حدیث نفس

مدار

بسم الله

 

دائر مدار زندگی انسان متقی بر «رزق من حیث لا یحتسب» تعریف شده

تا از اسارت محاسبات مادی چگونه و چه طور ،خارج شود

که اگر جز این بود

ایمان و تقوای او محک نمی‌خورد.

 

۱۳ مرداد ۰۲ ، ۱۹:۴۳ ۱ نظر

فاصله

بسم الله

 

همیشه بین خواست ما و شرایطی که در آن هستیم، فاصله است.

می‌خواستم فلان شغل را داشته باشم،

فلان ازدواج را داشته باشم،

فرزندی چنین

رفیقی چنان

پدرمادری دلخواه

الی هرآنچه «آرزو» بوده و به آن نرسیدیم.

 

هرگاه فاصله آنی که هستیم با آنی که آرزو داشتیم باشیم حذف شد، نامش می‌شود «رضایت».

همانی که اباعبدالله در گودال گفتند «الهی رضا بقضائک، تسلیما لامرک، لا معبود سواک...»

 

این فاصله حذف نمی‌شود جز با ایمان به خدای مدبر حکیم عادل...

 

و امتحان همه‌ی ما در همین فاصله و بودن و نبودنش است.

 

 

۱۳ مرداد ۰۲ ، ۱۹:۴۰ ۰ نظر

کارخانه انسان‌سازی

بسم الله

 

حضرت آقا در «طرح کلی اندیشه اسلامی» میگن پیامبر نیومد فرد فرد انسان‌هارو هدایت کنه بلکه با ساخت جامعه اسلامی، کارخانه انسان‌سازی ساخت.

در جامعه اسلامی چون بستر مهیاست انسان‌ها به غایت انسانیشون می‌رسند.

اما در جامعه‌ای که اسلامی نباشه فرد خودش هم بخواد، به دلیل موانع بسیار× رسیدن به غایت کمال انسانی براش بسیار دشوار هست.

 

ما در جمهوری اسلامی هنوز به مرحله جامعه اسلامی نرسیدیم.

۱۳ مرداد ۰۲ ، ۱۹:۳۰ ۰ نظر

قشنگ نچسب

بسم الله

 

بعضی وبلاگ‌ها هستند

با محتوای عالی

قلم زیبا

 

اما نمی‌تونم بهشون نزدیک بشم و خوندن مطالبشون ازم انرژی زیادی می‌گیره

نه چون قلمشون روان نیست.

بلکه به خاطر نویسنده و نگاه از بالا به پایینی که داره

و فکر میکنه او منجی هست و بلده چه کار کنه

بقیه نفهمند...

 

شایدم من اشتباه می‌کنم

اما سعیم اینه از این آدم‌ها و مطالبشون دور باشم...

۱۳ مرداد ۰۲ ، ۱۹:۲۶ ۰ نظر

خواست او

بسم الله

 

دوش که غم پرده ما می‌درید

خار غم اندر دل ما می‌خلید 

در بَرِ استاد خرد پیشه‌ام

طرح نمودم غم و اندیشه‌ام 

کاو به کف آیینه تدبیر داشت

بخت جوان و خرد پیر داشت 

پیر خرد پیشه و نورانی‌ام

برد ز دل زنگ پریشانی‌ام 

گفت که «در زندگی ‌آزاد باش!

هان! گذران است جهان شاد باش! 

رو به خودت نسبت هستی مده!

دل به چنین مستی و پستی مده! 

زانچه نداری ز چه افسرده‌ای

وز غم و اندوه دل آزرده‌ای؟! 

گر ببرد ور بدهد دست دوست

ور بِبَرد ور بنهد مُلک اوست 

ور بِکِشی یا بکُشی دیو غم

کج نشود دست قضا را قلم 

آنچه خدا خواست همان می‌شود

وانچه دلت خواست نه آن می‌شود

 

آیت الله علامه طباطبایی

۰۵ تیر ۰۲ ، ۲۲:۰۲ ۰ نظر

کوچک بودن

بسم الله

 

تا زمانی که بخش تکبر و تواضع را در کتاب جنود عقل و جهل امام نخوانده بودم نمی‌دانستم نسبت تکبر با ضیق صدر چیست.

انسان‌های کوچک متکبرند...

 

«بدان که از برای تواضع و تکبّر، موجبات و اسباب بسیاری است که از جمله‏‎ ‎آن‌ها شرح صدر و ضیق آن است.‏

انسانی که دارای شرح صدر باشد، هر چه از کمال و جمال و مال و منال و‏‎ ‎‏دولت و حَشَم در خود ببیند، به آن اهمیّت ندهد و در نظرش بزرگ و مهم نیاید.‏‎ ‎‏سعۀ وجود چنین انسانی، به قدری است که بر تمام واردات قلبی غلبه کند و از‏‎ ‎‏ظرف وجودش، هیچ چیز لبریزی نکند. و این سعه صدر، از معرفت حق تعالی‏‎ ‎‏پیدا شود؛ در موادّ مستعدّه لایقه اُنس با خدا، قلب را به مقام اطمینان و طمانینه‏‎ ‎‏رساند.

ادامه مطلب...
۱۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۴۳ ۰ نظر

امید ناامید

بسم الله

وقتی برای رسیدن به مقصودمان امید بستیم

و در مسیر رسیدن

مانع پیش آمد

و به دلیل مانع

امیدمان ناامید شد

 

یعنی به سبب امید بسته بودیم

نه خدای مسبب الاسباب

۱۷ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۵۸ ۰ نظر

منبع آرامش

بسم الله

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلى‏ حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ (حج‌۱۱)

و از (میان) مردم، کسی است که خداوند را تنها با زبان می‌پرستد، (ایمان او در حاشیه و در مرز کفر است و با حادثه‌ای کوچک می‌لغزد) پس اگر خیری به او برسد، به آن اطمینان یابد، و اگر مصیبت و آزمایشی به او رسد، دگرگون شود (و به سوی کفر رود، چنین کسی) در دنیا و آخرت زیانکار است، این همان زیان آشکار است.  ‏

باید ببینیم منبع ارامش ما چیست 

اگر با دنیاست 

با هر بالا و پایین ناآرامیم

چون ذات دنیا بی‌ثبات است 

 

و اگر منبع آرامش ما خداست

همیشه آرامیم

چون خدا همیشه هست و خدایی می‌کند... 

 

اگر با دنیا و بود و نبودش ناآرامیم

مصداق این آیه‌ایم

و خسران دنیا و آخرت از آن ما خواهد بود...

۰۴ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۴۳ ۳ نظر

حماقت

بسم الله

 

بعضی از ما

اشتباه می‌کنیم

حماقت می‌کنیم

 

و بعد می‌گوییم خدایا چرا این بلاها را سر ما آوردی؟

 

درصورتی که این بلاها محصول حماقت خودمان بوده...

مثل دختری/پسری که بیهوده با نامحرم ارتباط داشته و به او دل بسته و به جای ترک حماقتش یقه‌ی خدا را می‌گیرد...

یا کسی که که باز از روی سادگی به کسی اعتماد کرده که نباید و او پولش را خورده و برده، و حالا باز با خدا درگیر است!

شاید برای همین است که خدا از مومن احمق خوشش نمی‌آید

 

خدایا پناه بر تو از حماقت‌هایی که زندگی ما را سخت می‌کند، اما تو را مقصر می‌دانیم!

 

 

۲۲ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۲:۲۶ ۰ نظر

بسپار به خدا

بسم الله

 

-آیا قبول داری خدا همه کاره‌ی زندگی توست؟

بله...

-آیا قبول داری خدا جز خیر برای تو رقم نمی‌زند؟

بله...

 

-پس چرا نگرانی؟

چون از خودم و انتخاب‌هام می‌ترسم...

 

- نه دلیل نگرانیت اینه که به جواب سوال‌های بالا دروغ گفتی بله.

تو شک داری

و همین شک باعث شده «نسپاری...»

 

بسپار به خدا...

کار خدارو به خدا واگذار کن

خودت عهده دارش نشو و بارش رو بر دوش نکش...

 

 

۱۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۵:۴۲ ۰ نظر