بسم الله النّور
منبع: reba.ir
برای اندازه ی اصلی روی تصویر کلیک کنید
در 14 می 2007 از سوی نیروهای مسلح آمریکا سندی رسمی با نام «دکترین نیروهای مسلح ایالات متحده» منتشر شد که پرده از این واقعیت برمی داشت که نه تنها سازمان ملل سازمانی مستقل نیست بلکه زیر مجموعه ای از واحد CMOC (مرکز فرماندهی عملیات های نظامی و غیر نظامی) نیروهای مسلح آمریکاست.
در صفحه 132 این سند در تعریف این مرکز این گونه آمده است: « CMOC متشکل از نمایندگان نظامی، غیر نظامی، ایالات متحده و آژانس های چند ملیتی درگیر در عملیات ها می باشد.»
در صفحه ی بعدی این سند، نمودار ساختار سازمانی این مرکز آمده است که بخش های اصلی آن شامل بخش نظامی، سازمان ملل، آژانس های ایالات متحده و صلیب سرخ است.
برای اندازه ی اصلی روی تصویر کلیک کنید
یونیسف، برنامه ی جهانی غذا، دپارتمان عملیات حفظ صلح، کمیسریای عالی پناهندگان و سایر آژانس های سازمان ملل، بخش هایی از سازمان ملل هستند که در ذیل cmocقرار دارند.
در ادامه ترجمه ی فارسی نمودار را مشاهده می فرمایید.
برای اندازه ی اصلی روی تصویر کلیک کنید
پ.ن: این مطلب پاسخی بود به شبهه افکنی های خبرگزاری های عصر خبر و عصر ایران علیه استاد حسن عباسی. متن اصلی سند مذکور را می توانید از اینجا دانلود کنید. همین مطلب در صفحه ی 53 نسخه ی 2013 این سند هم آمده است.
این خبرگزاری ها در مورد ماهیت مرکز بررسی های دکترینال، اندیشکده یقین هم تشکیک کرده بودند که در اینجا توضیحات را مطالعه بفرمایید.
مشی استاد حسن عباسی در تبیین مسائل و موضوعات و تئوری های لیبرالی، جدال احسن هست و از منابع خود غربی ها مبانی مد نظر تمدن غرب را به چالش می کشند. استفاده از این منابع در تبیین مسائل، به همین جهت است.
و در بخشی این خبرگزاری مدعی شده است :«از سوی دیگر در مورد این که آمار زنازادگان اعلام شده از سوی آقای عباسی را برگرفته از سایت نقشه خانواده جهانی می دانید مجددا قابل عرض است در جایی که آقای عباسی گفته «همه نهادهای بین المللی زیر نظر سازمان ملل به نوعی توسط ارتش ایالات متحده هدایت می شوند» چگونه می توان به این آمارها اعتماد کرد و آیا دراین باره می توان گفت که دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟ بالاخره ایشان یا آمارهای ارائه شده توسط نهادهای بین المللی را قبول دارند و یا خیر!، نمی شود که شما آمارهای بین المللی را زیرسوال برده و آن ها را بی اعتبار و ساخته و پرداخته سازمان جاسوسی آمریکا و ارتش آن بدانید ولی از بخشی از آن استفاده کنید و به آن استناد کنید! بالاخره یا آمارها درست است و باید به آن اعتماد کرد و یا این آمارها جعلی و ساخته و پرداخته سازمان جاسوسی است.»
ایشان در سخنرانی مد نظر شما در مورد ماهیت جاسوسی سند فوق اظهار نظری نداشته اند و نویسنده خلط مبحث کرده است. عمده مسائل مربوط به حوزه جاسوسی مطرح شده از جانب ایشان، جاسوسی در فضای سایبر است که توسط سازمان امنیت ملی آمریکا NSA انجام می شود که در سایت مرکز شفاف سازی NSA به شکل مبسوط به آن پرداخته شده است.
گذشته از این موضوع، این سند، سندی نیست که برای کشور ما منتشر شده باشد، بلکه سندی رسمی است برای نیروهای مسلح آمریکا که دکترین مربوط به حوزه ی خودشان را تبیین کرده است و مسلم است که این کشورها برای سازمان های رسمی خود اطلاعات غلط تبیین و ارسال نمی کنند.
پیشتر در مورد آمار زنازادگان جهان توسط این خبرگزاری ها شبهاتی ایجاد شده بود که در صالحات پاسخ داده شده بود.
در مورد جبهه رفتن ایشان نیز شبهاتی مطرح شده بود که توسط دوستان پاسخ داده شد اما لازم به ذکر است که ایشان چریک عملیات های ویژه در تیپ 15 امام حسن بودند که در عملیاتی از ناحیه ی دو پا مجروح می شوند. این لینک و این لینک را در این ارتباط مشاهده بفرمایید.
اینجا و اینجا را در رابطه با این هجمه ها به استاد ببینید.
والسلام علی من اتبع الهدی
به راستی برای امثال من کدام مهم ترند؟
خدا یا استاد؟!
کدام قادرترند برای انجام امورمان؟
و سوال مهم تر این که ما، برای خدا مهم تریم؟ یا برای استادمان؟
کدام به دیدارمان مشتاق ترند؟
و چون منی که یک عمر همه را بزرگ می دیده الّا خدا!
وقتی به دیدار استادش می رفته در بهترین وجه ممکن بوده!
سر وقت، با آرامش و تمرکز و حتی با نگاه های کنترل شده
امّا...
در محضر خدا با بدترین صورت ممکن با انواع گناه و بی ادبی که در محضرش انجام می داده حاضر می شده و به دروغ می گفته ...
الله اکبر
در حالی که در نگاهش همه بزرگ بودند الّا خدا!
همه قادر بودند الّا قدیر مطلق
الّا خالق و ربّش!
ربّی حقیر سراپا تقصیر همین الان و همین ساعت توبه میکنم از همه ی نمازهایم.
از همه ی الله اکبرهایی که به دروغ گفتم!
از همه ی زمان هایی که تو را ندیدم!
و خودم را در محضرت نیافتم!
اما تو می دیدی همه ی بی ادبی هایم را در محضرت!
و توبه می کنم از همه ی زمان هایی که در محضرت نبودم
استغفر الله ربی و اتوب الیه
اما زمانی که مثل منی به نماز می ایستد!
ابتدا همه ی کارهایش را انجام می دهد و بعد می آید سراغ نماز!
چون همه از نماز واجب ترند!
بعد با هزار زحمت یک وضوی هول هولکی می گیرد و بی اذان و اقامه به نماز می ایستد!
و حواسش همه جا هست الّا محضر کسی که برایش به نماز ایستاده!
و بعد با خودش مسابقه می گذارد تا نماز را تمام کند و هرچه سریع تر به کارهای واجبش برسد!
ادامه دارد...
وقتی به محضر بزرگی می رسیم
حواسمان هست که لباسمان تمیز باشد
اگر صحبتی می کنیم
به جا و به موقع باشد
تمام حرکاتمان حساب شده باشد
تمام سعیمان را می کنیم که بی ادبی نکنیم
تلاش می کنیم با تمرکز بر صحبت های استاد
مطلبی را جا نیاندازیم
و همه ی صحبت هایش را متوجه شویم.
اگر استاد وقتی برای ملاقات و صحبت داد تمام کارهای دیگرمان را کنار می گذاریم تا سر وقت به محضر استاد برسیم...
و خلاصه آداب حضور در محضر استاد را رعایت می کنیم
اما وقتی مثل منی در محضر ربّش به نماز می ایستد...
ادامه دارد...
(مطالب بعدی فرداشب و پس فردا شب منتشر می شود ان شاء الله)
آقا جان ...
یا صاحب الزمان ...
می دانم از این همه ظلم ...
از این همه کودک که زیر دست این حیوانات پست پر پر می شوند ...
از این همه کم کاری های ما ...
از دست ما ...
دلتان خون است.
اما چه کنیم ...
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ
ای عزیز! ما و خاندان ما را ناراحتی فرا گرفته، و متاع کمی با خود آوردهایم؛ پیمانه را برای ما کامل کن؛ و بر ما تصدّق و بخشش نما، که خداوند بخشندگان را پاداش میدهد!
یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ
پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم!
آقاجان عیدتان مبارک.
خواستم از غزه بنویسم.
از مظلومیت مسلمانانی که زیر آتش سحر و افطار می کنند.
از زنانی که کودکان خود را در آغوش کشیده و برای زنده ماندنش فریاد می زنند.
بعد گفتم خدا را شکر که وظیفه ی جهاد از دوش زنان برداشته شده است مگرنه من در مقابل خدای خود در قیامت چه پاسخی داشتم که در اینجا با عافیت نشسته ام پشت لپ تاپ و وبلاگم را به روز میکنم!
جایی که مدعی ام می خواهم «راه و بی راه» را در آن نشان دهم!
سال هاست به این فکر میکنم که اگر همین الان ملک الموت به سراغم بیاید و جانم را بگیرد آیا عاقبت به خیر شده ام؟!
و پاسخ تکراری ام این است که اگر به اذن خدا شفاعتی در کار نباشد و رحمت و غفران خداوند هم شامل حالم نشود حتما جایم در جهنم خواهد بود و و در بهترین حالت آن، طبقه های خنک ترش قسمتم خواهد شد!!!!
آیا واقعا من و امثال و من که در اینجا با عافیت صبحمان را شام می کنیم و سر بر بالش نرم می گذاریم و برای مطالعه مان کوچکترین صدایی را تاب نمی آوریم چه برسد که آن صدا صدای بمب و موشک باشد!
و بزرگترین دغدغه مان این است که چه طور کنکور قبول شویم و یا شام امشبمان زرشک پلو باشد یا باقالی پلو!
و من چون یکی را دوست ندارم آن یکی را می خواهم!
نباید در محضر خداوند پاسخگوی این باشیم که زکات این همه عافیت و راحت چه بود؟
آیا خداوند از ما نخواهد پرسید که در این همه عافیت برای اسلام چه کردی؟!
و من خاک بر سر احتمالا در قیامت در محضر خداوند فقط لال می شوم و بر خود می لرزم ...
همین!
پ.ن: جهاد امروز جهاد جنگ سخت نیست! که بگویم چون زنم از دوشم برداشته شده! جهاد زمان عافیت و راحت جنگ نرم است! جنگی است که در آن قلب ها و ذهن ها یکی یکی توسط دشمن تسخیر می شود!
و چه قدر امتحان های زمان عافیت از امتحان های زمان سختی سخت ترند!
و چه قدر سخت تر است که بدانم الان در کجای زمان ایستاده ام و وظیفه ام چیست؟
و این که بدانم آیا وظیفه ام این است که قله ی دانشگاه را فتح کنم و یا نماینده مجلس بشوم یا به فرمان رهبرم همسری آرام بخش و مادری که ثمرة الفؤادش فرزندی صالح است بشوم تا نسل شیعه ی آینده نسلی باشد که امام زمانم به آن فخر بفروشد...
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...
اخیرا جناب محمود سریع القلم در اظهاراتی که ناشی از وابستگی ایشان به امپراطوری دلار در آمریکای جهان خوار است و در مقاله ی «حسرت توسعه» که در شماره ی 94 هفته نامه تجارت فردا منتشر شده است با بیان ذخایر دلار کشورهایی چون عربستان سعودی، امارات، کویت، قطر و... حسرت توسعه ی قلابی این کشورها را خورده و می گوید: « اولین شرط توسعه ملی پذیرفتن تولید ثروت است. ثروت در میان بخشی از اقشار جامعه ما یک واژه منفی است. به همین دلیل در ابتدا باید کار فرهنگی انجام شود تا جامعه برای این واژه معنای مثبتی قائل شود.
کدام کشور علاقمند است ایران پیشرفت کند؟ کدام کشور در همسایگی ایران علاقه مند است که درآمد سرانه ایرانی ها به ۲۵ هزار دلار در سال برسد؟ خارج از تعارفات، ایران حتی یک همسایه هم ندارد که علاقه مند به پیشرفت این کشور باشد.
امروز عربستان ۷۵۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد که در فعالیت های اقتصادی دنیا سرمایه گذاری شده و سالانه نزدیک به ۷۰ تا ۹۰ میلیارد دلار برای این کشور سودآوری دارد
امارات متحده ۷۷۳ میلیارد دلار ذخایر ارزی خارج از بودجه کشورش دارد.
کویت ۴۱۰ میلیارد دلار در دنیا سرمایه گذاری کرده و سالانه ۸۰ میلیارد دلار سود کسب می کند.
قطر نزدیک به ۹۰۰ میلیارد دلار در دنیا سرمایه گذاری کرده است.»
حضرت ایشان این قدر بی خبرند و مثل کبک سر زیر برف کرده اند و خود را به خواب زده اند و ندیده اند که ایران پایه های هژمونی و سلطه ی بلا منازع آمریکا را که با امپراطوری دلار اداره می شود به لرزه آورده و ان شاء الله به زودی این امپراطوری قوم لوط امروز، فرو خواهد پاشید.
مسلما کشورهای مد نظر حضرت عالی که با پیشرفت ایران منافعشان به خظر می افتد آرزوی پیشرفت ما را ندارند!
اما آیا ندیده اید که بیداری اسلامی با الگوی «ما می توانیم» که ایران به جهانیان عرضه کرد رخ داد؟
آیا ندیده اید فلسطین و حماس و حزب الله که تا چندی پیش سلاحشان سنگ بود با الگو گیری از ایران بر روی پای خود ایستاده، سلاح های فوق پیشرفته تولید کرده و قدرت نظامی پوشالی اسرائیل را به چالش کشیده اند؟
آیا ندیده اید کشورهای بریکس با الگو گرفتن از ایران در حذف دلار از معاملات جهانی به دنبال ایجاد توافقات دوجانبه برای حذف دلار از معاملات خود هستند و آمریکا را با چالش های جدی رو به رو کرده اند؟!
جناب سریع القلم به راستی کدام کشورها آرزوی پیشرفت ایران را ندارند؟
ما به این که جامعه ی بین الملل مد نظر حضرت عالی آرزوی پیشرفتمان را ندارند به خود می بالیم.
به راستی تعریف حضرت عالی از توسعه چیست؟
آیا توسعه آن است که به جامعه ی جهانی ای بپیوندیم که خود تا گلو در مرداب مشکلات فرو رفته است؟ چسبیدن به کشوری چون آمریکا با هفده تریلیون دلار بدهی، و یا اتحادیه ی اروپا (که گویا جامعه جهانی مد نظر حضرت عالی همین ها هستند با کشورهای وابسته شان!) که به زور یونان را نگه داشته تا ورشکست نشود، چه دردی از ما دوا میکند؟!
آیا راهکار توسعه ی مد نظر شما این است که برای حل مشکلات اقتصادی به اقتصاد پول مبنایِ دلار محوری چنگ بزنیم که موجب بسط ربا، جنگ با خدا در جامعه شده است و خود این کشورها را هم نجات نداده است؟!
و یا توسعه آن است که با استقلال از جامعه ی بین الملل مد نظر شما! با توکل بر خدا بر روی پای خود ایستادی و مسیر پیشرفت و تعالی را طی کنیم و الگویی جدید برای اداره ی حکومت به دنیا عرضه کنیم؟!
مصداق امثال شما مثال افرادی است که چشم را بر ثروت های مادی و معنوی خدادادی خود بسته، به بیگانه چشم دوخته و خدایی به نام پول را می پرستند. و در حسرت دلارهای های بادآورده ی نفتی هستند که حکام سعودی جاهل ملخ خور با پای بوسی آمریکا و اسرائیل به دست آورده اند!
آیا واقعا شما در حسرت عربستانی هستید که در آنجا رانندگی زنان ممنوع است، سیستم حکومتیشان دیکتاتوری است و پادشاهانی هرزه و مست که در حرمسراهایشان به مستی تلو تلو می خورند بر آن حکومت می کنند!
آیا شما در حسرت عربستانی هستید که داعش و النصره که از حیوان هم پست ترند دست پرورده ی آن هاست!
اما جناب سریع القلم
ما حسرت که چه عرض کنم
به حول و قوه ی الهی با برائت از شیطان بزرگ، استکبار جهانی، ام الفساد، آمریکای جهان خوار و با اتکال به خدا و هدایت امام خامنه ای در تلاشیم تا زمینه های حکومت عدل جهانی آخرین معصوم را فراهم کنیم و این راه مسلما با تکیه بر شیطان میسر نخواهد شد!
شما به دنبال توسعه ی سکولاریستی ات باش!
و ما به دنبال پیشرفت و تعالی در مسیر حقیم.
که جاء الحق و زهق الباطل، ان الباطل کان زهوقا
اینجا را هم ببینید.
بسم الله النور
از همه ی دوستان خواهش میکنم اگر از بنده رنجیدید و یا حقی به گردنتون دارم
به بزرگواری خودتون و به حق این شب های عزیز ببخشید و حلالم کنید.
این قدر حرف دارم برای گفتن و نگفتن...
نمیدانم وقتش نیست...
قلمش نیست...
فکرش نیست...
یا توفیقش!
اما این ایام به دلیل پیشامدهای اخیر بیشتر به مرگ فکر میکنم.
به این که اگر عمل نداشته باشیم در آخرت روزگارمان وا اسفاست!
به این که کسانی هم که دوستمان دارند نهایتا چند روزی اشک می ریزند و ناراحتند.
بعد همه می روند پی زندگیشان و ما می مانیم و اعمالمان!
خداوندا خودت سیئاتمان را به حسنات تبدیل کن یا مُبَدِّل
الهی لا تؤدّبنی بعقوبتک
محتاج دعایم بسیار