بسم اللّه
خدایا پناه بر تو از تکبر...
از نفاق...
بسم الله الرحمن الرحیم

« کَادِحٌ » : تلاشگرِ رنجبر . « کَدْحاً » : جدّ و جهد در کار همراه با رنج و تعب ، به گونهای که در جسم و جان اثر بگذارد . « إِلی رَبِّکَ » : این آیه ، بیانگر ذاتِ جویا و کوشای انسان و حرکت دائمی این رهرو رنجبر نالان در کاروان جهان گذران به سوی یزدان سبحان است . « فَمُلاقِیهِ » : به پروردگار خود میرسی . به نتیجه تلاش و رنج خود میرسی . ضمیر ( هِ ) به رَبّ یا کَدْح برمیگردد .
💠تفسیر المیزان💠
راغب گفته کلمه (کدح ) به معناى تلاش کردن، و خسته شدن است. .پس در این کلمه معنى سیر است. و بعضى گفته اند: کدح تلاش نفس است در انجام کارى تا اینکه آثار تلاش در نفس نمایان گردد. .و بنابر این، در این کلمه معناى سیر هم خوابیده، به دلیل اینکه با کلمه (الى ) متعدى شده، پس معلوم مى شود که در کلمه (کدح ) در هر حال معناى سیر خوابیده
و جمله (فملاقیه ) عطف است بر کلمه (کادح )، و با این عطف بیان کرده که هدف نهایى این سیر و سعى و تلاش، خداى سبحان است، البته بدان جهت که داراى ربوبیت است، یعنى انسان بدان جهت که عبدى است مربوب و مملوک و مدبر، و در حال تلاشش به سوى خداى سبحان است دائما در حال سعى و تلاش و رفتن بسوى خداى تعالى است، بدان جهت که رب و مالک و مدبر امر اوست، چون عبد براى خودش مالک چیزى نیست، نه اراده و نه عمل، پس او باید اراده نکند مگر آنچه که پروردگارش اراده کرده باشد، و انجام ندهد مگر آنچه را که او دستور داده باشد، پس بنده در اراده و عملش مسؤول خواهد بود
برگرفته شده از www.ayegraphy.blog.ir
کاش آخر این راه «فملاقیه» باشد...
بسم الله
خدایا پناه بر تو
از سوء ظن به خودت
و از حسد
پ.ن: ریشه حسد سوء ظن به خداست.
بسم الله النّور
حضرت موسی علیه السلام از این جریان زبانشان نگران بود. اینقدر هم نگران بود که وقتی که خداوند فرمود: «اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى” بعد دارد که «وَ أَخی هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسانا” معلوم بود که بالأخره یک چیزی هست. چون حضرت موسی آن اصل را با خدا تنظیم کرده است و صدق دارد، ببینید خداوند مسبب الاسباب است. او امتیازات را میدهد. او نگاه به دلها میکند. همین نگرانی را سیرش میدهد. همین را که نگران زبانش است، یا به تعبیر بعضیها آن گرفتگی یا هر چه، همین خدا، همین پیامبر را با همین نگرانی که برای زبانش دارد، او را میبرد و در اوج کلیم اللهی او را قرار میدهد. اصلاً از همین زاویه او را رشد میدهد و همه جا هم اعلام میکند «وَ کلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَکلیماً”( نساء، آیۀ 164) به این میگویند کلیم الله؛
یعنی چه؟ یعنی میتواند یک مشکل باشد و انسانی را بنشاند و میتواند یک مشکل باشد و انسان را رشد بدهد و انسان اوج بگیرد. بستگی دارد به کیفیت مدیریت آن مشکل و ارتباطش با حق تعالی.
همین موسی را کلیم الله میکند به خاطر آن شکستگی، به خاطر آن ارتباط، به خاطر آن صدق. پس معلوم است که مشکل، میتواند پای انسان را نبندد، میشود به گونه ای رفت که انسان زمین نخورد ولو مشکل باشد. خداوند تبدیل میکند؛ یعنی الان اگر حضرت موسی همّش را گذاشته بود بر اینکه یک جور دیگری این مشکل را حل کند، اینقدر نمره میآورد؟!
منبع: حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
@nasery_ir
بسم اللّه النّور
بسم اللّه النّور النّور

پیادهروی اربعین با امواجی از انسانهای سوار بر سفینةالنجاة در طریقالحسین ، نمونهی کوچکیست از حیات طیبهای که پس از ظهور محقق خواهد شد. نمونهای از امت اسلامی که به امامشان اقتدا کردهاند و بر صراط مستقیم قدم گزاردهاند تا به جنت بینالحرمین برسند. مجموعهای از انسانهای مؤمن که واجد بالاترین کرامات انسانیاند. ایمان، اخلاص، ایثار، یقین و توکل در حد اعلای خود قرار دارد.
مسیری که در آن ابتلا و سختی هست اما دردش شیرین است و توأم با لذت. رفاه در کمترین میزان است ولی حظ و بهرهاش در بالاترین سطح ممکن.
سیستمهای پیچیده انسانساز در آن دخیل نیستند اما بالاترین کارآمدی را دارند. یک نمونه از جامعهای که در آن همه برابرند و بر یک محورند. مسیر و هدفشان یکی است و همه درحرکت و تکاپو هستند برای رسیدن به آن مقصد متعالی؛ و این معنی مجاهدت است در دنیا، برای رسیدن به حسن عاقبت.
جامعهای مملو از همه فضایل و ساخت چنین جامعهای ممکن نیست مگر با امامت و ولایت امام.
از سوی دیگر حماسه اربعین و تمام اتفاقات آن، نمادی است از حیات انسان مؤمن. زندگیای سراسر لذت و آرامش؛ توأم با حرکت و تلاش برای رسیدن به سعادت. در اربعین کسی نگران رزقش نیست، نگران روزی فردا و جای خوابش نیست، یقین دارد همهچیز در بهترین حالت ممکن برای او فراهم است. مانند حالتی که برای انسان مسلم و متوکل وجود دارد؛ کسی که به خدا توکل میکند نگران امروز و فردایش نیست، میداند وقتی در مسیر صحیح حرکت کند بیدغدغه همهچیز برای او فراهم است، کسی رزق او را تنگ نخواهد کرد و مسیر هرچه قدر هم با سختی باشد، امید رسیدن به مقصد، او را به حرکت بیشتر وامیدارد.
توکل و یقین نسبت به حق متعال، دو عنصر مهم برای رسیدن به جامعه موعود و ساخت حیات طیبه برای مؤمنین و مؤمنات است و شعبهای از ایمان به الله و ایمان به غیب.
بسم اللّه
خدایا پناه بر تو
از شر انسانهایی که از روی جهل و غفلت آتش به زندگیام میاندازند.
و پناه بر تو از حمله لشکر یأس
و پناه بر تو از خودم
از شر من بر من