یَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ الَّذِی لَا یَشْغَلُ الْحَلَالُ شُکْرَهُ وَ لَا یَغْلِبُ الْحَرَامُ صَبْرَه
هشام! عاقل آن است که حلال او را از شکر باز ندارد، و حرام صبرش را نرباید.
و کسی مرتکب حرام میشود که حرام بر صبر او غلبه پیدا کند. مثلا کسی دروغ می گوید که صبر بر راستگویی و تحمل تبعات آن ندارد. یا کسی لقمه حرام می خورد که صبر او برای به دست آوردن حلال کم باشد و مثال هایی از این دست.
بسم الله
استاد علی صفایی حائری:
کفر ، وَقر ، اقفال و أغلال ، مانعهاى بزرگى هستند که ما را محروم مىکنند و نمىگذارند در کاسۀ ما چیزى قرار بگیرد و در مشک و انبان ما چیزى جمع بشود.
کفر، شرک، نفاق و عُجب ، عواملى هستند که از جمع شدن نعمت جلوگیرى مىکنند و نمىگذارند که ما حاصلجمعى داشته باشیم، هیچ چیزى را در ظرف ما باقى نخواهند گذاشت. مىبینیم عمرى است که کوشیدهایم ولى حاصلى نبردهایم!
ماه رمضان، ماهى است که فضل و عنایت حق فراگیر است. باید ببینیم که آیا در وجود ما کفر و شرک و نفاق نیست؟
یکى دیگر از عواملى که باعث محرومیت ماست، «غِلّ» و کینههاست. آیا در دل ما کینهاى وجود ندارد؟
باید تأملى کنیم که ظرف ما واژگون نباشد. با وجود این همه بارش، انسان مىبیند هیچ چیز در ظرف او جمع نشده که بماند، حتى ظرفش هم آلوده مانده است.
کفر، شرک، نفاق، غِلّ و... باعث مىشوند که دل ما مختوم و ممهور شود؛ یعنى قفل و بسته شود. حالا هر چه هم که ببارد، این دل چیزى به دست نمىآورد.
کفر هم علائمى دارد، لزومى ندارد که ما در همۀ امور کافر باشیم.
انسان همین که یکى از بیّنات و نشانههاى خدا را ببیند و بفهمد و زیر بار نرود کافر است.
کفرِ یک ثروتمند به این است که ربا را منکر شود، کفر یک زن به این است که از یک غیرتش برآشفته شود، کفر یک مرد به این است که به فسادهاى دیگر رو بیاورد.
منشاء هر کدام از این کفرها هم متفاوت است: منشاء کفرِ شیطان کبر بود که محرومش کرد، یکى منشاء کفرش حرص و دیگرى بخل است. آن وقت ببینیم که آیا ما جامعیت نداریم؟ و آیا این همه را با هم نداریم؟
بهاررویش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه رمضان)، صفحه 31
@einsad
بسم الله
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹
ما باید برای حلِّ همه مشکلات عالَم فرمول داشته باشیم. اینکه میبینید ما مشکل دارتر از کشورهای دیگر هستیم، تعجبی ندارد. چون آن کسی که میخواهد مداوا کند باید راهکار کاربردی بدهد. هر کدامتان در زندگی مشکلاتتان بیشتر است میخواهند تو را سازنده گروه بیشتری بکنند.
جمهوری اسلامی، پنجاه سال جان کندن است، لگد خوردن است، اذیت شدن است. تعارف هم نداریم؛ یکی از آنها جنگ است، یک موردش هشت سال دفاع مقدس هست، یک موردش جنگ نرم و این بساط هایی است که الان داریم، [اینقدر باید از این ابتلائات داشته باشیم] تا اسلام را «عملاً» بشناسیم و راهِ اجرایش را بتوانیم بفهمیم.
@haerishirazi
بسم الله
از خودم متنی نخواهم نوشت. صحبت بزرگان را برای تذکر قرار میدهم.
استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«خیلی وقتها، فشارهایی که به ما وارد میشود به خاطر خیالات ما است. اگر انسان از این عالمِ خیال عبور کند خیلی از فشارها برداشته میشود. آدم خیال میکند که این زمین و ماه و خورشید و... کارهای هستند. اگر از عالم خیالش عبور کرد میفهمد که همه به یدِ قدرت حضرت حق است؛ «بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی».
اگر انسان از عالم خیال عبور کرد، همه این قصهها حل میشود.
اگر کسی اهل تقوی شد خداوند متعال او را از عالم خیال عبور میدهد.
بعضی فرمودهاند تصرف شیطان همهاش مربوط به این عالم خیال آدمی است. خیال انسان را تحریک میکند؛ «لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین». خدای متعال انسان را از این وادی خیال عبور میدهد؛ «یَجْعَلْ لَّهُ مَخْرَجاً». لذا یک معنای دیگری که برای «وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا» بیان کردهاند این است که اگر کسی اهل تقوای الهی بود از شرکهای خفی نجات پیدا میکند. ما درواقع اسیر شرکهای خودمان هستیم، فلذا خیال میکنیم زمین و آسمان ما را اداره میکنند!
با پول خدا، راحت راه میرویم ولی با خود خدا راحت راه نمیرویم! جیبمان اگر پر از پول باشد آرام میگیریم، ولی اگر خالی باشد آرام نیستیم! این راه رفتن با پول خداست نه با خدا.
ما خیال میکنیم اگر در کویر باشیم از تشنگی میمیریم و اگر در دریا باشیم سیراب هستیم. به قول آن عزیزی که میفرمود: آدمی که اهل توحید است نه در کویر خودش را تشنه میبیند و نه در دریا سیراب؛ نه در کویر از گرسنگی میترسد و نه بر سر غذای لذیذ از سیری مطمئن است. چه بسا لقمههایی که بر سر سفره، گلوی انسانها را گرفته و آنها را از پا درآورده است و چه انسانهایی که خداوند متعال در کویر ادارهشان کرده است».
☑️ @mirbaqeri
بسم الله النّور
آیا حسی بهتر از حس حضور خدا هست؟
حس این که انسان بداند کسی همیشه حواسش به او هست...
درک این حس همه زندگی و احوال انسان را دگرگون میکند.
خیلی حیف است که انسان در این زندگی کوتاه دنیا لذت این حسها را نچشد.
اما
هیچ حسی هم بدتر از این نیست که انسان در محضر چنین خدایی معصیت کند.
بسم الله
عالم بی عمل چون زنبور بی عسل است.
علمی که نه محصول دارد نه نفع
نه به حال خودش نه دیگران