خاصیت فضای مجازی این است که ما از نوشتهها یک تصویر فرضی از نویسندهاش میسازیم. تصویری که با واقعیت فاصله زیادی دارد.
از نویسنده اینجا هم برای خودتان تصویر غیر واقعی ذهنی نسازید.
من هم یک دختر معمولیام مثل بقیه دخترها، گاهی ناراحتم، گاهی خوشحال، گاهی عصبانیم گاهی آرام، گاهی خندانم، گاهی گریان، گاهی از فرصتهایم استفاده میکنم و بیشترش را اتلاف وقت.
و خیلی چیزهای دیگر از مجموعه رفتارها و احوالاتی هستم که همه با آن مواجه میشوند.
شاید چیزهایی بدانم که شما ندانید، همان طور که شما چیزهایی میدانید که من نمیدانم.
فقط میدانم تا دانستن باور نشود، نتیجهاش انسان بهتر شدن نیست و من بسیاری از دانستههایم برایم باور نشده است.
مثلا میدانم خدا علی کل شیئ قدیر است اما کو توکلم؟
میدانم خدا رزق من حیث لا یحتسب میرساند، اما کو ایمانم؟
میدانم فرج میرسد، اما کجاست یقینم؟
که اگر همه اینها بود وضعم تا این اندازه نا آرام نبود.
دوست دارم به قله ایمان، تسلیم، رضا و توکل برسم، دوست دارم همه علمم نافع باشد، دوست دارم قلمم فقط برای رضای خدا بنویسد، زبانم برای رضای خدا بگوید، جوری باشم که خدا و امامش دوست دارند.
اما سال نوری با همه اینها فاصله دارم.
امیدوارم روزی به به حول و قوه الهی به همهاش برسم.
اما فعلا نرسیدم.
بنابراین از من بت فرضی نسازید.
من فعلا انسانی در حد همینیام که وصفش در این کلیپ آمده و امیدوارم از مسیر خدا خارج نشوم، که در راه مانده را دستگیری میکنند اما کسی که از راه خارج میشود گمشده است.
«وقتی ما غفلت کردیم خدای متعال ممکن است از ما اعراض بکند. [اَسْتَغْفِرُ اللّهَ] «وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» یعنی تقاضا میکنیم خدای متعال رجوعی به ما بکند. این توبهٔ خدای متعال موجبِ احیای قلب انسان است. در مناجات هست که: «فَأَحْیِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْکَ». قلب وقتی مُرد، خدای متعال باید یک رجوع و یک توجهی به این قلب بکند تا حیات دوباره در این قلب جاری شود.»
هنگامی که به انسان زیان (و ناراحتی) رسد، ما را (در هر حال:) در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، میخواند؛ امّا هنگامی که ناراحتی را از او برطرف ساختیم، چنان میرود که گویی هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده بود، نخوانده است! این گونه برای اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است (که زشتی این عمل را درک نمیکنند)!(سوره یونس، آیه ۱۲)
»
حدیث نفس یعنی «گفتگو با خود» که جنبه مثبت آن است و «وسوسه شیطان» که وجه منفی آن است. اینجا هم جایی است برای این خودگویه ها. قبلا هم همین بوده. بعدا هم همین خواهد بود.
نویسنده اینجا دوست ندارد خیلی دیده و خوانده شود (اما همیشه برعکسش اتفاق می افتد!)، برای همین با این تغییر نام اینجا را خلوت کردم.
خواهش میکنم در وبلاگ هایتان لینک ندهید، مطالب را بازنشر نکنید، از مطالبی که نوشته خودم هست کپی نگیرید و اینجا را به کسی معرفی هم نکنید.