حدیث نفس

۱۲۷ مطلب با موضوع «زندگی/بندگی» ثبت شده است

یافته‌ها

بسم الله النّور

✅سعى کن با آنچه یافته‌اى زندگى کنى ... 

🔶استاد علی صفایی حائری:

سعى کن با آنچه یافته‌اى زندگى کنى و با شکر،باعث زیادى نعمت معرفت خود گردى؛ چون در حدیث است: «مَنْ‌ عَمِلَ‌ بِما یَعْلَمُ‌، عَلَّمَهُ‌ اللّه ما لَمْ‌ یَکُنْ‌ یَعْلَم»؛

کسى که به آنچه آموخته، عمل کند، خدا به او، آنچه را که نمى‌توانست بیاموزد، مى‌آموزاند.  امّا اگر کفر کردى و ناسپاس شدى، مطمئن باش که از آگاهى‌ها و معرفت‌هاى موجودت هم بهره‌مند نخواهى شد؛ که در این آیه آمده:  «خَتَمَ‌ اللّهُ‌ عَلى قُلُوبِهِمْ‌ وَ عَلى‌ سَمْعِهِمْ‌ وَ عَلى‌...»؛ 

دل و گوش و چشم تو، که منابع معرفت و آگاهى تو هستند، بر اثر کفر و ناسپاسى، مختوم مى‌شوند و مُهر مى‌خورند و از کار مى‌افتند تا آن‌جا که تو دیگر از آنچه مى‌بینى و احساس مى‌کنى، بهره‌مند نمى‌شوى و استفاده نمى‌کنى.

در هر حال، این تو هستى و این هم امکانات تو. و این هم کوتاهى‌هاى تو در معاشرت و تحصیل و مطالعه و این هم تکلیف تو، که باید سعى و سرعت و اعتدال داشته باشى. و باید از خاک برخیزى و از افلاک هم بگذرى.

📚 نامه های بلوغ، صفحه 70 

🌿 @einsad

۰۳ آبان ۹۷ ، ۱۷:۳۲ ۰ نظر

رزق من حیث لا یحتسب

بسم الله النّور

خواندن داستان‌ های وبلاگ تا بی کران، به قلم شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی، حقیقتا برایم رزق من حیث لا یحتسب بود.

داستان هایی از زندگی های واقعی که در نزدیک یا دور از ما اتفاق افتادند.

داستان هایی برای عبرت و رشد.

پر از خدا

خدا

خدا

و ایمان

ایمان حقیقی

و پاسخگوی بسیاری از شبهات و سؤالات در گیر و دار زندگی.

برای وقت هایی که فکر می کنیم افتادیم.

فکر می کنیم خدا ما را رها کرده.

در حالی که در همان حال در آغوش مهر و لطف خداییم.

خدایی که رحمتش همه را در بر گرفته و هدایتش را برای همه می فرستد.

.

اگر خواستید بخوانید از لیست موضوعی سمت راست وبلاگ تا بیکران به ترتیب شماره شروع به مطالعه کنید.

حتما حتما همه ی داستان ها را تا انتها بخوانید و هیچ کدام را نیمه رها نکنید.

و حتما همه داستان ها را بخوانید. همه اش را

اللهم عجل لولیک الفرج

۰۸ مهر ۹۷ ، ۲۲:۲۲ ۲ نظر

شرایط (۲)

بسم اللّه النّور

شرایط ثابت نیست این ماییم که در شرایط مختلف باید ثابت باشیم.

یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلوبنا علی دینک

۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۸:۰۴ ۱ نظر

زنده

بسم الله

انسان از این همه زنده بودن عالم حیرت می‌کند!

چه قدر عالم زنده است!

چه قدر همه چیز حساب کتاب دارد!

حتی نیت‌ها

افکار

اعمالمان که در جای خود

اعوذ بالله من نفسی

۳۱ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۰۶ ۰ نظر

و خدایی که دیده نشد...

بسم الله النور

حدود یک سال و نیم پیش سه مطلب نوشته بودم درباره زندگی و سختی‌های مسیر.

مسیر حیات

هرکه در این بزم مقرب تر است...

پرواز...

آن موقع به نظرم خیلی تحلیلم درست و بی نقص بود!

اما یک اشکال بزرگ داشت!

پایه و اساس را ندیده بودم!

خدا را ندیده بودم...

در مطلب اول گفتم نباید در مسیر حیات توقف کرد و باید عبور کرد!

اما عبور بدون خدا ممکن نیست...

در مطلب دوم گفتم اقتضای حیات انسان ابتلاء است و توانایی را در ابتلائات بیشتر دیدم و هرکسی که سختی و رنجش بیشتر باشد توانایی بالاتری برای طی مسیر پیدا می‌کند!

خدا در این مطلب هم غایب بود...

چون عبور و گذر از ابتلاء و امتحان بدون خدا ممکن نیست!

انسان بدون خدا قوت و قدرتی هم برای اوج صعود نخواهد داشت!

در مطلب سوم هم گفتم راه میانبر عبور از مشکلات و آسان شدن آن‌ها قطع تعلق است و در نهایت پرواز!

حقیقت این است که بدون خدا نه قطع تعلق ممکن هست و نه پرواز

بدون خدا هیچ چیز ممکن نیست.

فقط با خداست که می توان از «دنیا» به سلامت عبور کرد...

خدایا برای این همه سال ندیدنت مرا ببخش!

خدایا قلبم را برای دیدنت بینا کن...

پ.ن: این مطلب یکی از نمونه‌های اشتباهات بزرگم بوده که نوشتم و چه بسا اشتباهات بسیار دیگری در نوشته‌هایم هست که از آن‌ها بی‌خبرم.

یا مبدل السیئات بالحسنات، خودت اشتباهاتم را اصلاح کن

۲۶ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۰۶ ۰ نظر

14- دنیای پر از ظلم

او گفت:  خدایا نمی توانم بین این همه ظلم، بین این مردمان ظالم، در این دنیایی که انسان ها ساخته اند و هیچ چیز سر جایش نیست زندگی کنم!

و خدا پاسخ داد: وقتی خواستم آدم را خلق کنم ملائک هم شبیه همین حرف را زدند.

گفتند می خواهی کسانی را در زمین قرار دهی که فساد و خونریزی کند؟

و من گفتم چیزی می دانم که شما نمی دانید!

اگر نجات می خواهید از هدایت من پیروی کنید. کسانی که از هدایتم پیروی کنند نه حزن نسبت به گذشته دارند، نه خوف از آینده.

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینى خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آیا در آن کسى را مى‏ گمارى که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد و حال آنکه ما با ستایش تو [تو را] تنزیه مى ‏کنیم و به تقدیست مى ‏پردازیم فرمود من چیزى مى‏ دانم که شما نمیدانید (۳۰)
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۳۱﴾
و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت‏ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مى‏ گویید از اسامى اینها به من خبر دهید (۳۱)
قَالُوا سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۳۲﴾
گفتند منزهى تو ما را جز آنچه [خود] به ما آموخته‏ اى هیچ دانشى نیست تویى داناى حکیم (۳۲)
قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ ﴿۳۳﴾
فرمود اى آدم ایشان را از اسامى آنان خبر ده و چون [آدم] ایشان را از اسماءشان خبر داد فرمود آیا به شما نگفتم که من نهفته آسمانها و زمین را مى‏ دانم و آنچه را آشکار مى ‏کنید و آنچه را پنهان مى‏ داشتید مى‏ دانم (۳۳)
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿۳۴﴾
و چون فرشتگان را فرمودیم براى آدم سجده کنید پس بجز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند (۳۴)
وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۳۵﴾
و گفتیم اى آدم خود و همسرت در این باغ سکونت گیر[ید] و از هر کجاى آن خواهید فراوان بخورید و[لى] به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید بود (۳۵)
فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ ﴿۳۶﴾
پس شیطان هر دو را از آن بلغزانید و از آنچه در آن بودند ایشان را به درآورد و فرمودیم فرود آیید شما دشمن همدیگرید و براى شما در زمین قرارگاه و تا چندى برخوردارى خواهد بود (۳۶)
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۳۷﴾
سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى او[ست که] توبه‏ پذیر مهربان است (۳۷)
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۳۸﴾
فرمودیم جملگى از آن فرود آیید پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد (۳۸)
سوره بقره
۰۹ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۴۱ ۰ نظر

13- شرایط

بسم الله النّور

۱- آیا همه کسانی که خوب بودند و خوشبخت و عاقبت به خیر شدند شرایطشان گل و بلبل و عالی بوده؟

همه چیز داشتند؟

همه امکاناتی برایشان فراهم بود؟

همه خواست‌ها و نیازهایشان سروقتش تأمین شده بود؟

آیا همه پدرمادر خوبی داشتند، به موقع ازدواج کردند، همسر خوبی داشتند، به موقع فرزنددار شدند، فرزندان صالح داشتند، رزق واسعی داشتند و...

شرایطشان همیشه خوب و فوق العاده بوده یا خودشان در آن شرایط خوب بودند و درست عمل کردند؟!

۲- در شرایط همیشه خوب و دلبخواه امتحان و ابتلاء معنایی پیدا می‌کند؟

۰۸ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۳۸ ۴ نظر