حدیث نفس

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رنج زندگی» ثبت شده است

درد دانستن

بسم الله

 

همیشه، دانستن خوب نیست.

گاهی اوقات آرامش در نداستن است.

دانستن زیاد، رنج دارد و درد.

 

البته ناآگاهی از سر گوسفندوارگی و مانند کبک سر بر زیر کردن نیز، مذموم است.

۱۵ تیر ۹۷ ، ۱۵:۰۹ ۰ نظر

کشمکش زندگی

بسم الله النّور

کشمکش زندگی را بنگر! چه طوفان وحشتناکی به پا شده است! همه قدرت های جور و ستم و پلیدی، دست به دست هم داده اند تا مرا نابود کنند. اژدهای مرگ، دهن باز کرده که مرا ببلعد، لهیب آتش، اطراف مرا می سوزاند، همچون پر کاه بر موج حوادث، در میان این دریای طوفانی بالا و پایین می روم، چه سرنوشت مبهمی! چه دردها و چه غم ها، چه مصیبت ها و چه شهادت ها، چه شکست ها و چه محرومیت ها، چه ظلم ها و چه جنایت ها...چه بگویم؟ چه می گذرد؟... نمی دانم ولی آنچه می دانم آنکه شهادت ساده ترین راه نجات من است...

هجوم از همه طرف شروع می شود، همه روزنه های امید کور می گردد، یأس، ترس، خوف و وحشت بر همه جا سایه می افکند، دوستانم با چشم های نگران، با قلب های مضطرب، خسته و شکسته و درمانده به سوی من می آیند، درحالی که خود من به چیزی امید ندارم و جز شهادت انتظار نمی کشم، ولی همچون صخره محکم و مطمئن در مقابل دوستانم سخن می گویم و به آنها ایمان می دهم و با شجاعت و بی باکی به مراکز خطر می روم، دوستان را آرامش می دهم و با اطمینان و قوت قلب آنها را روانه دیارشان می کنم...

گاه گاهی همه نظام و سازمان، تمامی دوستان و رزمندگان و همه آینده و سرنوشت به یک کلمه من وابسته بود، آن منی که نه امید داشت و نه قدرت، نه رؤیای روشن و نه انتظار کمک... فقط بر اساس توکل به خدا، رضا به تقدیر و قبول شهادت، باز هم بر پای خود ایستادم و همچون صخره موج های خطر و خوف، نا امیدی و یأس را برگرداندم، باز هم مسیر تاریخ را تغییر دادم... و همه اش بر مبنای احتمال بود و با خود می گفتم، اگر یک در هزار باقی بمانم و سازمان ادامه یابد باز هم خواهم ایستاد. باز هم مقاومت خواهم کرد...

.

..

...

دست نوشته ی شهید چمران در 12 اکتبر 1976 در لبنان

صفحه ی 104 از کتاب "خدا بود و دیگر هیچ نبود"

۳۰ دی ۹۶ ، ۲۲:۴۲

رنج داشتن و نداشتن

بسم الله النور

۰۳ آذر ۹۶ ، ۱۳:۵۴ ۲ نظر

پرواز...

بسم الله النّور

برای عبور از مشکلات و سختی ها یک راه میانبر هست

و این راه میانبر چیزی نیست جز قطع تعلق

قطع تعلق از همه ی مادیاتی که ما را از خدا دور می کند و حرکت در مسیر حیات را سخت!

قطع تعلق از همه ی افرادی که ما دوستشان داریم یا نداریم ...

قطع تعلق از مدرک، مال، مقام، تعریف های دیگران و ...

با قطع تعلقات، دید انسان گسترده می شود

مسائلی که تا پیش از این سخت و دشوار بودند آسان می شوند

موانعی که عبور از آن ها غیر ممکن می نمود، برداشته می شوند

با قطع تعلق از همه چیز، می توان پرواز کرد و از مسیر حیات آسان گذر کرد

مانند پرنده ای که با پرواز، بالا می رود و دنیا در برابر چشمانش حقیر و کوچک می شود.

برای پرنده فرقی نمی کند مسیر حیات برای او پیچ در پیچ است یا صاف و هموار

چون او از حصار زمین فراتر رفته و موانع زمینی برای او بی معناست

تا زمانی که زمینی هستیم و در بند مادیات، زندگی برایمان صعب و سخت است

به محض پرواز، آسانی هم فرا خواهد رسید

 

پ.ن 1: شاید یکی از مهم ترین حکمت امتحانات زندگی، همین قطع تعلق باشد تا بفهمیم همه چیز و همه کس هیچ کاره اند جز خدا

پ.ن 2: یکی از مهم ترین دلایل آرامش علما و اولیاء الله در سختی ها و دشواری زندگی همین است، افق دید این بزرگان بالاست و چون از بالا به مشکلات می نگرند، سختی ها در نظر آنان حقیر و کوچک است.

۲۰ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۲۱ ۰ نظر

هرکه در این بزم مقرب تر است...

بسم الله النّور

به کودک نوپا هیچ گاه نمی گویند که مسیری طولانی و پر فراز و نشیب را طی کن

بلکه پدر مادر با او هم گام می شوند تا آرام آرام راه رفتن را بیاموزد

این کودک تا بارها زمین نخورد، نخواهد فهمید که چه طور باید استوار قدم بردارد که مانع زمین خوردنش شود.

این کودک پس از ورزیده شدن و رسیدن به ایام نوجوانی و جوانی می تواند از مسیرهای دشوار عبور کند

مسیرهایی که به نظر عبور از آن ها در ایام کودکی برایش دشوار بود

قدم های لزرانی که روزی بارها به زمین می خورد، با ورزش و تمرین می تواند با استواری کوهی را در نوردد.

کوه نوردی اوایلش سخت است اما با تمرین و ممارست همین مسیر سخت هم آسان می شود.

انسان با بالا رفتن از کوه خسته می شود، پاهایش درد می گیرند اما به محض رسیدن به قله که مقصد اوست، خستگی تمام مسیر از یادش می رود.

مسیر حیات انسان هم چیزی شبیه فرآیند رشد و تکامل و بالا رفتن توانایی انسان در پیمودن مسیرهای دشوار است.

هنگام تولد کودک ناتوان ناتوان است. حتی برای احتیاجات اولیه هم به مادر نیاز دارد.

برای رفع هر نیازی تنها یک راه برای اعلام آن دارد، او گریه می کند تا مادر بفهمد و رفع احتیاج او کند.

او کم کم رشد میکند حرف زدن می آموزد و نیازش را با گفتار اعلام می کند.

با فرایند رشد، کودک پیچیده تر می شود و نفس او تربیت یافته تر.

او می آموزد که برای رفع نیازهایش صبر کند و یا بعضی نیازهای غیر ضروری را بی پاسخ بگذارد.1

او با گذشت زمان تواناتر می شود و هرچه قدر انسان تحت تربیت آموزه های دینی باشد توانش در امور مختلف بالاتر خواهد بود.2

اگر انسان تحت پرورش مربی های وارسته3 باشد و مرحله به مرحله مسیر حیات را طبق آن چه خالق برای او معلوم کرده است بگذراند، قوت و سرعت او در تعالی و طی طریق کمال بیشتر خواهد رفت.

ابتلائات زندگی و آزمون های الهی که انسان مؤمن در زندگی اش با آن ها مواجه می شود بخشی از برنامه توان افزایی خداست برای رشد و قرب.

و هرچه قدر انسان تواناتر باشد، همانند کوه نوردی که در ابتدای راه افتادن در هرگام زمین می خورد و با ورود به سنین جوانی برای فتح قله، پای در مسیر سخت کوه میگذارد، وارد مسیرهای دشوارتری خواهد شد و این اقتضای حیات انسان زنده است.

بیت حکیمانه ی «هر که در این بزم مقرب تر است   جام بلا بیشترش می دهند» حکایت از همین سنت جاری زندگی دارد. زیرا انسان مؤمن مقرب، در در ابتلائات روزگار تواناتر شده و تحت تربیت رب العالمین سعه وجودی اش گسترده تر و توانایی گذر از مسیرهای دشوارتری را پیدا کرده است.4

 

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ‏ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ (بقره 155)

و قطعاً شما را به چیزى از [قبیلِ‏] ترس و گرسنگى، و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‏ آزماییم؛ و مژده ده شکیبایان را:

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ‏ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدینَ مِنْکُمْ وَ الصَّابِرینَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَکُمْ (محمد31)

و البتّه شما را مى‏ آزماییم تا مجاهدان و شکیبایانِ شما را باز شناسانیم، و گزارشهاى [مربوط به‏] شما را رسیدگى کنیم.

أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ‏ (عنکبوت 2)

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها مى ‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏ گیرند؟

وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ (عنکبوت 3)

و به یقین، کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم، تا خدا آنان را که راست گفته ‏اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد.

پ.ن 1: آن چه عرض شد  عمدتا مربوط است به مسیر حیات انسان مؤمن، برای تقرب.

پ.ن 2: با تشکر از اظهار لطف همه ی بزرگواران، از این پس کامنت های با مضامین تشکر و تعریف حذف خواهند شد.


1- یکی از حکمت های روزه همین مسئله است. نفس انسان با روزه تربیت می شود تا به نیازهایش پاسخ آنی ندهد و صبر و تحملش بالا رود.

2- یکی از حکمت های برنامه تأدیب فرزند در سه هفت سال نخست زندگی او به همین دلیل است. تا توان او در عبودیت و پیمودن مسیر حیات بالا رود.

3- پدر و مادر و استاد از مربی های انسانند برای طی این مسیر. انسان هایی که در مراحل والای عبودیت قرار دارند نیازی به استاد ندارند و حتی در مراحل کودکی هم مربیشان مستقیما خداست. حکمت این که بسیاری از انبیاء یتیم بوده اند شاید این موضوع بوده باشد.

4- و به همین دلیل است که سقوط انسان های بزرگ مهیب تر و عظیم تر است. زیرا مسیر بیشتر و بالاتری را نسبت به دیگران در مسیر بندگی پیموده اند. تفاوت آنان با دیگران مثل افتادن کودک بر زمین است با سقوط کوه نورد از کوه! پناه بر خدا!

۰۸ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۱۰ ۰ نظر

مسیر حیات

بسم الله النّور

 

مسیر حیات انسان مانند جاده ای است پر پیچ و خم که باید از آن عبور کرد و به مقصد رسید.

در میانه این مسیر راحتی هست و آسانی

گاهی نعمت هست و گاهی نیست

گاهی باغ هست و آب و خوردنی های بسیار و گاه بیابان و بی آبی و گرسنگی

گاهی مسیر باریک است و عبور از آن دشوار

گاهی مسیر فراخ است و گسترده

گاهی راه صاف است و هموار و می توان با سرعت از آن عبور کرد

گاهی راه بسیار صعب العبور است و با کوچکترین لغزش از آن سقوط خواهیم کرد

گاهی در مسیر، زمین شکافته شده

باید پل زد و عبور کرد...

گاهی کوه ریزش کرده

باید مانع را کنار زد و گذشت...

 

می توان با رسیدن به باغ و بستان های میانه راه توقف کرد و ماند ...

می توان در مسیرهای سخت و دشوار ایستاد و نرفت...

نتیجه ی هردو یکی است!

نرسیدن به مقصد!

 

خداوند در مسیر حیات انسان، نعمات، افراد، موانع، سختی هایی را قرار داده است

نه باید در نعمات متوقف شویم، نه در خوبی ها و بدی های افراد و نه در سختی ها و دشواری های زندگی

فقط باید عبور کرد

مگرنه به مقصد نخواهیم رسید!

 

مقصد حیات انسان مؤمن «فلاح» است و کمال فلاح حاصل نمی شود جز با «شهادت»

باید عبور کنیم و از همه چیز و همه کس بگذریم تا به مقصد برسیم

تا شهید شویم ...

باید ...

عبور کرد ...

 

۰۴ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۴۷ ۶ نظر

برای خانم محبوبه از دوستان جمع آسمانی ما

بسم الله النّور

به راه و بی راه خوش آمدید. اگر زحمتی نیست این لینک ها را مطالعه بفرمایید.

حکمت امتحان

حتما این لینک را مطالعه بفرمایید: البلاء للولاء

به راستی انسان را در رنج آفریده ایم...

به راستی ما انسان را در رنج آفریدیم (2)

به راستی ما انسان را در رنج آفریدیم (3)

«عبودیت» در محضر «ربّ»

حول و قوه الهی

 

التماس دعا

۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۱۷ ۲ نظر

به راستی انسان را در رنج آفریده ایم...

بسم الله النّور

 

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ

به راستى که انسان را در رنج آفریده‏ ایم .﴿البلد، 4﴾

برای دریافت سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید

آهن را، فولاد را، طلا را و هرچیز گرانبهایی را بخواهند خالص کنند حرارتش می دهند، داغش می کنند انقدر گرمایش می دهند تا خالص شود تا به جز جز بیافتد و جزع و فزعش به آسمان بلند شود.

آن موقع است که می توان قالبش زد و به شکل دلخواه درآورد.

این فرآیند، آیت ربوبیت «رب» است در ارتباط با «عبد».

ادامه مطلب...
۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۴ ۲ نظر