بسم الله
برای خدا مهمه چرا نگیم
و شاکی نباشیم
بسم الله
استادمون دیروز در مورد آیه « ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ » زمر 29
خداوند (براى توحید و شرک) مثلى زده است: بنده اى که چند مالک ناسازگار در مالکیّت او شریک باشند (و دستورات متضاد به او بدهند) و بنده اى که تنها مطیع یک نفر است (و فقط از او دستور مىگیرد) آیا این دو در مَثَل یکسانند؟ حمد و ستایش مخصوص خداوند است، ولى بیشتر مردم نمى دانند.
و این آیه مثال مشرک و موحد هست.
مشرک بنده چند ولی هست.
و موحد فقط بنده خدا.
مشرک هرچه قدر تلاش کنه نمی تونه همه رو راضی کنه
اما موحد وقتی فقط خدارو راضی کنه کافیه
در آیت الکرسی هم همین مضمون هست.
الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور
خدا ولی مومنین هست و آن ها را از ظلمات متکثر خارج و به نور واحد می رساند
والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات
و کافران ولی های متکثر از از طاغوت دارند که آن ها را از نور واحد خارج و به ظلمات متکثر وارد می کنند.
و این روایت از امیرالمومنین علیه السلام: « مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ»
گویای همین توحید هست و خلاصه این که اگر با خدا باشیم همه چیز اصلاح می شود.
و اگر آشفته حالیم و بدحال از شلوغی ها و نشدن ها و...
شاید مشرک شده ایم...
بسم الله
استاد ما در تفسیر آیه «و الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا» گفتند (نقل به مضمون)
خدا می خواهد به ما بگوید راه های سلوک متعدد هست و همیشه برای مومن در هر شرایطی، راه باز هست.
به همین دلیل مومن نگران نیست، ناامید نیست.
چون همیشه برای او راهی هست.
بسم الله
هم ثروت طریقِ رسیدن به مقام بندگی است و هم فقر.
خداوند به انسان عطا میکند که بنده شود، و از او میگیرد که بنده شود!
چه موضوعیتی دارد ثروت و آبرو،
اگر نتوانی با آنها خدا را به دست بیاوری؟
#استاد_میرباقری:
«هدف چیست؟ هدف این است: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ».
خداوند چرا به کسی پول میدهد و میگوید که به دیگری قرض بده؟! «مَنْ ذَالَّذی یُقرِضُ الله قَرْضاً حَسَناً؛ کیست که به خدا قرض نیکو بدهد؟». آیا خدا محتاج است؟ آیا خودش نمیتواند به کسی پول بدهد؟ این حرف یهودیها بود که میگفتند "ما هیچ وقت به کسی کمک نمیکنیم. چرا؟ چون خدا میتواند خودش عطا کند! کسی که خدا برایش عطا نکرده، چرا من به او ببخشم؟" خدای متعال این حرف را تخطئه میکند. درست است که خدا میتواند خودش عطا کند، ولی اگر همه را خدا عطا کند، نه شما رشد میکنید و نه آن شخص. اینکه خدا میگوید از این دست بگیر و از آن دست بده، چون رشد ما در این است که از یک دست بگیریم و با دست دیگری بدهیم. وقتی انسان این را فهمید، متوجه میشود که اگر به او ثروت دادند، برای این است که بنده شود.
خدا اصل است. ما برای بتپرستی نیامدهایم. اگر پول را از تو میگیرند برای این است که باز به خدا برسیم. پس، فیالواقع خداوند میفرماید نگاهتان را اصلاح کنید. از قبل نوشته شده که به چه کسی باید چه چیزی بدهم. من میدانم که چه کسی با ثروت میتواند به خدا برسد و چه کسی با فقر. چه کسی با «بیماری» و چه کسی با «صحت». چه کسی با آبرو و چه کسی با ریخته شدن آبرو. من برای شما حساب و کتاب میکنم. دقیق هم هست. بنابراین، وقتی به شما عطا میکنند مغرور نشوید. چه موضوعیتی دارد ثروت و آبرو، اگر نتوانی با آن خدا را به دست بیاوری؟
اگر آبروی شما ریخته شد و در بیآبرویی خدا را پیدا کردید چه اشکالی دارد؟ چه اشکالی دارد آدم بیست سال و سی سال فقیر باشد ولی خدا را پیدا کند؟ آیا نمیارزد؟».
بسم الله
استادمون می گفت اگر در اوج گرفتاری امیدوار باشی، خدا در بسته رو هم باز می کنه
مثل یوسف که از معرکه گناه فرار کرد و خدا درهای بسته رو هم براش باز کرد.
+کلیدواژه استاد ما در همه مباحثش توکل هست و امید و اعتماد بر مسبب الاسباب به جای اسباب.
بسم الله
اگر انسان دنبال تکلیف خدا بگردد و آنجا که تکلیف میآید، بایستد و عمل کند، همهی رشدها را خداوند برای او رقم میزند. اما اگر با تدبیر خود دنبال رشد خودش باشد، به هیچکجا نمیرسد.
آیت الله میرباقری
بسم الله
الإمامُ علیٌّ علیه السلام : مَن زَهِدَ فی الدنیا ، و لم یَجزَعْ مِن ذُلِّها ، و لَم یُنافِسْ فی عِزِّها ، هَداهُ اللّه ُ بغَیرِ هِدایَةٍ مِن مَخلوقٍ ، و عَلَّمَهُ بغَیرِ تَعلِیمٍ ، و أثبَتَ الحِکمَةَ فی صَدرِهِ و أجراها على لِسانِهِ .[بحار الأنوار : 78/63/155 .]
امام على علیه السلام : هر که دل از دنیا برکنَد و از خوارى آن بیتابى نکند و براى رسیدن به ارجمندى آن به رقابت برنخیزد ، خداوند او را هدایت کند، بى هدایت مخلوقى و علمش آموزد، بى آن که از کسى تعلیم گیرد و حکمت را در سینه اش استوار دارد و آن را بر زبانش جارى سازد .
روایت مصداق تا رنج نبری، به گنج نرسی هست.
بسم الله
دوستم واسطه ازدواج هست و گفت دو نفرو به هم معرفی کردم و اینا دارن عقد میکنن و حتی به من خبر هم ندادن.
چرا باید این کارو ادامه بدم؟ (البته این قسمت خوب ماجراست مصائب وساطت بماند)
گفتم خدا که دیده...
و واقعیت اینه که آدمای قدرنشناس روی کره زمین زیادن
این که آدم بخواد برا آدما کار کنه مأیوس میشه
و درست اینه که آدم برای خدا کار کنه که خدا نه تنها قدردانه بلکه چند برابر هم حساب میکنه
و کار کم نزد خدا زیاده...
برعکس بعضی از مخلوقات خدا که کار زیاد هم در نظرشون هیچی نیست.
استاد ما زمانی میگفتن توقع از کسی نداشته باشید.
و این توقع وقتی محقق نمیشه کلی مشکلات پیش میاد.
و حقیقتا توقع نداشتن آرامش میاره.
این رو من تجربه کردم.
یک زندگی بدون توقع رو تصور کنید، و این که آدما برای خدا کار انجام میدن.
مثلا مرد توقع بعضی امور رو از زنش نداره
زن هم این توقع رو نداره
و هردو برای این که خدا میبینه دارن کار انجام میدن، بهترم انجام میدن
فکر کنم این زندگی قشنگ باشه.
(البته بحث حقوق و تکالیف متقابل و رفع نیازها و ... جداست)
بسم الله
ما انسانهای غافل فراموشکار باید دائم به خودمان یادآوری کنیم که خدا کیست...
که اگر میدانستیم او کیست
توکل کردن سخت نبود...
و نماز اگر برای ما به شکل عادت تکراری نبود
هربار خدایی خدا را به رخمان میکشید...
و خوشا آنان که دائم در نمازند...