بسم الله

نهج البلاغه، بخشی از خطبه 136:

لَمْ تَکُنْ بَیْعَتُکُمْ إِیَّایَ فَلْتَةً وَ لَیْسَ أَمْرِی وَ أَمْرُکُمْ وَاحِداً إِنِّی أُرِیدُکُمْ لِلَّهِ وَ أَنْتُمْ تُرِیدُونَنِی لِأَنْفُسِکُمْ‏‏...

بییعت شما با من حادثه ناگهانى بدون فکر و تدبیر نبود، و امر من و شما یکى نیست، من شما را براى خدا مى خواهم، و شما مرا براى خود مى خواهید!

استاد علی صفائی حائری، کتاب غدیر صفحه 26

على مى‌گفت: لَیْسَ‌ أَمْرى و أَمْرُکُمْ‌ واحداً انّى أُریدُکُمْ‌ للّه و أَنْتُمْ‌ تُریدُونَنى لأَنْفُسِکُمْ‌. هدف من و شما یکى نیست. من شما را نه براى خودم و نه براى خودتان، که براى حق مى‌خواهم، در حالى که شما مرا به خاطر خویشتن و منافع خود خواستارید. شما مى‌بینید من مثل عثمان نیستم که شما را بچاپم،به این خاطر به من روى آوردید، اما من شما را نه براى خودم میخواهم و نه براى رفاه خودتان، که براى حق مى‌خواهم.

اما ما چرا امام را می خواهیم؟

چرا برای ظهور دعا می کنیم؟

به خاطر منافع شخصی یا خود امام؟

ما یکی از مصادیق مظلومیت امیرالمؤمنین علیه السلام را سال های غصب حکومت و سکوت ایشان می دانیم و حقی که از ایشان سلب شد.

حق حکومت الهی...

و چند سال است که امام زمان غایبند و در انتظار برپایی حکومت عدل الهی؟

در جامعه ای که دم از شایسته سالاری می زنیم، فرد شایسته ای را تصور کنید که اگر رئیس جمهور شود می تواند مشکلات را برطرف و جامعه را اصلاح کند. اما افراد ناشایست جای او راغصب کردند و فرصت را از او گرفتند.

در این صورت چه قدر دلمان به حال آن فرد شایسته ای که فرصت بروز توانایی هایش را ندارد می سوزد و چه قدر تأسف به حال خودمان می خوریم که خودمان لیاقت حضور او را در منصب قدرت نداریم.

امام زمان هم همین طور...

امام زمان  هم ما را مانند علی علیه اسلام برای خدا می خواهد

و ما او را برای منفعت های شخصی مان می خواهیم و برای رفع ظلم...

امام را برای خودش و برای خدا نمی خواهیم...

و در محبتمان به ایشان خالص نیستیم!

کاش محبتمان به حضرت و یاریمان برای او خالص شود و امام را به خاطر خودش بخواهیم نه منافع شخصی...

اللهم عجل لولیک الفرج