شما چه خواسته؟ ببینید در کجای عالم ایستاده اید و جایتان کجاست و مخاطب کدام حرف و امر ایشان هستید؟

چه قدر حرف های ولی فقیه را که ادعای ولایتی بودنش را هم دارید زمین گذاشته اید؟

دختر ها! چه قدر در خرید جهیزیه هاتان و ... دنبال برند و مارک خارجی بودید؟

چه قدر مهریه هاتان را به خاطر امر مولاتان سبک کرده اید؟

پسرها! چه قدر در انتخاب همسرهاتان معیارهای خدایی را در نظر گرفتید؟

خانم ها! آقایان! چه قدر به امر رهبری در فرزند آوری گوش کردید؟

هرکدامتان ببینید در هر جایگاهی که هستید وظیفه تان چیست.

و آن را انجام دهید.

اگر پیش خدای خودتان نشستید و محاسبه کردید دیدید اوامر امام خامنه ای را در حد خودتان اجرا کرده اید و حرف های ایشان خطاب به شما زمین نمانده، آن وقت سرتان را بالا کنید و بگویید ولایتی ام!

اگر نه شما هم مثل حقیر نگارنده ی این سطور فقط محبّید! محبّ!

و در عاشورا احتمالا می گفتید جانم فدایتان آقا اما ...

بهانه های گوناگون! برای رفع تکلیف خودمان از یاری امام! کوفیان هم خوب بلد بودند مثل امثال من بهانه تراشی کنند برای فرار از میدان

آیا ما واقعا اهل کوفه نیستیم! علی تنها بماند!

یا علی تنها مانده؟!

 

خیلی خیلی حرف داشتم برای این مطلب، اما... بگذریم...

در این ایّام ما را از دعای خیر خود بی نصیب نگذارید.

 

مطالب مرتبط:

یار امام حسین (ع) می ماندیم؟!

یار امام حسین (ع) می ماندیم؟! (2)

۱۰ مهر ۹۶ ، ۲۲:۱۵ ۴ نظر

روز یازدهم محرم

۱۰ مهر ۹۶ ، ۱۲:۳۰ ۰ نظر

روز دهم محرم

۰۹ مهر ۹۶ ، ۱۲:۳۰ ۰ نظر

روز نهم محرم

۰۸ مهر ۹۶ ، ۱۲:۳۰ ۰ نظر

روز هشتم محرم

۰۷ مهر ۹۶ ، ۱۲:۳۰ ۰ نظر