بسم الله
در روایت است که موسی مریض شد، دنبال درمان نرفت که می خواهم تو شفایم بدهی.

به او گفتند که آیا می خواهی به خاطر توکل تو اثر و خاصیتی را که در داروها گذاشته ام، باطل کنم. تو دارو را بخور که من تو را شفا داده ام؛ که این شیر های آب هر چه دارند از چشمه هاست، از بی نهایت، از خودشان ندارند. ما کوریم و در واسطه ها مانده ایم و یا به واسطه ها پشت پا زده ایم به ادعای اینکه موحدیم و بر او تکیه داریم، در حالی که تو با دید توحیدی جز او نمی بینی و تمامی واسطه ها را واسطه می بینی و احساس ضعف و ذلت و وابستگی و ارادت، نخواهی داشت. تو اسیر کسی نیستی که بگویی بدون او هلاکم و بی اعتنا به نعمت ها و واسطه های او هم نیستی، که بگویی من می خواهم فقط خدا برساند. تو از وسیله هایی که برایت گذاشته اند بهره بردار، که این شکر نعمت است. کسی که از واسطه ها بهره برندارد، از منبع بهره نمی گیرد، که:
مَن لَمْ یَشکُر المَخلوق لَمْ یَشْکُرِ الخالِق.

استاد علی صفایی حائری
(کتاب صراط_ص143)