حدیث نفس

فلا تخافوهم و خافون

بسم الله الرحمن الرحیم

چه قدر به این آیه مؤمنیم؟

چه قدر از مردم می ترسیم و چه قدر از خدا؟

خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز

بسم الله النور

خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز

پیشتر زان که شود کاسه سر خاک انداز

عاقبت منزل ما وادی خاموشان است

حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز

چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است

بر رخ او نظر از آینه پاک انداز

به سر سبز تو ای سرو که گر خاک شوم

ناز از سر بنه و سایه بر این خاک انداز

دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست

از لب خود به شفاخانه تریاک انداز

ملک این مزرعه دانی که ثباتی ندهد

آتشی از جگر جام در املاک انداز

غسل در اشک زدم کاهل طریقت گویند

پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز

یا رب آن زاهد خودبین که بجز عیب ندید

دود آهیش در آیینه ادراک انداز

چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ

وین قبا در ره آن قامت چالاک انداز

۰۴ دی ۹۶ ، ۰۹:۰۲

تبلیغ سلبی

بسم الله النّور

یکی از مشکلات ما در تبلیغ این است که تبلیغ هایمان صرفا سلبی است. یعنی فقط نهی ازمنکر می کنیم. در صورتی که تبلیغ در ابتدا باید ایجابی باشد و امر به معروف، سپس سلبی و نهی از منکر. آیات قرآن هم گویای همین اصل هستند.

وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَٰٓئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل عمران، ١٠٤)

مثلا در بحث ارتباط و دوستی دختر و پسر صرفا می گوییم حرام است، اما شکل حلال آن یعنی ازدواج را ارائه نمی کنیم و به شکل بدتر، راه های حلال هم را هم مسدود می کنیم.

یا برای دزدی، صرفا می گوییم دزدی نکنید، اما راه کسب حلال را نشان نمی دهیم.

به دختران می گوییم بی حجاب نباشید، اما نمی گوییم خودنمایی حلال برای همسر است و راه حلال برای ازدواج این دختران را هم مسدود می کنیم.

یکی از دلایل عدم توفیق ما در جذب نسل جدید به دین همین است.

امر به معروف و نهی از منکر توأم هستند، اما اولویت با امر به معروف است، علت شکست طرح های امر به معروف و نهی از منکر ما در زمینه حجاب، کاهش فساد و... همه همین بوده است.

پ.ن: با یکی از دختران نوجوان فامیل در مورد موسیقی صحبت می کردم و از دلایل نهی از موسیقی برایش گفتم، در نهایت گفت انسان نیاز به هیجان و تفریح دارد و من پاسخی نداشتم. چون نمی دانستم چه جایگزینی برای او که در سن نوجوانی است معرفی کنم، وقتی که ما بسیاری از جایگزین های حلال تفریح را برای دخترانمان مسدود کرده ایم.

۲۸ آذر ۹۶ ، ۰۰:۲۸ ۳ نظر

بما کسبت ایدی الناس

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مظالم زمانه ما این است که همه چیز را ربط می دهیم به مادیات و از عالم غیب غافلیم!

غافل از این که گناهان ما درهای آسمان را می بندد.

اللهم اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ غَیْثَ السَّمآءِ

برای بارش باران زیاد استغفار کنیم.

۲۷ آذر ۹۶ ، ۲۱:۴۶ ۰ نظر

یا منجی الهلکی

بسم الله النّور

ابن عباس گوید: على بن ابى طالب روى به پیغمبر آورد و چیزى از آن حضرت خواست پیغمبر به او فرمود: یا على به آن که مرا پیغمبرى بحق (براى مردم) فرستاد سوگند که نزد من هیچ از کم و بیش نیست ولى تو را چیزى مى‏ آموزم که دوست من جبرئیل براى من آورد و گفت یا محمد این هدیه‏ اى است از نزد خداى عز و جل که تو را به آن گرامى داشته و به هیچ کس از پیغمبران پیشین این هدیه را نداد و آن نوزده جمله است که هر دلسوخته و هر مصیبت زده و هر اندوهناک و هر غمناک و هر کسى که در خطر دزد و آتش‏ سوزى باشد آن‏ ها را بخواند و هر بنده ‏اى که از پادشاهى بترسد آن کلمات را بگوید خداوند براى او وسیله رهائى فراهم سازد و آن نوزده جمله است که چهار جمله آن بر پیشانى اسرافیل نوشته شده و چهار جمله ‏اش بر پیشانى میکائیل و چهار جمله بر گرداگرد عرش و چهار جمله‏ اش بر پیشانى جبرئیل و سه کلمه آن در جایى که خدا خواسته است على ابن ابى طالب عرض کرد: یا رسول اللَّه چگونه‏ آن‏ها را بخوانیم؟ فرمود بگو:

ْ یَا عِمَادَ مَنْ لَا عِمَادَ لَهُ وَ یَا ذُخْرَ مَنْ لَا ذُخْرَ لَهُ وَ یَا سَنَدَ مَنْ لَا سَنَدَ لَهُ وَ یَا حِرْزَ مَنْ لَا حِرْزَ لَهُ وَ یَا غِیَاثَ مَنْ لَا غِیَاثَ لَهُ وَ یَا کَرِیمَ الْعَفْوِ وَ یَا حَسَنَ الْبَلَاءِ وَ یَا عَظِیمَ الرَّجَاءِ وَ یَا عَوْنَ الضُّعَفَاءِ وَ یَا مُنْقِذَ الْغَرْقَى وَ یَا مُنْجِیَ الْهَلْکَى یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَکَ سَوَادُ اللَّیْلِ وَ نُورُ النَّهَارِ وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَ دَوِیُّ الْمَاءِ وَ حَفِیفُ الشَّجَرِ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْتَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ افْعَلْ بِی کَذَا و کَذَا

سپس میگوئى بار الها با من چنین و چنان بکن که بطور مسلم از جاى خود برنخیزى تا اینکه دعاى تو مستجاب شود ان شاء اللَّه احمد بن عبد اللَّه گوید: ابو صالح گفت: این دعا را به نابخردان نیاموزید.

منبع: الخصال، ج 2، ص 511

۲۶ آذر ۹۶ ، ۱۹:۱۱

احسن حال

بسم الله النّور

۲۵ آذر ۹۶ ، ۱۵:۲۰

عصر یک جمعه دلگیر

بسم الله النّور

http://www.sibtayn.com/fa/media/com_hwdmediashare/files/d9/42/35/5501317477b503e05baaa326772a46be.jpg

ادامه مطلب...
۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۶:۴۶

موتوا قبل ان تموتوا

بسم الله النّور

روایت «موتوا قبل ان تموتوا» روایت عجیبی است، یعنی مرگ را اختیار کنید پیش از این که به جبر مرگتان فرا رسد.

اساتید می گویند معنای مرگ اختیاری این است که از اعتباریات، وابستگی ها و تعلقات جدا شوید. زیرا پس از مرگ هیچ کدام از اعتباریات دنیوی همراه ما نیستند. ثروت، مقام، مدرک، شأن خانوادگی و... همه اعتبار دنیاست که در آخرت بی اعتبارند و بهترین توشه تقوی است. «ان خیر الزاد التقوی»

برای سنجش این که بدانیم چه قدر به اعتباریات دنیوی وابسته ایم و تعلق داریم کافی است ببینیم چه قدر از زندگیمان به آن وابسته است. مثلا ببینیم جایگاه مدرک و ثروت و... نزد ما چگونه است و آیا می توانیم بدون این ها زندگی کنیم یا خیر. به میزانی که زندگی بدون این ها برایمان غیر ممکن باشد یعنی به این اعتباریات تعلق داریم...

و مرگ ارادی یعنی نسبت به همه آن ها قطع تعلق داشته باشیم و بمیریم...

به میزانی که از هرکدام از وابستگی ها جدا شویم و برایمان فاقد اهمیت شود و به لیست «مهم نیست»هایمان اضافه شود، به همان نسبت مرگ را اختیار کرده ایم  و نسبت به آن تعلق و وابستگی مرده ایم. 

این تعلقات و وابستگی ها ابزار امتحان ما هستند و زمانی در امتحانات الهی توفیق می یابیم همه ی دنیا را فانی ببینیم و تمام شدنی؛ همه ی نعمات را امانت خداوند بدانیم که روزی باید آن ها را به خدا برگردانیم و از آن ها جدا شویم. اگر نسبتی که ما با محیط اطرافمان برقرار می کنیم نسبت امانتداری باشد، این نعمات تعلق ما نمی شود و در نهایت موجب رشد و تعالی ما خواهد شد. اما اگر نسبتی که ما با محیط اطرافمان تعریف کردیم از جنس مالکیت بود و انحصار در داشتن آن ها، ما به آن نعمات تعلق پیدا می کنیم و اسیرش می شویم و این موجب توقف ما در مسیر رشد و کمال می شود.

تعلقات و اعتباریات برای افراد مختلف، گوناگونند، برخی به اشیاء تعلق خاطر دارند، برخی به افراد، برخی به مکان ها، برخی به روابط.

و از جمله تعلقاتی که در زمان ما ایجاد شده است، تعلق به فضای مجازی است. تعلق و وابستگی به نوشتن، دیده شدن، خواندن و ...

و یا تعلق به ابزارهای مجازی مانند موبایل و تبلت یا بسترهای اشتراکی مانند تلگرام، اینستاگرام و توئیتر.

به میزانی که نسبت به همه ی این تعلقات بی تفاوت شویم و از آن ها عبور کنیم، به همان اندازه مرگ را اختیار کرده ایم.

راه جدا شدن از همه تعلقات این است که کمی از بالا بایستیم و تصور کنیم نسبت به آن تعلق مرده ایم، مانند روحی که به جسد خود می نگرد، آن وقت می توان راحت قطع تعلق کرد و خود را از اسارت تمام اعتبارات دنیوی و حب نسبت به آن ها جدا کرد.

رو بمیر ای خواجه قبل از مردنت       تا نباشد زحمت جان کندنت (مولوی)

پ.ن: یکی از دوستانم یک باره از تلگرام خارج شد و حساب کاربری اش را حذف کرد، علت را که جویا شدم حرف عجیبی زد و گفت الان حسم نسبت به تلگرام مانند مرگ است، مانند فردی که مرده است و از بالا به جسد بی روح خود نظاره می کند، تا پیش از آن اسیر تلگرام بودم و جدا شدن از آن را تصور نمی کردم اما با خروج از آن حس مردن دارم. یعنی این فرد از تلگرام قطع تعلق کرده است و به همان اندازه مرگ را اختیار کرده است.

۲۳ آذر ۹۶ ، ۲۳:۵۵ ۳ نظر

حیف تو را داشتم و غیر تو را بنده شدم

بسم الله النّور

۲۲ آذر ۹۶ ، ۱۷:۲۵

خدایی که هست، خدایی که داریم (18)

بسم الله النّور

درس هجدهم: میشه خدا هم دنیای ما باشه هم آخرت؟

دریافت
حجم: 208 کیلوبایت

۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۸:۰۰