بسم الله
خدایا پناه بر تو
از سوء ظن به خودت
و از حسد
پ.ن: ریشه حسد سوء ظن به خداست.
بسم الله
خدایا پناه بر تو
از سوء ظن به خودت
و از حسد
پ.ن: ریشه حسد سوء ظن به خداست.
بسم الله النّور
حضرت موسی علیه السلام از این جریان زبانشان نگران بود. اینقدر هم نگران بود که وقتی که خداوند فرمود: «اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى” بعد دارد که «وَ أَخی هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسانا” معلوم بود که بالأخره یک چیزی هست. چون حضرت موسی آن اصل را با خدا تنظیم کرده است و صدق دارد، ببینید خداوند مسبب الاسباب است. او امتیازات را میدهد. او نگاه به دلها میکند. همین نگرانی را سیرش میدهد. همین را که نگران زبانش است، یا به تعبیر بعضیها آن گرفتگی یا هر چه، همین خدا، همین پیامبر را با همین نگرانی که برای زبانش دارد، او را میبرد و در اوج کلیم اللهی او را قرار میدهد. اصلاً از همین زاویه او را رشد میدهد و همه جا هم اعلام میکند «وَ کلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَکلیماً”( نساء، آیۀ 164) به این میگویند کلیم الله؛
یعنی چه؟ یعنی میتواند یک مشکل باشد و انسانی را بنشاند و میتواند یک مشکل باشد و انسان را رشد بدهد و انسان اوج بگیرد. بستگی دارد به کیفیت مدیریت آن مشکل و ارتباطش با حق تعالی.
همین موسی را کلیم الله میکند به خاطر آن شکستگی، به خاطر آن ارتباط، به خاطر آن صدق. پس معلوم است که مشکل، میتواند پای انسان را نبندد، میشود به گونه ای رفت که انسان زمین نخورد ولو مشکل باشد. خداوند تبدیل میکند؛ یعنی الان اگر حضرت موسی همّش را گذاشته بود بر اینکه یک جور دیگری این مشکل را حل کند، اینقدر نمره میآورد؟!
منبع: حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
@nasery_ir
بسم اللّه النّور
بسم اللّه النّور النّور
پیادهروی اربعین با امواجی از انسانهای سوار بر سفینةالنجاة در طریقالحسین ، نمونهی کوچکیست از حیات طیبهای که پس از ظهور محقق خواهد شد. نمونهای از امت اسلامی که به امامشان اقتدا کردهاند و بر صراط مستقیم قدم گزاردهاند تا به جنت بینالحرمین برسند. مجموعهای از انسانهای مؤمن که واجد بالاترین کرامات انسانیاند. ایمان، اخلاص، ایثار، یقین و توکل در حد اعلای خود قرار دارد.
مسیری که در آن ابتلا و سختی هست اما دردش شیرین است و توأم با لذت. رفاه در کمترین میزان است ولی حظ و بهرهاش در بالاترین سطح ممکن.
سیستمهای پیچیده انسانساز در آن دخیل نیستند اما بالاترین کارآمدی را دارند. یک نمونه از جامعهای که در آن همه برابرند و بر یک محورند. مسیر و هدفشان یکی است و همه درحرکت و تکاپو هستند برای رسیدن به آن مقصد متعالی؛ و این معنی مجاهدت است در دنیا، برای رسیدن به حسن عاقبت.
جامعهای مملو از همه فضایل و ساخت چنین جامعهای ممکن نیست مگر با امامت و ولایت امام.
از سوی دیگر حماسه اربعین و تمام اتفاقات آن، نمادی است از حیات انسان مؤمن. زندگیای سراسر لذت و آرامش؛ توأم با حرکت و تلاش برای رسیدن به سعادت. در اربعین کسی نگران رزقش نیست، نگران روزی فردا و جای خوابش نیست، یقین دارد همهچیز در بهترین حالت ممکن برای او فراهم است. مانند حالتی که برای انسان مسلم و متوکل وجود دارد؛ کسی که به خدا توکل میکند نگران امروز و فردایش نیست، میداند وقتی در مسیر صحیح حرکت کند بیدغدغه همهچیز برای او فراهم است، کسی رزق او را تنگ نخواهد کرد و مسیر هرچه قدر هم با سختی باشد، امید رسیدن به مقصد، او را به حرکت بیشتر وامیدارد.
توکل و یقین نسبت به حق متعال، دو عنصر مهم برای رسیدن به جامعه موعود و ساخت حیات طیبه برای مؤمنین و مؤمنات است و شعبهای از ایمان به الله و ایمان به غیب.
بسم اللّه
خدایا پناه بر تو
از شر انسانهایی که از روی جهل و غفلت آتش به زندگیام میاندازند.
و پناه بر تو از حمله لشکر یأس
و پناه بر تو از خودم
از شر من بر من
بسم اللّه
خدایا به تو پناه میبرم از شبهات گیج کننده
از سؤالات بی پاسخ
بسم اللّه النّور
برای بسیاری از ما پیش آمده که با دیدن مشکلات مردم و تفاوت انسانها در میزان سختی و رنج میگوییم پس عدالت خدا کجاست؟! چرا بعضیها سختیهایی بیش از دیگران دارند و برای بعضی دنیا بهشت است و مملو از آسانی؟
(بگذریم از این که دنیا برای هیچ کسی بهشت نیست! اما بر این اتفاق نظر داریم که میزان رنج افراد مساوی نیست.)
ریشه این دیدگاه، تک بعدی نگاه کردن به حیات انسان است. یعنی نگاهی که زندگی انسان را در دنیا محصور و محدود میبیند.
در صورتی که «دنیا» فقط یک مرحله از حیات انسان است و آخرت مرحله بعدی آن است. خداوند متعال هم خدای تمام عوالم و مراحل است و عدالت او هم در تمام عوالم ظهور دارد.
دنیا ظرفیت پیادهسازی تمام عدل خدا را ندارد، به همین دلیل در آخرت افراد بنا به اعمال و میزان رنج، شکر، نیات و... در طبقات و مراتب مختلف قرار میگیرند.
در حقیقت ظهور عدل خداوند به نحو اتم و اکمل آخرت است نه دنیا. به همین دلیل با نگاه دنیوی ما بسیاری از اتفاقات برای ما مظهر بیعدالتی است.
همانگونه که در نزد ما کسی که با شرایط سخت و در روستا رتبه برتر کنکور را میآورد، با کسی که با معلم و در رفاه کامل رتبه مشابه میآورد مساوی و برابر نیست، نزد خداوند هم افراد با رنجها و شرایط گوناگون باهم برابر نیستند.
پ.ن: آخرت فقط محل ظهور عدل خداوند نیست، بلکه ظهور تمام لطف و رحمت خداوند نیز هست.
بسم الله النّور
✅سعى کن با آنچه یافتهاى زندگى کنى ...
🔶استاد علی صفایی حائری:
سعى کن با آنچه یافتهاى زندگى کنى و با شکر،باعث زیادى نعمت معرفت خود گردى؛ چون در حدیث است: «مَنْ عَمِلَ بِما یَعْلَمُ، عَلَّمَهُ اللّه ما لَمْ یَکُنْ یَعْلَم»؛
کسى که به آنچه آموخته، عمل کند، خدا به او، آنچه را که نمىتوانست بیاموزد، مىآموزاند. امّا اگر کفر کردى و ناسپاس شدى، مطمئن باش که از آگاهىها و معرفتهاى موجودت هم بهرهمند نخواهى شد؛ که در این آیه آمده: «خَتَمَ اللّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى...»؛
دل و گوش و چشم تو، که منابع معرفت و آگاهى تو هستند، بر اثر کفر و ناسپاسى، مختوم مىشوند و مُهر مىخورند و از کار مىافتند تا آنجا که تو دیگر از آنچه مىبینى و احساس مىکنى، بهرهمند نمىشوى و استفاده نمىکنى.
در هر حال، این تو هستى و این هم امکانات تو. و این هم کوتاهىهاى تو در معاشرت و تحصیل و مطالعه و این هم تکلیف تو، که باید سعى و سرعت و اعتدال داشته باشى. و باید از خاک برخیزى و از افلاک هم بگذرى.
📚 نامه های بلوغ، صفحه 70
🌿 @einsad
بسم اللّه
✅آثار بلاء
ستاد علی صفایی حائری:
بلاء، نقطههاى ضعف و اسارت را نشان مىدهد. بلاء،بتها و تعلقها را مىشکند. چون شهود مىکنى که بتها شکستنى هستند و مىبینى که پناهگاههاى تو را مىسوزانند و بر تو آوار مىشوند. بلاء، دل را مىشکند و به اخبات و انخفاض مىرساند که در لغت مخبت به زمین پایین و فرو افتاده مىگویند، زمینى که آب بر آن سوار مىشود و سرکشى و ارتفاع ندارد. این خاصیتهاى سهگانه و غیر از اینها باعث مىشود که تو بر بلاء شاکر باشى، نه جزع کنى و نه صبور باشى که طلب و شکر برخوردهاى مناسبترى هستند. «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک على مصابهم». و همین است که امام سجاد علیه السلام مىخواهد تا شکرش بر محرومیتها بیشتر و وافرتر باشد از شکرش بردارایىها. «اللهم اجعل شکرى لک على ما زویت عنى اوفر من شکرى ایاک على ما خولتنى». اگر با این دید همراه باشیم تمامى رنجها و گرفتارىهاى زمان انتظار، نعمتها و عنایتهایى مىشوند که شکر و طلب را سزاوار هستند نه صبر و جزع را. بلاء عامل تمحیص است. آدمها و حالتها را غربال مىکند و از یکدیگر جدا مىسازد. غربال کفر از ایمان، و کافر از مؤمن و غربال حالتها و ذلتها و عزتها و تعلق و فراغت و توجه و غفلت.
📚 وارثان عاشورا، صفحه 62
🌿 @einsad