روایتى هست که ... در آن چهار لقب از القاب امام زمان صلوات الله علیه آمده است:
1 - طرید، به معناى مطرود، رانده شده، دور شده، کنار گذاشته شده.
2- شرید که شبیه همین معنا را دارد، یعنى: گریخته.
3 و4 - وحید وفرید، یعنى واحد است ووحید است وفرید، فرد است یگانه است ونظیر ندارد.
هر کدام از اینها به عنایاتى است. در کتاب بحار جلد 51 صفحه 37، شماره 9، حدیث جالبى است.
راوى مى گوید: در زیارت عمره یا حج واجب، خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم. به آن حضرت عرض کردم: کبرت سنى ودق عظمى. یعنى استخوانهاى من نازک شده است وپیروفرتوت شده ام. قواى بدنم از بین رفته وبه اصطلاح پایم لب گور است.
فلست ادرى یقضى لى لقاوک ام لا؟: نمى دانم که باز هم قسمت من مى شود شما را زیارت کنم یا نه؟.معلوم مى شود که این پیرمرد در شهر حضرت زندگى نمى کرده است ودر حج واجب یا عمره ایشان را زیارت کرده است. حالا مى خواهد از حضرت سوال مهمى پرسد. مى گوید: پیر شده ام وقواى من تمام شده است وبزودى از این دنیا خواهم رفت. نمى دانم دفعه دیگر خدمتتان مى رسم یا خیر؟.
فاعهد الى عهدا: یک چیزى براى من بگویید. یک یادگارى به من بدهید. واخبرنى متى الفرج: به من بفرمایید که گشایش وفرج کار مسلمین چه وقتى است. یکى از آن ناگفتنیها را براى من بگویید.
حضرت امام باقر علیه السلام در اجابت تقاضاى او، خصوصیت آن امامى را که فرج کلى به دست اوخواهد بود این طور بیان مى فرمایند: ان الشرید الطرید الوحید الفرید: آن امام دور از مردم وتنها ورانده شده ومطرود وفاصله گرفته از آنها که
الفرد من اهله: از اهل خودش دور است. یعنى از خانواده خودش دور است، از امت وشیعه خودش دور است وتنهاست.
الموتور بوالده: نسبت به پدرش ووالدش موتور است. موتور یعنى کسى که عزیزش کشته شده است وهنوز انتقامش را نگرفته است. این کلمه از وتر بمعنى کشته شده مى آید. علامه مجلسى (ره) توضیح داده است که غرض از این والد یا امام حسین یا امام حسن عسکرى یا ائمه دیگر علیهم السلام که آباء واجداد حضرت بوده اند. به احتمال قوى امام حسین علیه السلام است.
بقیه روایت چنین است: المکنى بعمه: آن امام کنیه اش کنیه عمویش مى باشد. (لینک منبع)
اگر از مردم اهل دنیا گریزان شده اید
اگر به واسطه اعتقادات صحیحتان مطرود گروهی از مردم شده اید
اگر تنهایید و احساس می کنید کسی را ندارید
اگر...
.
.
.
نگران نباشید تازه کمی شبیه امامتان شده اید.
یا صاحب الزمان مارا حلال کن که این همه ظهورتان به تأخیر افتاده و هنوز انقدر تشنه نشدیم که حتی شما را به اندازه آبی برای رفع عطش طلب کنیم!