از ابتدای خلقت انسان تقابل میان حق و باطل بوده و هست. از زمان حضرت آدم (ع) میان هابیل و قابیل، تا زمان تمامی انبیاء و رسل، که همه در موضع حق بودند و سعی در زدودن باطل داشتند؛ پرچم حق همیشه در دست اهلش بوده و هست. در زمان چهارده معصوم از حضرت رسول (ص) تا حضرت ولی عصر (عج) نیز همیشه این منازعه وجود داشته است و اهل باطل تمام توان خود را به کار می گرفتند تا حق به محاق برود. اما این سنت خداوند متعال است که حق باقی است و باطل به محاق می رود.
منازعه ی میان حق و باطل در ماجرای سقیفه، گرفتن حکومت از حضرت علی (ع)، ماجرای فدک تا شهادت سیدة النساء العالمین حضرت فاطمه زهرا (س) در ابتدای مسیر اسلام و در ادامه، آشتی امام حسن (ع) با معاویه، حماسه ی عاشورا، تا نهضت علمی امام صادق (ع) و در نهایت به غیبت رفتن امام عصر (عج) وجود داشته و خواهد داشت. پس از غیبت نیز تمامی جریان کفر و باطل در مقابل جریان حق ایستاده و تمام توان خود را به کار می گیرد تا سد سبیل مسیر حق باشد و خود پیروز شود.
ایران اسلامی در مسیر حرکت خود با ورود اسلام ، از آن گوهری گرانبها ساخت و مظهر حق در میدان منازعه ی حق و باطل شد. از آن زمان تا کنون نیز تمامی جبهه باطل در درون این کشور اسلامی به مشارکت جبهه ی باطل در خارج از مرز ایران درآمد تا با تمام توان در مقابل حرکت حقی که ایران اسلامی آغاز کرده است بایستند.
امام خمینی به عنوان ولی فقیه که زعامت شیعه را پس از انقلاب به دست گرفتند از همان ابتدا سعی در تفکیک میدان حق و باطل و دادن قوه ی فرقان و بصیرت برای دشمن شناسی ملت مسلمان ایران داشتند. ایشان در منشور روحانیت در سال 1367 می فرمایند: «جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد.»1
یکی از جریانات باطل که امام از همان ابتدای انقلاب سعی در مقابله با آن داشتند جریان لیبرال داخل نظام جمهوری اسلامی بود. ایشان بارها در سخنرانی های مختلف خطر جریان لیبرال در کشور را هشدار داده اند: «امروز غرب و شرق به خوبى مى دانند که تنها نیرویى که مى تواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامى ایران ضربات سختى از اسلام خورده اند و تصمیم گرفته اند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدى است نابود کنند. اگر بتوانند با نیروى نظامى، اگر نشد، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملى خویش و اگر هیچ کدام از اینها نشد، ایادى خودفروخته خود از منافقین و لیبرالها و بى دین ها را که کشتن روحانیون و افراد بی گناه برایشان چون آب خوردن است و در منازل و مراکز ادارات نفوذ مى دهند که شاید به مقاصد شوم خود برسند. و نفوذیها بارها اعلام کرده اند که حرف خود را از دهان ساده اندیشان موجّه مىزنند .من بارها اعلام کرده ام که با هیچ کس در هر مرتبه اى که باشد عقد اخوت نبسته ام.» 2 حتی دلیل عزل آقای منتظری را وابستگی ایشان به جریان لیبرال میدانند: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال ها و از کانال آن ها به منافقین مى سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده اید. شما در اکثر نامه ها و صحبت ها و موضع گیری هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند.»3
اما علی رغم هشدارهای امام خمینی و اعلام خطر ایشان جریان لیبرال در جبهه ی مشترک لیبرالیسم جهانی که مصداق بارز باطل است، در ایران اسلامی ریشه دواند و بیشترین عملکرد خود را در حوزه ی اقتصاد بروز داد. اقتصاد لیبرالی با مکاتب گوناگون در ایران اسلامی در نهاد بانک و بورس بنیان گذاری شد و با نفوذ به سفره های مردم و با حرام و شبهه ناک کردن لقمه ی ملت ایران، به شکلی نظام مند به میدان منازعه بر علیه حق وارد شد و سعی کرد بنیان اسلام را با لیبرالیزه کردن اقتصاد هدف گیرد.
لیبرالیسم در راستای اهداف خود در جبهه ی مشترک باطل جهانی با نفوذ به بنیان های علمی علوم انسانی در ایران، علوم انسانی غربی را که همه مبتنی بر تثلیث در مسیحیت هستند، مورد هجوم قرار داد. امام خامنه ای در تیرماه امسال با هشدار نسبت به این موضوع فرمودند: «حرف این است که مبناى علوم انسانى غربى، مبناى غیرالهى است، مبناى مادّى است، مبناى غیر توحیدى است؛ این با مبانى اسلامى سازگار نیست، با مبانى دینى سازگار نیست. علوم انسانى آنوقتى صحیح و مفید و تربیتکنندهى صحیح انسان خواهد بود و به فرد و جامعه نفع خواهد رساند که براساس تفکّر الهى و جهانبینى الهى باشد؛ این امروز در دانش هاى علوم انسانى در وضع کنونى وجود ندارد؛ روى این بایستى کار کرد، فکر کرد.»4 ایشان صراحتا به شرک آلود بودن علوم انسانی غربی اشاره کرده اند.
این مبنای غیر توحیدی مبتنی بر تثلیث مسیحی است که در ریشه های سه گانه درخت فلسفه، در اید، ایگو سوپر ایگو در اندیشه ی فروید در روانشناسی، در تز، آنتی تز و سنتز اندیشه ی هگل و ... ظهور و بروز دارد.
لیبرالیسم در فرهنگ ایران اسلامی نیز نفوذ داشته است و سعی دارند اباحه گری را در تمام شئون زندگی نهادینه سازد. لیبرالیسم با شیوع سبک زندگی آمریکایی به مثابه ی دین جهانی سعی دارد در قلب ها و ذهن ها نفوذ کرده و انسان های مسلمان را از جبهه ی حق خارج سازد.
جریان اصلاح طلب که به اذعان خود لیبرال های مسلمان هستند پیشگامان بسط و گسترش لیبرالیسم در ایران اسلامی هستند، که در ظاهر شعار آزادی بیان می دهند اما در عمل به دیکتاتوری ترین و سخیف ترین شکل ممکن به مبارزه با جبهه ی حق درون جمهوری اسلامی ایران برمی آیند.
پ. ن 1: اخیرا استاد حسن عباسی به عنوان یکی از عماران رهبری و پرچمداران جبهه ی حق در دانشگاه یاسوج در مورد لیبرال ها که منشاء مشکلات جمهوری اسلامی ایران هستند مطالبی را بیان کرده اند که جبهه ی اصلاح طلب را نگران کرده است. بهار نیوز وبسایتی که در تناقضی آشکار خود را پایگاه خبری تحلیلی
پ. ن2: این وبسایت لیبرال بر علیه استاد حسن رحیم پور ازغدی هم نوشته است که باید از این عمار رهبری نیز حمایت صورت گیرد.
پ.ن 3: بهار نیوز سخنانی از افاضات فائزه هاشمی! سخنرانی خانم ابتکار که افراطیون را ناراحت کرد! هم دارد. همین ها برای فهم مشی این وبسایت کافی است!
پ.ن 3: لینک بهار نیوز را نمی گذارم. چون هر لینک رتبه ی یک وبسایت را بالا می برد با یک سرچ ساده به مطالب دست پیدا می کنید گرچه تمسخر و توهین و یک مشت صحبت های باطل که خواندن ندارد!
1- صحیفه امام، ج21، ص: 284
2- صحیفه امام، ج21، ص: 326
3- صحیفه امام، ج21، ص: 330
4- بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها 11/4/1393
سلام
خیلی خوب