حدیث نفس

درست میشه

بسم الله

با تکرار زیاد «خسته شدم»

مشکلی حل نمیشه؟

 

بعدش که چی؟

قراره چه اتفاقی بیفته؟

خسته شدن یه احساس روانی هست نه راه حل

 

وقتی راه حلی بلد نیستیم چی؟

بازم تکرار «خسته شدم» کمک نمیکنه نه تنها کمک نمیکنه،بلکه حال رو بدتر هم می‌کنه.

 

فلذا به جای تکرار خسته شدم

میگم «درست میشه»

 

باشد که درست شود...

 

 

+پ.ن: ببخشید نوشته‌های اینجا برای شما چهار پنج نفر مخاطب اینجا بی فایده است و وقتتون رو می‌گیره.

برای خودم، نیاز دارم بنویسم...

۲۵ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۳۶ ۰ نظر

محصور در ابهام ها

بسم الله

 

نمیدانم چرا از آن حادثه‌ی مهیب من جان به در بردم...

نمیدانم مصلحت چیست

حکمت چیست

دلیل تاخیر چیست

دلیل عدم استجابت ها

دلیل نشدن‌ها

دلیل نرسیدن ها

 

هیچ کدام اینها را نمیدانم

و من بنده ضعیف تو

در بند این ابهام ها اسیر شدم...

 

و تو خدای بزرگ من

هیچ کدام از این ها برایت مبهم نیست

 

اما من خیلی ضعیفتر از آنم که دیگر بتوانم این ابهام‌ها و نشدن‌ها را تاب بیاورم و صبر کنم

و صبر کنم

۲۴ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۳۵ ۰ نظر

این نیز بگذرد...

بسم الله

 

به جز واژه‌ی این نیز بگذرد عبارت پر مفهوم «به درک» رو هم باید به فرهنگ واژگان مهم زندگیم اضافه کنم.

به درک یعنی همون مهم نیست!

اما محکم تر، عمیق‌تر و با اثر روانی بهتر

فلذا به درک که مردم بی‌شعورند...

به درک که نشد...

 

و کلا به درک

زندگی تمام نشده ادامه داره و فرصت باقیست...

۱۹ اسفند ۹۹ ، ۱۳:۵۳ ۰ نظر

خدایا شکرت

بسم الله

خدایا شکرت که فقط یک نیم روز اسیر زندان دنیاییم...

خودت کمک کن این نیم روز به عافیت و بدون دوری از تو بگذرد.

۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۲۴ ۰ نظر

اللهم ارزقنی

بسم الله

خدایا لطفا آرامش آن‌ها که بر تو همیشه توکل دارند و یقینشان

را و

آرامش آن‌ها که در داده و نداده ات حالشان یکسان است

 

را روزی‌ام کن...

۱۵ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۵۹ ۰ نظر

احتیاج

بسم الله

به شدت محتاجم حرف‌هایی رو که خودم به دیگران میزم، یه نفر به خودم بزنه...

۱۳ اسفند ۹۹ ، ۱۱:۲۸ ۰ نظر

خداروشکر

بسم الله

 

۱- خدایا شکرت که روز عید،حالم هم عید بود.

۲- یک زاویه نگاهم اینه وقتی چیزی از آدم سلب میشه چه بسا خودش نعمته، و چه بسا اگر رخ میداد نقمت بود. نقمتی که خدا پیشاپیش دفع کرد.

 

۳- یکی از دوستانم خانواده ی خوبی نداره و همیشه شاکیه از این موضوع، امروز به نظرم رسید، آدم‌های این طوری رو خدا تربیتشون رو یک جور دیگه به عهده میگیره...

و این نعمت خودش فوق العاده است..

 

 

عید بر شما مبارک.

 

۰۸ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۴۱ ۰ نظر

مهم نیست

بسم الله

خدایا مهم نیست که بازهم نشد...

تمام نشدن‌های زندگیم مهم نیست

 

مهم اینه که تو هستی

 

و اگر بخوای میشه...

انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون

بیدک لا بید غیرک

 

حتی اراده آدم‌ها هم دست خودته

 

۰۵ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۳۵ ۰ نظر

امتحان سخت

بسم الله

یکی از امتحان های سخت آنجاست که دعا کنی،چهله بگیری، استجابت را نبینی

و به دیگران توصیه کنی، همان دعا و چهله ها را، و استحابت را ببینند...

 

و اینجا موضع امتحان سخت ناامید نشدن است...

 

و کنار گذاشتن دعا، یعنی ناامیدی

۳۰ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۱۶ ۰ نظر

اختیار اجباری یا اجبار در اختیار

بسم الله

 

گاهی فکر می کنم به کار های خدا...

عجب خدایی داریم.

خدا برای این که اختیار ما را امتحان کند،

یک عمل را برای ما واجب کرده

زمان مشخصی برایش قرار داده

آداب خاصی برایش تعیین کرده

اما این که در این بازه زمانی آن عمل را چگونه و به چه شکل و در چه زمانی به جا بیاوریم، ما را مختار قرار داده.

آن عمل چیست؟

نماز

معراج مومن

ستون اعمال

 

ما مختاریم نمازمان را اول وقت بخوانیم یا آخر وقت

نمازمان را با طمانینه بخوانیم یا سریع

کارهایمان برایمان اولویت داشته باشد یا نماز

 

و دقیقا اثر تک تک این انتخاب ها هم در زندگیمان نمایان می شود.

السابقون هم معلوم می شوند.

آن ها که خودشان را بر محور خدا تعریف کرده اند

و آن ها که خدا را بر محور خودشان تعریف کرده اند

هم معلوم می شوند...

 

 

و به نظرم کل سیستم جبر و اختیاری که تعریف کرده را می توان در قواعد نماز دید و فهمید.

 

ما در چهارچوبی که خدا برایمان تعریف کرده مختاریم

و محل امتحانمان هم همان جاست...

 

 

۰۸ بهمن ۹۹ ، ۱۷:۰۱ ۰ نظر