بسم الله
خدا رب هست
بنده اش رو رها نمیکنه
روزیش رو میده
و روزی او نصیب شحص دیگه نمیشه
باور این ها آدم رو آروم میکنه
بسم الله
خدا رب هست
بنده اش رو رها نمیکنه
روزیش رو میده
و روزی او نصیب شحص دیگه نمیشه
باور این ها آدم رو آروم میکنه
بسم الله امید وقتی حقیقی است که
ورای شرایط باشد
و مهم نیست تو چه شرایطی داری
مهم این است که او می تواند...
امیدی شبیه امید زکریا
امید ابراهیم..
بسم الله
استادمون ذیل آیه ۱۸ سوره اسراء فرمودند:
وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً
کسی که افق دیدش رو خیلی بلند قرار میده و افقش آخرت هست و در راستای همون تلاش میکنه در عین ایمان به خدا، سعی او مورد تشکر خدا واقع میشه. (نقل به مضمون)
و مگه میشه خدا از کسی تشکر کنه و او راضی نباشه؟
بسم الله
تفاوت اصلی آدمها در میزان امید و ناامیدیشون هست
آدمهای خوشحال حقیقی، امیدوارند
و آدمهای بدحال حقیقی ناامیدند
و هیچ چیزی مثل ناامیدی زندگی رو برای انسان بیمعنا و پوچ نمیکنه
و به همین دلیل بزرگترین گناه ناامیدیه
دوست دارم جزء گروه اول باشم
گروه همیشه امیدوار
و خدا هم هیچ وقت دوست نداشته ناامید باشم...
بسم الله
تقوا و توکل باهم ارتباط دارند.
متقی آداب حضور را رعایت می کند و در محضر مدبر الامور تدبیر نمی کند.
و خدا او را از ظلمات تدبیر جدا می کند.
توکل یعنی اعتماد به او و ترک تدبیر
تدبیر برای زندگی و..
متقی از تدبیر خودش را رها و تقدیر خداوند را می پذیرد.
و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من لا یحتسب
و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا
سوره طلاق آیات دو و سه
مطلب نقل به مضمون از جلسه تفسیر روز 28 ماه رمضان استاد ما خانم بروجردی
بسم الله
تفاوت ابراهیم و ما، تفاوت کسى است که واقعیتها را دیده و هزار شکست را تجربه کرده و به شهادت رسیده که وسیله ها از ثمره ها جدا هستند و گاهى همراه م ىشوند و هیچ ضامنى ندارند. تفاوت او با ما، تفاوت کسى است که واقعیت ها را دیده، با کسى که از واقعیت ها و از حقیقت ها چشم پوشیده و از شکست ها درس نگرفته و فقط سوخته است و نالیده است.
داستان توکل که بر ما سنگینى مى کند، از همین دید مایه مى گیرد، که تو نمى توانى بر وسیله هایى که عقیم مى مانند و یا خودشان تو را مى شکنند، تکیه کنى. تو، نه همراه پول، که حتى همراه نان و لقمه ى در دست گرفته ات، آرام ندارى که من کارم تمام است و امروز سیرم، چون آنقدر لقمه ها در گلوگیر کرده اند و طرف را به خفگى هم کشانده اند.
ما بر پول تکیه داریم. مىگوییم پول را روى کوه بگذار، کوه جواب مى دهد. بیچاره پول باید آن قدر بدود تا نان و آب و چاى و سماور و وسیله بشود و تو مى دانى که پس از این همه تبدیل، تازه کارها تمام نیست، که واسطه ها و شکست ها زیاد هستند.
این است که نه تنها مؤمن ها، بلکه هر کس که تکیه گاهى مى خواهد، باید بر خدا تکیه کند؛ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ المُتِوَکِّلُون،
که تکیه گاهها و پناهگاه هاى دیگر، خودشان آوارى بر سر تو مى شوند و بارى بر دوش و استخوانى در گلو.
تو در این سوره و آیه هاى دیگر، او را مىبینى که در تمام هستى حضور دارد، چون همراه هر فقرى غنایى هست و ما همگى فقیریم. یا ایها النّاس أَنْتُمُ الفُقَراءُ الى اللَّه و اللَّه هو الغَنِىُّ الْحَمِید.
آى مردم، شما فقیر، دست خالى هستید و این نیازتان به سوى اللَّه است که غنى است و نه تنها غنى، که حمید و ستوده و خوب است. نه تنها دارد، که دارد و مى دهد و مى بخشد و مى ریزد.
در این مرحله از فکر و شناخت معبودها، تو تمام واسطه ها را مىبینى که کارى در دست ندارند و پایشان به جایى بند نیست. با این جریان مى یابى که حاکم و مالک هستى اوست، در نتیجه در پدیده ها از فرعون و پدر و مادر گرفته تا قدرتها و ثروتها، تا آسمان و زمین و خورشید و ستاره ها، نمى توانى بمانى.
همان طور که در نظام هستى و ملکوت، نمى توانى متوقف شوى.
همان طور که در فرشته ها و مَلَک نمى مانى.
با این خط فکرى، تو از تمام هستى عبور مى کنى و او را مى یابى. در علیت ها و پیوستگى ها و نظام هم نمى مانى و او را دست بسته ى نظام نمى شناسى.
با تمام وسیله ها مغرور نمىشوى و بدون هر گونه وسیله، مأیوس نمى گردى، که او از وسیله ها، وسیله ساخته و علیت و پیوستگى را به هم پیوسته است.
اکنون معجزات براى تو طبیعى مى شوند و ثبات و أمن و توکل بر وسیله ساز، در تو شکل مى گیرد. و این مجموعه جریانى است که تو باید طى کنى و از بند واسطه ها بیرون بیایى. واسطه هایى که خیال مى کنى کارگزار تو هستند.
کتاب صراط استاد علی صفایی حائری، ص 45-43
بسم الله
اگر آینده را می دانستیم دیگر میزان ایمان و توکل انسان ها چه قدر فرق می کرد.
و به نظرم سنجه و میزان تفاوت ایمان و توکل انسان ها در همین جاست.
نسبت به آینده ی مبهم...
خیلی مبهم...
بسم الله
فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّى عَتَبْتُ بِجَهْلِى عَلَیْکَ ،
وَلَعَلَّ الَّذِى أَبْطَأَ عَنِّى هُوَ خَیْرٌ لِى لِعِلْمِکَ بِعاقِبَةِ الْأُمُورِ ،
فَلَمْ أَرَ مَوْلىً کَرِیماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَىَّ
اگر برآورده شدن حاجتم تأخیر افتاد، از روی نادانی بر تو عتاب ورزیدم،
با آنکه شاید به تأخیر افتادن روا شدن حاجتم برایم بهتر باشد، چه تو به سرانجام امور آگاهی،
پس هیچ مولای کریمی را بر بنده پستی، شکیباتر از تو بر خود ندیدم.
بخشی از دعای افتتاح
بسم الله
در زبان عرب به زمین نفوذ ناپذیر می گویند ارض عزاز.
عزیز هم یعنی همین، نفوذناپذیر
مؤمن عزیز است و نفوذناپذیر نسبت به دشمن، شیطان و...
به نظرم ناامیدی از این جهت بزرگترین گناه هست که راه نفوذ شیطان را از همه جهت بر انسان باز میکند.
انگار که شیطان پشت در بود و با ناامیدی قفل این در باز و با لشکرش حمله می کند.
ناامیدی خیلی سریع انسان را از تحت ولایت خدا خارج می کند.
خدایا پناه بر تو از ناامیدی...
از هجوم لشکر شیطان
لا تکن من القانطین...
بسم الله
میزان امید و ناامیدی، عیار و سنجه قوت و ضعف انساننه
آدم ناامید در نهایت ضعفه، به همین دلیل تن به ذلت گناه میده...
چون از حلالش ناامیده
و آدم امیدوار، در نهایت قوت و توانه
منشاء انگیزه هم امیده...
امید به خدا...