بسم الله
تصور عمومی از ثواب این است که هرکدام ما یک کیسه ای داریم که وقتی کار خوبی انجام می دهیم تعدادی سکه به اندازه تعداد ثوابی که گفته شده می ریزند داخل کیسه مان!
و وقتی هم که گناه می کنیم کیسه سوراخ می شود و سکه هایش بیرون می ریزد!
این تصور نسبت به ثواب به نظرم خیلی بدوی و چه بسا اشتباه است!
به نظرم ثواب به رتبه، درجه و رشد و کمال انسان اضافه می کند.
وقتی می گویند عملی به این اندازه ثواب دارد، یعنی عامل آن به اندازه همان ثواب رشد می کند و بالا می رود.
ظرف زمانی و مکانی هم در میزان ثواب و این ارتقاء وجودی مؤثر است.
مثلا هر رکعت نماز در حرم امیرالمؤمنین علیه السلام ثواب دویست هزار رکعت نماز در مکان های دیگر را دارد. یعنی ارتقائی که در آن ظرف مکانی کنار امام نصیب انسان می شود تا این اندازه بالاست.
یا وقتی گفته شده خواندن یک آیه در ماه مبارک رمضان ثواب ختم قرآن دارد، یعنی با همان یک آیه و تاثیرش در ما، به اندازه ای که یک ختم قرآن در رشد ما اثر دارد، رشد می کنیم.
یک نکته ای هم از من به یادگار داشته باشید.
همه ما حق الناس به گردنمان هست که ممکن است در دنیا و آخرت برایمان مانع ایجاد کند.
هر زیارتی می روید به نیابت از این افراد که حقشان بر گردن ماست دو رکعت نماز به نیابت بخوانید و در آخرت وقتی مانع شدند تقدیمشان کنید تا راضی شوند ان شاء الله.
بعدا نوشت: صد البته تکلیف حق الناس و طلب حلالیت باید در دنیا مشخص شود و نباید به آخرت موکولش کرد. اما ما خیلی اوقات نمی دانیم حق الناس گردنمان هست و همین بار دوشمان می شود در آخرت.
بسم الله
هیچ چیز در دنیا اتفاقی نیست.
حتی کلیک های من روی اینجا برای تایپ.
مطلبی که دیگری می نویسد و مناسب حال الان من است.
مطلبی که من می نویسم و مناسب حال شماست.
همه این ها مدبری دارد که تدبیر می کند به ذهن فلانی فلان جمله بیافتد تا بنویسد و من بخوانمش.
این از مهربانی خداست که این همه حواسش به ماست.
هو الرحمن الرحیم
هو القاهر فوق عباده
بسم الله
خدا همه نداشتههای زندگی مارا جبران میکند.
حتی اگر این نداشتن ها از مهمترین ها باشد.
مثل نداشتن مادر
نداشتن پدر
نداشتن همسر
نداشتن مادری که مادری کند
نداشتن پدری که پدری کند
نداشتن همه نداشته ها
الیس الله بکاف عبده
کافی است خدا را به جای همه ی داشته ها و نداشته هایمان بپذیریم...
بسم الله
هیچ گاه انسان ها را نمی توان از طریق صفحات مجازی شناخت.
بسم الله النّور
الإمام على «ع»: زکاة العقل، احتمال الجهّال.
زکات عقل، تحمّل کردن جاهلان است.
غررالحکم، ص 542
عاقلترین هر عصر امام است و زکات عقل او تحمل جهال امت است.
بسم الله
وقتی تا الان زندگیات شبیه دیگران نبوده، چرا خودت را مقایسه میکنی و انتظار داری بقیه زندگیات شبیه آن ها باشد؟
بسم الله النّور
آنچه در ادامه می آید بخشی از حدیث عنوان بصری است.
حضرت فرمود: ای أبا عبدالله! علم به آموختن نیست. علم فقط نوری است که
در دل کسی که خداوند تبارک و تعالی اراده هدایت او را نموده است، واقع می
شود. پس اگر علم می خواهی، باید در اولین مرحله در نزد خودت حقیقت عبودیت
را بطلبی و به واسطه عمل کردن به علم، طالب علم باشی و از خداوند بپرسی و
استفهام نمائی تا خدایت ترا جواب دهد و بفهماند.
گفتم: ای شریف!
گفت: بگو:
ای پدر بنده خدا (أبا عبدالله )!
گفتم: ای أبا عبدالله! حقیقت عبودیت کدام
است؟
گفت: سه چیز است:
1. اینکه بنده خدا برای خودش درباره آنچه خدا به وی سپرده است، مِلکیتی نبیند؛ چرا که بندگان دارای مِلک نمی باشند، همه اموال را مال خدا می بینند، و در آنجایی که خداوند ایشان را امر نموده است که بنهند، می گذارند؛
2. و اینکه بنده خدا برای خودش مصلحت اندیشی و تدبیر نکند؛
3. و تمام مشغولیاتش در آن منحصر شود که خداوند او را بدان امر نموده است و یا از آن نهی فرموده است.
بنابراین، اگر بنده خدا برای خودش مِلکیتی را در آنچه که خدا به او
سپرده است، نبیند، انفاق نمودن در آنچه خداوند تعالی بدان امر کرده است، بر
او آسان می شود
و چون بنده خدا تدبیر امور خود را به مُدبرش بسپارد، مصائب
و مشکلات دنیا بر وی آسان می گردد
و زمانی که اشتغال ورزد به آنچه را که
خداوند به وی امر کرده و نهی نموده است، دیگر فراغتی از آن دو امر نمی یابد
تا مجال و فرصتی برای خودنمایی و فخریه نمودن با مردم پیدا نماید.
پس چون خداوند، بنده خود را به این سه چیز گرامی بدارد، دنیا و ابلیس و خلائق بر وی سهل و آسان می گردد و دنبال دنیا به جهت زیاده اندوزی و فخریه و مباهات با مردم نمی رود، و آنچه را که از جاه و جلال و منصب و مال در دست مردم می نگرد، آنها را به جهت عزت و علو درجه خویشتن طلب نمی نماید، و روزهای خود را به بطالت و بیهوده رها نمی کند.
و این است اولین پله از نردبان تقوا. خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین (قصص 83)
آن سرای آخرت را ما قرار می دهیم برای کسانی که در زمین اراده بلندمنشی ندارند، و دنبال فَساد نمی گردند؛ و تمام مراتبِ پیروزی و سعادت در پایان کار، انحصاراً برای مردمان با تقواست.