حدیث نفس

۱۱۳ مطلب با موضوع «ابتلا و امتحان» ثبت شده است

نگران نباش

بسم الله النّور

حضرت موسی علیه السلام از این جریان زبانشان نگران بود. اینقدر هم نگران بود که وقتی که خداوند فرمود: «اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى” بعد دارد که «وَ أَخی هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسانا” معلوم بود که بالأخره یک چیزی هست. چون حضرت موسی آن اصل را با خدا تنظیم کرده است و صدق دارد، ببینید خداوند مسبب الاسباب است. او امتیازات را می‌دهد. او نگاه به دل‌ها می‌کند. همین نگرانی را سیرش می‌دهد. همین را که نگران زبانش است، یا به تعبیر بعضی‌ها آن گرفتگی یا هر چه، همین خدا، همین پیامبر را با همین نگرانی که برای زبانش دارد، او را می‌برد و در اوج کلیم اللهی او را قرار می‌دهد. اصلاً از همین زاویه او را رشد می‌دهد و همه جا هم اعلام می‌کند «وَ کلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَکلیماً”( نساء، آیۀ 164)  به این می‌گویند کلیم الله؛

یعنی چه؟ یعنی می‌تواند یک مشکل باشد و انسانی را بنشاند و می‌تواند یک مشکل باشد و انسان را رشد بدهد و انسان اوج بگیرد. بستگی دارد به کیفیت مدیریت آن مشکل و ارتباطش با حق تعالی. 

همین موسی را کلیم الله می‌کند به خاطر آن شکستگی، به خاطر آن ارتباط، به خاطر آن صدق. پس معلوم است که مشکل، می‌تواند پای انسان را نبندد، می‌شود به گونه‌ ای رفت که انسان زمین نخورد ولو مشکل باشد. خداوند تبدیل می‌کند؛ یعنی الان اگر حضرت موسی همّش را گذاشته بود بر اینکه یک جور دیگری این مشکل را حل کند، اینقدر نمره می‌آورد؟! ‌ 

منبع: حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری

@nasery_ir ‌ ‌

۲۲ آبان ۹۷ ، ۰۰:۳۰ ۳ نظر

ازدواج

بسم الله

ازدواج فقط یک مرحله از زندگیست، نه تمام زندگی.

۱۶ آبان ۹۷ ، ۱۷:۳۶ ۰ نظر

مدینه فاضله

بسم اللّه النّور

بسم اللّه النّور النّور

http://dl.nasimonline.ir/FileRepository/1394/09/11/IMG11304625.jpg

پیاده‌روی اربعین با امواجی از انسان‌های سوار بر سفینةالنجاة در طریق‌الحسین ، نمونه‌ی کوچکیست از حیات طیبه‌ای که پس از ظهور محقق خواهد شد. نمونه‌ای از امت اسلامی که به امامشان اقتدا کرده‌اند و بر صراط مستقیم قدم گزارده‌اند تا به جنت بین‌الحرمین برسند. مجموعه‌ای از انسان‌های مؤمن که واجد بالاترین کرامات انسانی‌اند. ایمان، اخلاص، ایثار، یقین و توکل در حد اعلای خود قرار دارد.

مسیری که در آن ابتلا و سختی هست اما دردش شیرین است و توأم با لذت. رفاه در کمترین میزان است ولی حظ و بهره‌اش در بالاترین سطح ممکن.

سیستم‌های پیچیده انسان‌ساز در آن دخیل نیستند اما بالاترین کارآمدی را دارند. یک نمونه از جامعه‌ای که در آن همه برابرند و بر یک محورند. مسیر و هدفشان یکی است و همه درحرکت و تکاپو هستند برای رسیدن به آن مقصد متعالی؛ و این معنی مجاهدت است در دنیا، برای رسیدن به حسن عاقبت.

جامعه‌ای مملو از همه فضایل و ساخت چنین جامعه‌ای ممکن نیست مگر با امامت و ولایت امام.

از سوی دیگر حماسه اربعین و تمام اتفاقات آن، نمادی است از حیات انسان مؤمن. زندگی‌ای سراسر لذت و آرامش؛ توأم با حرکت و تلاش برای رسیدن به سعادت. در اربعین کسی نگران رزقش نیست، نگران روزی فردا و جای خوابش نیست، یقین دارد همه‌چیز در بهترین حالت ممکن برای او فراهم است. مانند حالتی که برای انسان مسلم و متوکل وجود دارد؛ کسی که به خدا توکل می‌کند نگران امروز و فردایش نیست، می‌داند وقتی در مسیر صحیح حرکت کند بی‌دغدغه همه‌چیز برای او فراهم است، کسی رزق او را تنگ نخواهد کرد و مسیر هرچه قدر هم با سختی باشد، امید رسیدن به مقصد، او را به حرکت بیشتر وا‌می‌دارد.

توکل و یقین نسبت به حق متعال، دو عنصر مهم برای رسیدن به جامعه موعود و ساخت حیات طیبه برای مؤمنین و مؤمنات است و شعبه‌ای از ایمان به الله و ایمان به غیب.

 

 

۰۸ آبان ۹۷ ، ۰۰:۰۳ ۱ نظر

عدالت خدا

بسم اللّه النّور

برای بسیاری از ما پیش آمده که با دیدن مشکلات مردم و تفاوت انسان‌ها در میزان سختی و رنج می‌گوییم پس عدالت خدا کجاست؟! چرا بعضی‌ها سختی‌هایی بیش از دیگران دارند و برای بعضی دنیا بهشت است و مملو از آسانی؟

(بگذریم از این که دنیا برای هیچ کسی بهشت نیست! اما بر این اتفاق نظر داریم که میزان رنج افراد مساوی نیست.)

ریشه این دیدگاه، تک بعدی نگاه کردن به حیات انسان است.  یعنی نگاهی که زندگی انسان را در دنیا محصور و محدود می‌بیند. 

در صورتی که «دنیا» فقط یک مرحله از حیات انسان است و آخرت مرحله بعدی آن است. خداوند متعال هم خدای تمام عوالم و مراحل است و عدالت او هم در تمام عوالم ظهور دارد. 

دنیا ظرفیت پیاده‌سازی تمام عدل خدا را ندارد، به همین دلیل در آخرت افراد بنا به اعمال و میزان رنج، شکر، نیات و... در طبقات و مراتب مختلف قرار می‌گیرند.

در حقیقت ظهور عدل خداوند به نحو اتم و اکمل آخرت است نه دنیا. به همین دلیل با نگاه دنیوی ما بسیاری از اتفاقات برای ما مظهر بی‌عدالتی است. 

همان‌گونه که در نزد ما کسی که با شرایط سخت و در روستا رتبه برتر کنکور را می‌آورد‌، با کسی که با معلم و در رفاه کامل رتبه مشابه می‌آورد مساوی و برابر نیست، نزد خداوند هم افراد با رنج‌ها و شرایط گوناگون باهم برابر نیستند. 

پ.ن: آخرت فقط محل ظهور عدل خداوند نیست، بلکه ظهور تمام لطف و رحمت خداوند نیز هست.   

۰۳ آبان ۹۷ ، ۲۲:۴۷ ۲ نظر

یافته‌ها

بسم الله النّور

✅سعى کن با آنچه یافته‌اى زندگى کنى ... 

🔶استاد علی صفایی حائری:

سعى کن با آنچه یافته‌اى زندگى کنى و با شکر،باعث زیادى نعمت معرفت خود گردى؛ چون در حدیث است: «مَنْ‌ عَمِلَ‌ بِما یَعْلَمُ‌، عَلَّمَهُ‌ اللّه ما لَمْ‌ یَکُنْ‌ یَعْلَم»؛

کسى که به آنچه آموخته، عمل کند، خدا به او، آنچه را که نمى‌توانست بیاموزد، مى‌آموزاند.  امّا اگر کفر کردى و ناسپاس شدى، مطمئن باش که از آگاهى‌ها و معرفت‌هاى موجودت هم بهره‌مند نخواهى شد؛ که در این آیه آمده:  «خَتَمَ‌ اللّهُ‌ عَلى قُلُوبِهِمْ‌ وَ عَلى‌ سَمْعِهِمْ‌ وَ عَلى‌...»؛ 

دل و گوش و چشم تو، که منابع معرفت و آگاهى تو هستند، بر اثر کفر و ناسپاسى، مختوم مى‌شوند و مُهر مى‌خورند و از کار مى‌افتند تا آن‌جا که تو دیگر از آنچه مى‌بینى و احساس مى‌کنى، بهره‌مند نمى‌شوى و استفاده نمى‌کنى.

در هر حال، این تو هستى و این هم امکانات تو. و این هم کوتاهى‌هاى تو در معاشرت و تحصیل و مطالعه و این هم تکلیف تو، که باید سعى و سرعت و اعتدال داشته باشى. و باید از خاک برخیزى و از افلاک هم بگذرى.

📚 نامه های بلوغ، صفحه 70 

🌿 @einsad

۰۳ آبان ۹۷ ، ۱۷:۳۲ ۰ نظر

آثار بلاء

بسم اللّه

✅آثار بلاء 

ستاد علی صفایی حائری:

  بلاء، نقطه‌هاى ضعف و اسارت را نشان مى‌دهد. بلاء،بت‌ها و تعلق‌ها را مى‌شکند. چون شهود مى‌کنى که بت‌ها شکستنى هستند و مى‌بینى که پناه‌گاه‌هاى تو را مى‌سوزانند و بر تو آوار مى‌شوند. بلاء، دل را مى‌شکند و به اخبات و انخفاض مى‌رساند که در لغت مخبت به زمین پایین و فرو افتاده مى‌گویند، زمینى که آب بر آن سوار مى‌شود و سرکشى و ارتفاع ندارد.  این خاصیت‌هاى سه‌گانه و غیر از این‌ها باعث مى‌شود که تو بر بلاء شاکر باشى، نه جزع کنى و نه صبور باشى که طلب و شکر برخوردهاى مناسب‌ترى هستند.  «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک على مصابهم».  و همین است که امام سجاد علیه السلام مى‌خواهد تا شکرش بر محرومیت‌ها بیشتر و وافرتر باشد از شکرش بردارایى‌ها.  «اللهم اجعل شکرى لک على ما زویت عنى اوفر من شکرى ایاک على ما خولتنى». اگر با این دید همراه باشیم تمامى رنج‌ها و گرفتارى‌هاى زمان انتظار، نعمت‌ها و عنایت‌هایى مى‌شوند که شکر و طلب را سزاوار هستند نه صبر و جزع را.  بلاء عامل تمحیص است. آدم‌ها و حالت‌ها را غربال مى‌کند و از یکدیگر جدا مى‌سازد. غربال کفر از ایمان، و کافر از مؤمن و غربال حالت‌ها و ذلت‌ها و عزت‌ها و تعلق و فراغت و توجه و غفلت.    

📚 وارثان عاشورا، صفحه 62

🌿 @einsad

۱۷ مهر ۹۷ ، ۱۹:۵۸ ۰ نظر

رزق من حیث لا یحتسب

بسم الله النّور

خواندن داستان‌ های وبلاگ تا بی کران، به قلم شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی، حقیقتا برایم رزق من حیث لا یحتسب بود.

داستان هایی از زندگی های واقعی که در نزدیک یا دور از ما اتفاق افتادند.

داستان هایی برای عبرت و رشد.

پر از خدا

خدا

خدا

و ایمان

ایمان حقیقی

و پاسخگوی بسیاری از شبهات و سؤالات در گیر و دار زندگی.

برای وقت هایی که فکر می کنیم افتادیم.

فکر می کنیم خدا ما را رها کرده.

در حالی که در همان حال در آغوش مهر و لطف خداییم.

خدایی که رحمتش همه را در بر گرفته و هدایتش را برای همه می فرستد.

.

اگر خواستید بخوانید از لیست موضوعی سمت راست وبلاگ تا بیکران به ترتیب شماره شروع به مطالعه کنید.

حتما حتما همه ی داستان ها را تا انتها بخوانید و هیچ کدام را نیمه رها نکنید.

و حتما همه داستان ها را بخوانید. همه اش را

اللهم عجل لولیک الفرج

۰۸ مهر ۹۷ ، ۲۲:۲۲ ۲ نظر

شرایط (۲)

بسم اللّه النّور

شرایط ثابت نیست این ماییم که در شرایط مختلف باید ثابت باشیم.

یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلوبنا علی دینک

۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۸:۰۴ ۱ نظر

و خدایی که دیده نشد...

بسم الله النور

حدود یک سال و نیم پیش سه مطلب نوشته بودم درباره زندگی و سختی‌های مسیر.

مسیر حیات

هرکه در این بزم مقرب تر است...

پرواز...

آن موقع به نظرم خیلی تحلیلم درست و بی نقص بود!

اما یک اشکال بزرگ داشت!

پایه و اساس را ندیده بودم!

خدا را ندیده بودم...

در مطلب اول گفتم نباید در مسیر حیات توقف کرد و باید عبور کرد!

اما عبور بدون خدا ممکن نیست...

در مطلب دوم گفتم اقتضای حیات انسان ابتلاء است و توانایی را در ابتلائات بیشتر دیدم و هرکسی که سختی و رنجش بیشتر باشد توانایی بالاتری برای طی مسیر پیدا می‌کند!

خدا در این مطلب هم غایب بود...

چون عبور و گذر از ابتلاء و امتحان بدون خدا ممکن نیست!

انسان بدون خدا قوت و قدرتی هم برای اوج صعود نخواهد داشت!

در مطلب سوم هم گفتم راه میانبر عبور از مشکلات و آسان شدن آن‌ها قطع تعلق است و در نهایت پرواز!

حقیقت این است که بدون خدا نه قطع تعلق ممکن هست و نه پرواز

بدون خدا هیچ چیز ممکن نیست.

فقط با خداست که می توان از «دنیا» به سلامت عبور کرد...

خدایا برای این همه سال ندیدنت مرا ببخش!

خدایا قلبم را برای دیدنت بینا کن...

پ.ن: این مطلب یکی از نمونه‌های اشتباهات بزرگم بوده که نوشتم و چه بسا اشتباهات بسیار دیگری در نوشته‌هایم هست که از آن‌ها بی‌خبرم.

یا مبدل السیئات بالحسنات، خودت اشتباهاتم را اصلاح کن

۲۶ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۰۶ ۰ نظر

14- دنیای پر از ظلم

او گفت:  خدایا نمی توانم بین این همه ظلم، بین این مردمان ظالم، در این دنیایی که انسان ها ساخته اند و هیچ چیز سر جایش نیست زندگی کنم!

و خدا پاسخ داد: وقتی خواستم آدم را خلق کنم ملائک هم شبیه همین حرف را زدند.

گفتند می خواهی کسانی را در زمین قرار دهی که فساد و خونریزی کند؟

و من گفتم چیزی می دانم که شما نمی دانید!

اگر نجات می خواهید از هدایت من پیروی کنید. کسانی که از هدایتم پیروی کنند نه حزن نسبت به گذشته دارند، نه خوف از آینده.

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینى خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آیا در آن کسى را مى‏ گمارى که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد و حال آنکه ما با ستایش تو [تو را] تنزیه مى ‏کنیم و به تقدیست مى ‏پردازیم فرمود من چیزى مى‏ دانم که شما نمیدانید (۳۰)
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۳۱﴾
و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت‏ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مى‏ گویید از اسامى اینها به من خبر دهید (۳۱)
قَالُوا سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۳۲﴾
گفتند منزهى تو ما را جز آنچه [خود] به ما آموخته‏ اى هیچ دانشى نیست تویى داناى حکیم (۳۲)
قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ ﴿۳۳﴾
فرمود اى آدم ایشان را از اسامى آنان خبر ده و چون [آدم] ایشان را از اسماءشان خبر داد فرمود آیا به شما نگفتم که من نهفته آسمانها و زمین را مى‏ دانم و آنچه را آشکار مى ‏کنید و آنچه را پنهان مى‏ داشتید مى‏ دانم (۳۳)
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿۳۴﴾
و چون فرشتگان را فرمودیم براى آدم سجده کنید پس بجز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند (۳۴)
وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۳۵﴾
و گفتیم اى آدم خود و همسرت در این باغ سکونت گیر[ید] و از هر کجاى آن خواهید فراوان بخورید و[لى] به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید بود (۳۵)
فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ ﴿۳۶﴾
پس شیطان هر دو را از آن بلغزانید و از آنچه در آن بودند ایشان را به درآورد و فرمودیم فرود آیید شما دشمن همدیگرید و براى شما در زمین قرارگاه و تا چندى برخوردارى خواهد بود (۳۶)
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۳۷﴾
سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى او[ست که] توبه‏ پذیر مهربان است (۳۷)
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۳۸﴾
فرمودیم جملگى از آن فرود آیید پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد (۳۸)
سوره بقره
۰۹ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۴۱ ۰ نظر