حدیث نفس

۱۱۱ مطلب با موضوع «ابتلا و امتحان» ثبت شده است

حکمت ابتلا و امتحان (3)

بسم الله النّور

.

قال الصّادق علیه السّلام‏: البلاء زین المؤمن و کرامة لمن عقل، لانّ فی مباشرته و الصّبر علیه و الثّبات عنده، تصحیح نسبة الایمان‏
حضرت امام صادق علیه السّلام مى‏فرماید که: بلاهاى دنیا از بابت فقر و مرض و مصیبت و امثال این‏ها، زینت مؤمن است و عزّت است از براى مؤمن در دنیا، و این معنى واضح است از براى صاحبان عقل، چه در مباشرت بلا و صبر بر بلا و ثبات در بلا و عدم تزلزل و اضطراب در هنگام ورود بلا، دلیل قوّت عقل و کمال ایمان است.

منبع: شرح مصباح الشریعة / ترجمه عبد الرزاق گیلانى ؛ ص544

۱۱ آبان ۹۶ ، ۱۲:۳۷ ۰ نظر

حکمت امتحان (2)

بسم الله النّور


عند تعاقب‏ الشّدائد تظهر فضائل الإنسان.
در هنگام پیاپى آمدن سختى‏‌ها آشکار گردد فضیلت‌هاى انسان

عند نزول المصائب و تعاقب النّوائب تظهر فضیلة الصّبر.

در هنگام فرود آمدن مصیبت‌ها و پى در پى رسیدن ماتم‌ها فضیلت صبر و شکیبایى آشکار گردد.

منبع: غرر الحکم و درر الکلم ؛ ص454

۰۴ آبان ۹۶ ، ۱۷:۳۵ ۱ نظر

پرواز...

بسم الله النّور

برای عبور از مشکلات و سختی ها یک راه میانبر هست

و این راه میانبر چیزی نیست جز قطع تعلق

قطع تعلق از همه ی مادیاتی که ما را از خدا دور می کند و حرکت در مسیر حیات را سخت!

قطع تعلق از همه ی افرادی که ما دوستشان داریم یا نداریم ...

قطع تعلق از مدرک، مال، مقام، تعریف های دیگران و ...

با قطع تعلقات، دید انسان گسترده می شود

مسائلی که تا پیش از این سخت و دشوار بودند آسان می شوند

موانعی که عبور از آن ها غیر ممکن می نمود، برداشته می شوند

با قطع تعلق از همه چیز، می توان پرواز کرد و از مسیر حیات آسان گذر کرد

مانند پرنده ای که با پرواز، بالا می رود و دنیا در برابر چشمانش حقیر و کوچک می شود.

برای پرنده فرقی نمی کند مسیر حیات برای او پیچ در پیچ است یا صاف و هموار

چون او از حصار زمین فراتر رفته و موانع زمینی برای او بی معناست

تا زمانی که زمینی هستیم و در بند مادیات، زندگی برایمان صعب و سخت است

به محض پرواز، آسانی هم فرا خواهد رسید

 

پ.ن 1: شاید یکی از مهم ترین حکمت امتحانات زندگی، همین قطع تعلق باشد تا بفهمیم همه چیز و همه کس هیچ کاره اند جز خدا

پ.ن 2: یکی از مهم ترین دلایل آرامش علما و اولیاء الله در سختی ها و دشواری زندگی همین است، افق دید این بزرگان بالاست و چون از بالا به مشکلات می نگرند، سختی ها در نظر آنان حقیر و کوچک است.

۲۰ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۲۱ ۰ نظر

هرکه در این بزم مقرب تر است...

بسم الله النّور

به کودک نوپا هیچ گاه نمی گویند که مسیری طولانی و پر فراز و نشیب را طی کن

بلکه پدر مادر با او هم گام می شوند تا آرام آرام راه رفتن را بیاموزد

این کودک تا بارها زمین نخورد، نخواهد فهمید که چه طور باید استوار قدم بردارد که مانع زمین خوردنش شود.

این کودک پس از ورزیده شدن و رسیدن به ایام نوجوانی و جوانی می تواند از مسیرهای دشوار عبور کند

مسیرهایی که به نظر عبور از آن ها در ایام کودکی برایش دشوار بود

قدم های لزرانی که روزی بارها به زمین می خورد، با ورزش و تمرین می تواند با استواری کوهی را در نوردد.

کوه نوردی اوایلش سخت است اما با تمرین و ممارست همین مسیر سخت هم آسان می شود.

انسان با بالا رفتن از کوه خسته می شود، پاهایش درد می گیرند اما به محض رسیدن به قله که مقصد اوست، خستگی تمام مسیر از یادش می رود.

مسیر حیات انسان هم چیزی شبیه فرآیند رشد و تکامل و بالا رفتن توانایی انسان در پیمودن مسیرهای دشوار است.

هنگام تولد کودک ناتوان ناتوان است. حتی برای احتیاجات اولیه هم به مادر نیاز دارد.

برای رفع هر نیازی تنها یک راه برای اعلام آن دارد، او گریه می کند تا مادر بفهمد و رفع احتیاج او کند.

او کم کم رشد میکند حرف زدن می آموزد و نیازش را با گفتار اعلام می کند.

با فرایند رشد، کودک پیچیده تر می شود و نفس او تربیت یافته تر.

او می آموزد که برای رفع نیازهایش صبر کند و یا بعضی نیازهای غیر ضروری را بی پاسخ بگذارد.1

او با گذشت زمان تواناتر می شود و هرچه قدر انسان تحت تربیت آموزه های دینی باشد توانش در امور مختلف بالاتر خواهد بود.2

اگر انسان تحت پرورش مربی های وارسته3 باشد و مرحله به مرحله مسیر حیات را طبق آن چه خالق برای او معلوم کرده است بگذراند، قوت و سرعت او در تعالی و طی طریق کمال بیشتر خواهد رفت.

ابتلائات زندگی و آزمون های الهی که انسان مؤمن در زندگی اش با آن ها مواجه می شود بخشی از برنامه توان افزایی خداست برای رشد و قرب.

و هرچه قدر انسان تواناتر باشد، همانند کوه نوردی که در ابتدای راه افتادن در هرگام زمین می خورد و با ورود به سنین جوانی برای فتح قله، پای در مسیر سخت کوه میگذارد، وارد مسیرهای دشوارتری خواهد شد و این اقتضای حیات انسان زنده است.

بیت حکیمانه ی «هر که در این بزم مقرب تر است   جام بلا بیشترش می دهند» حکایت از همین سنت جاری زندگی دارد. زیرا انسان مؤمن مقرب، در در ابتلائات روزگار تواناتر شده و تحت تربیت رب العالمین سعه وجودی اش گسترده تر و توانایی گذر از مسیرهای دشوارتری را پیدا کرده است.4

 

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ‏ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ (بقره 155)

و قطعاً شما را به چیزى از [قبیلِ‏] ترس و گرسنگى، و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‏ آزماییم؛ و مژده ده شکیبایان را:

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ‏ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدینَ مِنْکُمْ وَ الصَّابِرینَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَکُمْ (محمد31)

و البتّه شما را مى‏ آزماییم تا مجاهدان و شکیبایانِ شما را باز شناسانیم، و گزارشهاى [مربوط به‏] شما را رسیدگى کنیم.

أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ‏ (عنکبوت 2)

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها مى ‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏ گیرند؟

وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ (عنکبوت 3)

و به یقین، کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم، تا خدا آنان را که راست گفته ‏اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد.

پ.ن 1: آن چه عرض شد  عمدتا مربوط است به مسیر حیات انسان مؤمن، برای تقرب.

پ.ن 2: با تشکر از اظهار لطف همه ی بزرگواران، از این پس کامنت های با مضامین تشکر و تعریف حذف خواهند شد.


1- یکی از حکمت های روزه همین مسئله است. نفس انسان با روزه تربیت می شود تا به نیازهایش پاسخ آنی ندهد و صبر و تحملش بالا رود.

2- یکی از حکمت های برنامه تأدیب فرزند در سه هفت سال نخست زندگی او به همین دلیل است. تا توان او در عبودیت و پیمودن مسیر حیات بالا رود.

3- پدر و مادر و استاد از مربی های انسانند برای طی این مسیر. انسان هایی که در مراحل والای عبودیت قرار دارند نیازی به استاد ندارند و حتی در مراحل کودکی هم مربیشان مستقیما خداست. حکمت این که بسیاری از انبیاء یتیم بوده اند شاید این موضوع بوده باشد.

4- و به همین دلیل است که سقوط انسان های بزرگ مهیب تر و عظیم تر است. زیرا مسیر بیشتر و بالاتری را نسبت به دیگران در مسیر بندگی پیموده اند. تفاوت آنان با دیگران مثل افتادن کودک بر زمین است با سقوط کوه نورد از کوه! پناه بر خدا!

۰۸ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۱۰ ۰ نظر

مسیر حیات

بسم الله النّور

 

مسیر حیات انسان مانند جاده ای است پر پیچ و خم که باید از آن عبور کرد و به مقصد رسید.

در میانه این مسیر راحتی هست و آسانی

گاهی نعمت هست و گاهی نیست

گاهی باغ هست و آب و خوردنی های بسیار و گاه بیابان و بی آبی و گرسنگی

گاهی مسیر باریک است و عبور از آن دشوار

گاهی مسیر فراخ است و گسترده

گاهی راه صاف است و هموار و می توان با سرعت از آن عبور کرد

گاهی راه بسیار صعب العبور است و با کوچکترین لغزش از آن سقوط خواهیم کرد

گاهی در مسیر، زمین شکافته شده

باید پل زد و عبور کرد...

گاهی کوه ریزش کرده

باید مانع را کنار زد و گذشت...

 

می توان با رسیدن به باغ و بستان های میانه راه توقف کرد و ماند ...

می توان در مسیرهای سخت و دشوار ایستاد و نرفت...

نتیجه ی هردو یکی است!

نرسیدن به مقصد!

 

خداوند در مسیر حیات انسان، نعمات، افراد، موانع، سختی هایی را قرار داده است

نه باید در نعمات متوقف شویم، نه در خوبی ها و بدی های افراد و نه در سختی ها و دشواری های زندگی

فقط باید عبور کرد

مگرنه به مقصد نخواهیم رسید!

 

مقصد حیات انسان مؤمن «فلاح» است و کمال فلاح حاصل نمی شود جز با «شهادت»

باید عبور کنیم و از همه چیز و همه کس بگذریم تا به مقصد برسیم

تا شهید شویم ...

باید ...

عبور کرد ...

 

۰۴ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۴۷ ۶ نظر

حکمت امتحان

بسم الله النّور

1- همیشه وقتی قرآن می خوانم و به آیه هایی که مردم آن زمان از پیامبرشان درخواست معجزه کرده اند می رسم

یا آیاتی را می خوانم که یک پیامبر با همه حق بودنش تکذیب شد

با خودم می گویم خدا را شکر که من از آن دسته نبودم و نیستم!

اما حقیقت این است که هنوز با آن امتحان مواجه نشدم

و وقتی خداوند به آن امتحان امتحانم می کند و می گوید: مگر آیات و نشانه هایی که بر تو آوردیم ندیدی؟ و من بگویم ندیدم! کدام نشانه و آیه؟! معجزه ای بفرست تا باور کنم!

تازه معلوم می شود که اگر من آن زمان بودم جلوی پیامبر زمانم می ایستادم و می گفتم معجزه ای بفرست تا تو و خدایت را باور کنم!

در صورتی که معجزه بوده و هست اما من ندیدمشان و نسبت به آن ها کافر بودم.

 

2- اسیر بودن که شاخ و دم ندارد؟

دارد؟

دختری که در خیابان بی حجاب است اسیر خود و بدنش است نمی تواند وجه روحانی و غیر مادی وجودش را ببیند

حالا بر فرض دختری چادری هم بود اما بازهم دائم مشغول جسم مادی اش شد و ظاهر داشته یا نداشته اش برایش شد بت، این هم اسیر است دیگر، اسیر جسم خود. بنابر این از این لحاظ با آن دختر بی حجاب تفاوتی ندارند، هر دو اسیرند، اسیر تن. و انسان اسیر نمی تواند پرواز کند...

 

3- من فکر میکنم حکمت امتحان این است که انسان بفهمد هیچی نیست. وقتی انسان با عجز و ناتوانی خود در مسیر زندگی با امتحان ها، چشم در چشم می شود می فهمد هیچی نیست.

با امتحان انسان به یک خود شناسی عجیبی می رسد و می فهمد هرچه که از خودش می دانسته هیچ بوده و همه ی تصوراتش در مورد خودش نقش بر آبند

انسان بدون خدا هیچی نیست. باور کنید...

کاش مؤمن بشوم به خدای حکیمی که قادر مطلق است.

«فَإِذَا مَسَّ الْانسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثمُ‏َّ إِذَا خَوَّلْنَهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلىَ‏ عِلْمِ بَلْ هِىَ فِتْنَةٌ وَ لَاکِنَّ أَکْثرََهُمْ لَا یَعْلَمُون

هنگامى که انسان را زیانى رسد، ما را مى‏ خواند; سپس هنگامى که از جانب خود به او نعمتى دهیم، مى‏ گوید: این نعمت را بخاطر کاردانى خودم به من داده ‏اند; ولى این وسیله آزمایش است، اما بیشترشان نمى‏ دانند. (سوره زمر آیه 49)»

۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۴۳ ۵ نظر

به راستی ما انسان را در رنج آفریدیم (3)

بسم الله النّور

یادداشت شهید چمران در نوامبر 1972

ای درد اگر تو نماینده خدایی ،که برای آزمایش من قدم به زمین گذاشته ای تو را می پرستم، تو را در آغوش می کشم وهیچ گاه شکوه نمی کنم.

بگذار بند بندم از هم بگسلد ،هستی ام در آتش بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود باز هم صبر می کنم و خدای بزرگ را عاشقانه می پرستم.

ای خدا، این آزمایش های دردناکی که فرا راه من قرار دادی، این شکنجه های کشنده ای که بر من روا داشته ای همه را می پذیرم.

خدایا با غم و درد انس گرفته ام، آتش بر من سلامت شده و شکست و ناملایمات، عادی گشته است.

خطر و مرگ، دوستان صادق من شده اند. از ملاقاتشان لذت می برم و مصاحبتشان را آرزو می کنم.

خدایا، کودک که بودم از بلندای آسمان و ستارگان درخشنده اش لذت می بردم اما امروز از آسمان لذت می برم؛ زیرا بدون آن خفه می شوم؛ زیرا اگر وسعت و عظمت آن از شدت درد روحیم نکاهد دیگر خفه می شوم

چنین انسانی شهید می شود نه کسی که در برابر کوچکترین مشکلی فریادش به آسمان بلند می شود و با زمین و زمان قهر میکند!

 

منبع: خدا بود و دیگر هیچ نبود، شهید دکتر مصطفی چمران، ص 54

۰۶ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۴۵ ۱ نظر

به راستی ما انسان را در رنج آفریدیم (2)

بسم الله النّور

دست نوشته ای از شهید چمران درباره درد و رنج

امیدوارم بتوانید مطلب را مطالعه کنید، حوصله ی تایپش نیست.

۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۰۷ ۱ نظر

به راستی انسان را در رنج آفریده ایم...

بسم الله النّور

 

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ

به راستى که انسان را در رنج آفریده‏ ایم .﴿البلد، 4﴾

برای دریافت سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید

آهن را، فولاد را، طلا را و هرچیز گرانبهایی را بخواهند خالص کنند حرارتش می دهند، داغش می کنند انقدر گرمایش می دهند تا خالص شود تا به جز جز بیافتد و جزع و فزعش به آسمان بلند شود.

آن موقع است که می توان قالبش زد و به شکل دلخواه درآورد.

این فرآیند، آیت ربوبیت «رب» است در ارتباط با «عبد».

ادامه مطلب...
۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۴ ۲ نظر

البلاء للولاء

بسم الله النّور

ابن فضال از ابن بکیر که می گوید از حضرت صادق -علیه السلام- پرسیدم ایا مؤمن به جذام و پیسی و مثل آن مبتلا می شود. امام -علیه السلام- فرمود:

هَل کُتِبَ البَلاءُ الاّ عَلی المُؤمِنِ

ایا بلا برای کسی غیر از مؤمن نوشته شده است؟

و سدیر صیرفی نیز از امام باقر -علیه السلام- نقل کرده است که به ابی جعفر -علیه السلام- گفتم «ایا مؤ من مبتلا می شود.» فرمود:

هَل یبتَلی اللهُ الاّ المُؤمنِ...

ایا خداوند غیر مؤمن را مبتلا می کند؟

//bayanbox.ir/view/5752356991385911529/IMG-33952.jpg

ادامه مطلب...
۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۴ ۰ نظر