بسم الله
خدایا
اگر قرار نیست به دردت بخورم
و نمی خواهی به کارم بگیری
پس چه فایده از این حیات و زندگی؟
بسم الله
خدایا
اگر قرار نیست به دردت بخورم
و نمی خواهی به کارم بگیری
پس چه فایده از این حیات و زندگی؟
بسم الله
استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«وقتی ما غفلت کردیم خدای متعال ممکن است از ما اعراض بکند. [اَسْتَغْفِرُ اللّهَ] «وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» یعنی تقاضا میکنیم خدای متعال رجوعی به ما بکند. این توبهٔ خدای متعال موجبِ احیای قلب انسان است. در مناجات هست که: «فَأَحْیِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْکَ». قلب وقتی مُرد، خدای متعال باید یک رجوع و یک توجهی به این قلب بکند تا حیات دوباره در این قلب جاری شود.»
بسم الله النّور
همه کاره زندگیم تا به اینجا فقط خدا بوده است.
از این به بعد هم...
خدا مثل ما نیست که عاجز شود و در ماند از انجام امور بندگانش.
عید شما مبارک.
بسم اللّه
اصل فطرت طیب و پاک است و با هرچه طیب است سنخیت دارد.
اگر فطرت را خبیث کردیم با خبائث سنخیت پیدا میکند.
خیرات طیباند و از این رو فطرت پاک به آنها تمایل دارد و از آن لذت میبرد. مانند تمایل به کارهای خوب، انسانهای خوب و نورانی و...
جنس گناه شر است و با فطرت پاک سنخیت ندارد، برای همین برای انسان طیب گناه لذتی ندارد و اگر به سمت گناه برود از آن لذت نمیبرد و با آن ممزوج نمیشود و با توبه از گناه جدا میشود.
پشیمانی از گناه، عذاب وجدان و رفتن به سمت توبه، نشانه فطرتی است که اصلش پاک بوده و الان بر آن غبار نشسته.
اگر روزی برای کسی گناه عادی شد و از آن لذت برد و پشیمان نشد، یعنی خباثت تمام وجودش را گرفته و امید زنده شدن جان مردهاش بسیار بعید است.
خدایا ما را به اصل طیب بودن وجودمان برگردان.
جان طیب مانند آهنربا جاذب طیبات است.
بسم الله
خدایا پناه بر تو
از این که در زمان نامناسب، درخواستی از بندگانت داشته باشم.
و پناه بر تو
از این که وقتی یکی از بندگانت در زمان نامناسبی از من درخواستی داشت، برخوردم درست نباشد.
بسم الله
خدایا پناه بر تو
از این که در زمان اضطرار به جای آمدن به سوی خودت، پناه ببرم به بندگانت
بندگانی که ممکن است روزی در قامت دوست باشند و روزی دشمن
خدایا پناه بر تو
از این که توهم کنم بدون خطا و اشتباهم و در توجیه خطاهایم فرافکنی کنم و دیگران را مقصر بدانم
و نفهمم اصل اشتباه از من است!
نه دیگران
بسم الله النور
شاید ایمان به غیب منحصر در ایمان به آن چه به طور معمول آن را غیب می دانیم نباشد.
شاید ایمان به غیب باور غیبِ اعمال، رفتار، گفته ها، دیده ها و شنیده هایمان باشد،
و باور به این که همه ی این ها پشت پرده ای دارد و اثر و آثاری.
مثلا باور به این که هر لحظه در حال ساخت و ساز عمر یا ویرانی آن هستیم.
با هر گفتار و رفتار جزء خسران زده ها هستیم یا کسانی که به سعادت رسیدند.
یا مثلا اثر غیبت از دست رفتن آبروی یک انسان است و پشت پرده آن، خوردن گوشت برادر مرده
اثر دروغ جا به جایی درست و غلط است و پشت پرده آن دشمنی با خداست.
و همین طور بقیه اعمالمان...
بسم الله
کاش فاصله عالم بودن و عامل بودن انقدر زیاد نبود.
کاش علمها ممزوج بود به باور و عمل
بدون هیچ فاصلهای
عالم بی عمل مانند زنبوریست بی عسل
شاید عسل هم باشد اما آن عالم خودش بی بهره بماند و دستانش خالی...
خدایا پناه بر تو از این فاصله ها...
بسم الله النّور
انسان انقدر ضعیف است که با یک ویروس نادیدنی خیلی خیلی کوچک چند روز خانه نشین می شود و از پا می افتد.
و چه بسا جانش را از دست بدهد...