حدیث نفس

یا ایها العزیز

بسم الله

پر کن دوباره کیل مرا، ایّها العزیز!
دست من و نگاه شما، ایّها العزیز!

رو از من شکسته مگردان که سال هاست
رو کرده ام به سمت شما، ایّها العزیز!

جان را گرفته ام به سرِ دست و آمدم
از کوره راه های بلا، ایّها العزیز!

وادی به وادی آمده ام، از درت مران
وا کن دری به روی گدا، ایّها العزیز!

چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
این کاسه را...فَاَوفِ لنا، ایّها العزیز!

ما، جان و مال باختگان را رها مکن
بگذار بگذرد شب ما، ایّها العزیز!

خالی تر از دو دست من این چشم خالی است
محتاج یک نگاه شما، ایّها العزیز!


دریافت

شعر از: مریم سقلاطونی

۱۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۰۰ ۱ نظر

حواسمان به خودمان باشد

بسم الّله

اگر انسان در مسیر کسب علم و کار فرهنگی اولویت را به خودش و تهذیب نفسش ندهد یک ذره هم ارزش ندارد!

فرقی هم نمی کند، زنی که ادعای کار فرهنگی می کند و شوهر و فرزندانش را به امان خدا سپرده کارش یک ذره هم ارزش ندارد!

مردی هم که ادعای کار در حوزه سبک زندگی و اصلاح فرهنگی دارد اما در خانه اخلاق ندارد و حتی بدتر! کارش اگر اثر معکوس نداشته باشد قطعا بی ثمر و اثر است!

علینا انفسنا!

حواسمان به خودمان باشد...

از علت های این که این همه کار فرهنگی اثری ندارد همین است!

۱۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۱۴ ۴ نظر

شروع بهشت

بسم الله

استاد ما همیشه می گویند بهشت انسان ها از دنیا آغاز می شود.

یک زمانی با خودم فکر کردم چه بهشتی میشد دنیا اگر انسان ها به گونه ای که خدا گفته زندگی می کردند، بدون کینه، حسد، طمع

بدون منیت و خودمحوی!

بعد گفتم دیگران پیشکش خودم چه کردم؟

خودم چه قدر بهشتی ام و عاری از منیت و کینه و حسد و… ؟!

تا تک تک ما تغییر نکنیم عالم تغییر نخواهد کرد.

باور کنیم بهشت و جهنم ما از دنیا آغاز می شود و این ماییم که آن را میسازیم…

۱۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۱:۰۲ ۲ نظر

موتور حرکت

بسم الله

موتور حرکت انسان چیزی نیست جز امید

و انگیزه

اگر امید نباشد انگیزه هم نیست…

۱۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۰:۲۶ ۰ نظر

علت تغییر نام وبلاگ

بسم الله...

مهم ترین دلیل تغییر نام وبلاگ به حدیث نفس این بود که قد و قواره عنوان قبلی خیلی با ظرفیت نویسنده اینجا متفاوت بود. نوشتن از حق و باطل در حد و ظرف من نیست. همچنین نشان دادن راه رسیدن به حق!

انسان ها علاوه بر ظاهر و باطنی که در فضای حقیقی دارند، یک وجه و صورت مجازی نیز برای خود تعریف کرده اند و هر آنچه که در این فضا دیده می شود حکایت از این ظاهر دارد. ظاهری که ما «دوست» داریم دیگران از ما ببینند. و این ظاهر و باطن برای برخی مثل من فاصله اش زیاد است. 

قبلا هم اینجا بر اساس حدیثی گفته بودم که اختلاف ظاهر و باطن نوعی نفاق است و شاید اختلاف ظاهر مجازی با باطن حقیقی انسان نیز شعبه ای از نفاق باشد.

خیلی از ما عادت کرده ایم از برخی نوشته ها و نویسنده پس آن ها که پشت کیبورد نشسته است، تصوری اغراق آمیز و قدیس گونه می سازیم. در صورتی که همه انسان های غیر معصوم ممکن الخطا هستند در خلوت و جلوت.

نویسنده اینجا هم از این قاعده مستثنی نیست. کسی که شاید روزهای زندگی اش از جهاتی سخت تر از دیگران بوده و از جهاتی آسان تر. گاهی افتاده و برخواسته، گاهی افتاده و زمین گیر شده، گاهی دویده، گاهی جنگیده، گاهی خندیده، گاهی گریسته. مثل همه انسان های روی کره زمین!

اما وجه تسمیه اینجا

حدیث نفس یعنی «گفتگو با خود» که جنبه مثبت آن است و «وسوسه شیطان» که وجه منفی آن است. اینجا هم جایی است برای این خودگویه ها. قبلا هم همین بوده. بعدا هم همین خواهد بود.

نویسنده اینجا دوست ندارد خیلی دیده و خوانده شود (اما همیشه برعکسش اتفاق می افتد!)، برای همین با این تغییر نام اینجا را خلوت کردم.

خواهش میکنم در وبلاگ هایتان لینک ندهید، مطالب را بازنشر نکنید، از مطالبی که نوشته خودم هست کپی نگیرید و اینجا را به کسی معرفی هم نکنید.

بگذارید این خلوتکده خلوت بماند.

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

۰۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۰۳ ۰ نظر

لغزش عالم

بسم الله النّور

۰۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۱۰ ۰ نظر

امتحان از نخوانده‌ها

بسم الله النّور
معلم در امتحان شفاهی، یکی را از اول کتاب، امتحان می‎کند، یکی را از وسط کتاب و یکی را از آخر. اگر معلم بداند که شاگرد، کجای کتاب را خوانده و کجا را نخوانده، از آن‎جایی سؤال می‎کند که شاگرد نخوانده است.
خداوند هم در امتحانش از بندگان چنین می‎کند. حضرت علی(ع) در نهج‎البلاغه می‎فرماید: «وَ لَکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَبْتَلِی خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا یَجْهَلُونَ أَصْلَهُ» خداوند بندگان خود را امتحان می‎کند به چیزی که نسبت به اصل آن جاهل‎اند.
خداوند ملائکه را امر فرمود که بر آدم سجده کنند در حالی که آنان را تعلیم نداده بود و آنها نسبت به اصل و حقیقت آدم، جاهل بودند و هنوز آدم را نشناخته بودند. بعضی می‎گویند، باید بدانیم چرا وضو می‌گیریم. یا چرا این‎گونه باید وضو بگیریم. باید گفت که اگر بدانند و بگیرند، دیگر از علم خود اطاعت کرده‎اند نه از خدا! مطیع معلومات خود شده‎اند، نه مطیع فرمان خدا!

آیت الله حائری شیرازی

۰۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۴۶ ۰ نظر

مشکل کار ما

بسم الله النّور

بخشی از بیانات امام خامنه ای حفظه الله در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه‌ 1390/7/20

یاد کنیم از مرحوم آقای نجومی (رضوان اللَّه علیه)؛ عالم، فاضل، درس‌خوانده، زحمت‌کشیده، در عین حال یک قله‌ی هنری و حقیقتاً یک هنرمند. بعد از انقلاب، قبل از دوره‌ی ریاست جمهوری، من یکی از سفرهائی که به کرمانشاه آمدم، منزل ایشان رفتم و کارهای هنری‌اش را از نزدیک دیدم. بعد هم پس از رحلت امام، ایشان یکی از کارهایش را برای من فرستاده بود.

من از ایشان درخواست کردم که این حدیث شریف را: «من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره» برای من بنویسید تا جلوی چشم من باشد؛ فراموش نکنیم وظیفه‌ی تعلیم خودمان را. ایشان با یک خط بسیار زیبائی نوشتند، من هم تابلو کردم و توی اتاق جلوی چشم من است. «من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره»؛ اگر این تعلیم انجام گرفت، تعلیم غیر، آسان خواهد شد؛ مشکل کار ما این است.

 عزیزان من!

برادران من!

فرزندان من! جوانان!

طلاب دختر و پسر!

اگر می‌خواهید مثل بوته‌ی گلی عطر شما فضا را معطر کند، اگر می‌خواهید معنویت مثل چشمه‌ای از شما سرازیر شود و بدون اجبار، بدون اکراه، تشنگان بنوشند و به سوی آن بشتابند، راهش این است: «فلیبدأ بتعلیم نفسه».

پ.ن: روایت کامل که در متن به نقل از نهج البلاغه حکمت 73 ذکر شده این است،

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :

مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما فلیَبدأ بتَعلیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِهِ ، و لیَکُن تأدیبُهُ بسِیرَتِهِ قَبلَ تأدیبِهِ بلِسانِهِ ، و مُعَلِّمُ نَفسِهِ و مُؤدِّبُها أحَقُّ بالإجلالِ من مُعَلِّمِ النّاسِ و مُؤدِّبِهِم .

امام على علیه السلام : هر که خود را در مقام پیشوایى مردم قرار دهد باید پیش از تعلیم دیگران، به تعلیم خود بپردازد و پیش از آنکه به زبانش تربیت کند، با رفتار خود تربیت نماید و کسى که آموزگار و مربّى خود باشد بیشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن که آموزگار و مربى دیگران است.

۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۲۰ ۰ نظر

راه‌های گشوده

بسم الله النّور

«رُوِیَ عن رَسوُلِ‏ الله(صَ) قال: لا یَتَمَنَیَنَّ أَحَدُکُمُ المَوتَ لِضُرٍّ نَزَلَ بِه»،  حضرت فرمودند: هیچ‎گاه احدی از شما برای ضرر، حادثه‏ و گرفتاری‎ای که، «نَزَلَ بِه»، به‎سوی او فرود آمده درخواست و تمناّ و آرزوی مرگ نکند!

وقتی در شدّت گرفتاری قرار گرفته‏‌ای، خیال می‏کنی که همه راه‏‌ها به‏ سوی تو مسدود است. این به خاطر آن است که تو خودت محدود هستی، لذا خیال می‏کنی راه‏‌ها مسدود است. در حالی که این‎طور نیست. وقتی به بالا رو کنی و سراغ آن موجودی که محدود نیست و لایتناهی است بروی، خواهی دید که هیچ راهی برای او مسدود نیست. ...

http://img.tebyan.net/big/1396/10/11922016920722516225022111516612420115717014736.jpg

ادامه مطلب...
۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۴۸ ۰ نظر

درد

بسم الله

درد این نیست که یک دشمن اهل باطل با انسان مقابله کند و تمام هستی ات را با کلام ناپاکش به لجن بکشد!

درد آن جاست که یک به ظاهر خودی نافهم، دگم، فاقد شعور! یک متحجر مقدس مآب! دهانش را باز کند و صفات خودش را به طرف مقابلش نسبت دهد!

دریغ از کمی تفکر و تعقل! دریغ از ادب!

دریغ از هرچیزی که یک انسان بنا به انسانیتش باید داشته باشد و این گونه افراد ندارند!

...

۳۱ فروردين ۹۷ ، ۱۸:۱۶