حدیث نفس

رشد

بسم الله النّور

 استاد علی صفایی حائری:
نباید گرو موقعیت‏‌ها بود که اگر با فلانى باشم بهتر خواهم بود. اگر با فلانى ازدواج کنم، به من رشد مى‏‌دهد و از این حرف‌‏ها... چون هیچ کسى نمى‌‏تواند به تو رشد بدهد. این تو هستى که در هر موقعیتى مى‏‌توانى رشد کنى و یا خسارت ببینى.
گیرم تو در کنار رسول باشى و یا همراه فاطمه، این درست که اینجا زمینه بهتر است، ولى این هم هست که تکلیف بیشترى از تو مى‏‌خواهند.
در هر حال این زمینه‌‏ها مهم نیستند، وضعیتى که تو مى‌گیرى و اطاعتى که تو خواهى داشت، تو را بالا می‌برد و یا پایین مى‏‌آورد.
البته این حرف‌‏ها بر ما که با چیزهاى دیگر مأنوس بودیم، سنگینى مى‏ کند. ما دوست داریم با فلانى باشیم و در فلان جا زندگى کنیم و اسمش را هم مى‏‌گذاریم خدا و رشد، غافل از آنکه رشد ما در گرو همین اطاعت و تقوى، همین عبودیت است؛ یعنى اینکه در هر موقعیتى تکلیفمان را بیاوریم و اسیر موقعیت‌‏هاى خوب و یا بد نباشیم‏.

منبع: صراط، ص۱۵۰

۱۲ آذر ۹۶ ، ۲۳:۲۵ ۲ نظر

خدایی که هست، خدایی که داریم (14)

بسم الله النّور

درس چهاردهم: چرا سر رسیدن به خدا مسابقه نمیدیم؟

دریافت
حجم: 195 کیلوبایت

۱۲ آذر ۹۶ ، ۱۳:۵۳

خدایی که هست، خدایی که داریم (13)

بسم الله النّور

درس سیزدهم: مگه میشه طعم مصیبت شیرین باشه؟

دریافت
حجم: 232 کیلوبایت

۰۹ آذر ۹۶ ، ۱۱:۴۰

تک و تنها

روایتى هست که ... در آن چهار لقب از القاب امام زمان صلوات الله علیه آمده است:

1 - طرید، به معناى مطرود، رانده شده، دور شده، کنار گذاشته شده.

2- شرید که شبیه همین معنا را دارد، یعنى: گریخته.

3 و4 - وحید وفرید، یعنى واحد است ووحید است وفرید، فرد است یگانه است ونظیر ندارد.

هر کدام از اینها به عنایاتى است. در کتاب بحار جلد 51 صفحه 37، شماره 9، حدیث جالبى است.

راوى مى گوید: در زیارت عمره یا حج واجب، خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم. به آن حضرت عرض کردم: کبرت سنى ودق عظمى. یعنى استخوانهاى من نازک شده است وپیروفرتوت شده ام. قواى بدنم از بین رفته وبه اصطلاح پایم لب گور است.

فلست ادرى یقضى لى لقاوک ام لا؟: نمى دانم که باز هم قسمت من مى شود شما را زیارت کنم یا نه؟.معلوم مى شود که این پیرمرد در شهر حضرت زندگى نمى کرده است ودر حج واجب یا عمره ایشان را زیارت کرده است. حالا مى خواهد از حضرت سوال مهمى پرسد. مى گوید: پیر شده ام وقواى من تمام شده است وبزودى از این دنیا خواهم رفت. نمى دانم دفعه دیگر خدمتتان مى رسم یا خیر؟.

فاعهد الى عهدا: یک چیزى براى من بگویید. یک یادگارى به من بدهید. واخبرنى متى الفرج: به من بفرمایید که گشایش وفرج کار مسلمین چه وقتى است. یکى از آن ناگفتنیها را براى من بگویید.

حضرت امام باقر علیه السلام در اجابت تقاضاى او، خصوصیت آن امامى را که فرج کلى به دست اوخواهد بود این طور بیان مى فرمایند: ان الشرید الطرید الوحید الفرید: آن امام دور از مردم وتنها ورانده شده ومطرود وفاصله گرفته از آنها که

الفرد من اهله: از اهل خودش دور است. یعنى از خانواده خودش دور است، از امت وشیعه خودش دور است وتنهاست.

الموتور بوالده: نسبت به پدرش ووالدش موتور است. موتور یعنى کسى که عزیزش کشته شده است وهنوز انتقامش را نگرفته است. این کلمه از وتر بمعنى کشته شده مى آید. علامه مجلسى (ره) توضیح داده است که غرض از این والد یا امام حسین یا امام حسن عسکرى یا ائمه دیگر علیهم السلام که آباء واجداد حضرت بوده اند. به احتمال قوى امام حسین علیه السلام است.

بقیه روایت چنین است: المکنى بعمه: آن امام کنیه اش کنیه عمویش مى باشد. (لینک منبع)

اگر از مردم اهل دنیا گریزان شده اید

اگر به واسطه اعتقادات صحیحتان مطرود گروهی از مردم شده اید

اگر تنهایید و احساس می کنید کسی را ندارید

اگر...

.

.

.

نگران نباشید تازه کمی شبیه امامتان شده اید.

یا صاحب الزمان مارا حلال کن که این همه ظهورتان به تأخیر افتاده و هنوز انقدر تشنه نشدیم که حتی شما را به اندازه آبی برای رفع عطش طلب کنیم!

۰۷ آذر ۹۶ ، ۱۴:۲۶ ۰ نظر

ان الله علی کل شیئ قدیر (2)

بسم الله النور

آجرک الله یا بقیه الله فی مصیبة ابیک علیه السلام

«إنّ یوسف علیه السلام شکا إلى ربّه السجن فأوحى ‏اللّه إلیه: أنت‏ اخترت‏ لنفسک‏ ذلک‏ حیث قلت: رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ‏ و لو سألتنی أن أعافیک لعافیتک؛ إنّ ابن عمّک لراد علیک مالک، و هو میت بعد جمعة».( الثاقب فی المناقب، ص: ۵۶۹)

 امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند زمانی حضرت یوسف ع از زندانی بودن خود به خدای سبحان شکایت کرد ، خدا به یوسف وحی کرد تو خود زندان را انتخاب کردی ما برای تو انتخاب نکردیم وقتی که گفتی « رَبِ‏ السِّجْنُ‏ أَحَبُ‏ إِلَیَ‏ مِمَّا یَدْعُونَنی‏ إِلَیْه‏» (سوره یوسف ـ آیه ۳۳) خدایا این که به زندان بروم بهتر است تا به امر نامشروع زنان پاسخ مثبت دهم اگر همان زمان از من درخواست عافیت کرده بودی با عافیت تو را از آن مشکل نجات دهم حتماً نجاتت می‌دادم. بسیاری از گرفتاری‌های ما صرفاً به جهت پیشنهادات نابجای خودماست چون با این پیشنهاد نابجا ما قدرت خدای سبحان را محدود می‌کنیم و گمان می‌کنیم حضرت حق چاره‌ای ندارد فقط با گرفتاری و مشکل می‌تواند ما را از مصیبتی نجات بخشد در حالیکه برای خدای سبحان میان عافیت یا آزمایش با سختی هیچ فرقی نیست باید دید سخن درخواستی خود فرد چیست باید در زندگی روی تک تک جملات خود دقت داشته باشیم که هریک از این جملات می‌تواند مسیر زندگی‌مان را عوض کند و تغییر دهد ما را گرفتار کند و یا با عافیت مشکل ما را مرتفع کند یوسف به پیشنهاد خود هفت یا چهارده سال گرفتار زندان شد درحالیکه اگر همان زمان از خدا طلب عافیت کرده بود هرگز سالهای سخت زندان را تحمل نمی‌کرد خدا در بسیاری موارد به انتخاب‌های ما بها می‌دهد مواظب انتخابهایمان باشیم .

در صحیفه علویه آمده است :

«اللهم انی اعوذ بک من فلتات لسانی» (خداوندا به تو پناه می‌برم از سخنان بی‌اندیشه)

.

* شرح روایت توسط استاد گرامی سرکار خانم بروجردی

۰۵ آذر ۹۶ ، ۲۳:۲۷ ۰ نظر

رنج داشتن و نداشتن

بسم الله النور

۰۳ آذر ۹۶ ، ۱۳:۵۴ ۲ نظر

غصه نخوریم!

بسم الله

در آیه 13 سوره مزمل آمده است:

وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلیماً

و غذایى گلوگیر و عذابى پردرد است.
این آیه توصیف غذای گروهی از اهل جهنم است. غذایی که در آن خصلت «غصه» وجود دارد.

غصه ویژگی طعام جهنمی هاست!

غصه نخوریم!

۳۰ آبان ۹۶ ، ۲۰:۰۷ ۳ نظر

خدایی که هست، خدایی که داریم (12)

بسم الله النّور

درس دوازدهم: میشه هم خدارو دوست داشت و هم ازش ترسید؟

دریافت
حجم: 201 کیلوبایت

۲۹ آبان ۹۶ ، ۱۸:۱۵

خدایی که هست، خدایی که داریم (11)

بسم الله النّور

درس یازدهم: چه‌طوری میشه احساس هیچ بودن کرد ولی شاد بود؟

دریافت
حجم: 218 کیلوبایت

۲۷ آبان ۹۶ ، ۱۲:۴۷

حسن الاختیار

بسم الله النّور

.

امام حسن علیه السلام:

مَنِ اتَّکَلَ عَلَى حُسْنِ الِاخْتِیَارِ مِنَ اللَّهِ لَهُ لَمْ یَتَمَنَ‏ أَنَّهُ فِی غَیْرِ الْحَالِ الَّتِی اخْتَارَهَا اللَّهُ لَه‏

 

 

هر که به حسن انتخاب خداوند اعتماد نماید، آرزو نمى‏‌کند در غیر حال و وضعى قرار گیرد که خدا برایش انتخاب کرده است.

تحف العقول ؛ ص 234

 

۲۶ آبان ۹۶ ، ۱۳:۰۵ ۰ نظر