حدیث نفس

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حب مقام» ثبت شده است

حب الدّنیا

بسم الله النّور

وَ قَالَ ع‏ أَیُّهَا النَّاسُ إِیَّاکُمْ وَ حُبَّ الدُّنْیَا فَإِنَّهَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَ بَابُ کُلِّ بَلِیَّةٍ وَ قِرَانُ کُلِّ فِتْنَةٍ وَ دَاعِی‏ کُلِ‏ رَزِیَّة1

 اى مردم! از دنیا دوستى بر حذر باشید که آن سرچشمه هر خطا و در ورودى هر بلا و همراه هر فتنه و باعث هر مصیبت و گرفتارى است.

سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ قَالَ مَا مِنْ عَمَلٍ بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص- أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْیَا فَإِنَّ لِذَلِکَ شُعَباً کَثِیرَةً وَ لِلْمَعَاصِی شُعَباً فَأَوَّلُ مَا عُصِیَ اللَّهُ بِهِ الْکِبْرُ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ الْحِرْصُ ثُمَّ الْحَسَدُ وَ هِیَ مَعْصِیَةُ ابْنِ آدَمَ حَیْثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِکَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ وَ حُبُّ الْکَلَامِ وَ حُبُ‏ الْعُلُوِّ وَ الثَّرْوَةِ فَصِرْنَ سَبْعَ خِصَالٍ فَاجْتَمَعْنَ کُلُّهُنَّ فِی حُبِّ الدُّنْیَا فَقَالَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَةِ ذَلِکَ حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَ الدُّنْیَا دُنْیَاوَانِ دُنْیَا بَلَاغٌ وَ دُنْیَا مَلْعُونَةٌ.2

محمّد بن مسلم گوید: از امام سجّاد علیه السّلام پرسیده شد که کدامیک از کارها برتر و با فضیلت‏‌تر است؟ فرمود: پس از معرفت خدا و رسولش هیچ کارى با فضیلت‏‌تر از دشمن داشتن دنیا نیست زیرا دنیا داراى شعبه‏‌هایى است و گناهان نیز شعبه‏‌ها و شاخه‌‏هایى دارند، پس اوّلین گناهى که به وسیله آن خداوند مورد نافرمانى قرار گرفت کبر و بزرگ منشى بود سپس حرص و سپس حسد، و حسد گناه فرزند آدم بود آنجا که به برادر خود حسد ورزید و او را به قتل رساند پس گناهانى که از حسد منشعب مى‏‌شوند عبارتند از: دوستى زنان3 و دوستى دنیا و ریاست‏‌طلبى و راحت‏‌طلبى و علاقه به حرف زدن و برترى‏‌جویى و دوستى مال و ثروت پس این‌ها هفت خصلت‏‌اند که همگى در دوستى دنیا جمع شده‏‌اند پس پیامبران و دانشمندان پس از شناخت آن فرموده‌‏اند که: دوستى دنیا سر هر گناهى است و دنیا دو گونه است: یکى دنیایى که در حدّ کفایت و بسندگى است و دیگرى دنیایى که مورد لعن و دورى از رحمت خداوند است.

وقتی گفته شده حب الدنیا رأس کل خطیئه، یعنی ریشه تمام گناهان، تمام ظلم ها، تمام خطاها و لغزش ها، در خانواده و جامعه در «حب الدنیا» است.

هرکس در هر جایگاهی هست، اعم از تمامی شئون و مقام های اجتماعی از صدر تا ذیل، تمامی نقش های خانوادگی و... اگر حب الدنیا در وجودش باشد خواهد لغزید.

به میزانی که حب الدنیا در وجود فردی شدید باشد، به همان نسبت به عاقبت به شر شدن نزدیک تر است.

میزان حب الدنیا در انسان، ملاک و  راز عاقبت به خیر یا عاقبت به شر شدن افراد است.

https://farsi.al-shia.org/wp-content/uploads/2016/05/hob-donya.jpg

پ.ن: حب الدنیا از رئوس تعیین کننده عاقبت انسان هست، نه این که تنها ملاک باشد. مثلا ادب هم بسیار در تعیین عاقبت مؤثر هست. ادب حر بن یزید ریاحی در محضر اباعبدالله الحسین علیه السلام و ادب ملکه سبا در بارکاه سلیمان موجب عاقبت به خیری این دو نفر شد. 


1- تحف العقول، ص 215

2- وسائل الشیعه، ج 16، ص 9

3- منظور دوستی زنان نامحرم است و شهوت نسبت به آن ها. زیرا در روایت داریم به میزانی که ایمان مرد اضافه می شود به علاقه اش نسبت به زنان محرمش نیز افزوده می شود.

۲۴ دی ۹۶ ، ۲۳:۰۴ ۴ نظر

فریب ظاهر این جور افراد را نخورید! (3)

بسم الله النّور

فَإِذَا وَجَدْتُمْ عَقْلَهُ مَتِیناً فَرُوَیْداً لَا یَغُرَّکُمْ تَنْظُرُوا أَ مَعَ هَوَاهُ یَکُونُ عَلَى عَقْلِهِ أَمْ یَکُونُ مَعَ عَقْلِهِ عَلَى هَوَاهُ وَ کَیْفَ مَحَبَّتُهُ لِلرِّئَاسَاتِ الْبَاطِلَةِ وَ زُهْدُهُ فِیهَا فَإِنَّ فِی النَّاسِ مَنْ‏ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ یَتْرُکُ الدُّنْیَا لِلدُّنْیَا وَ یَرَى أَنَّ لَذَّةَ الرِّئَاسَةِ الْبَاطِلَةِ أَفْضَلُ مِنْ لَذَّةِ الْأَمْوَالِ وَ النِّعَمِ الْمُبَاحَةِ الْمُحَلَّلَةِ فَیَتْرُکُ ذَلِکَ أَجْمَعَ طَلَباً لِلرِّئَاسَةِ حَتَّى‏ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ فَهُوَ یَخْبِطُ خَبْطَ عَشْوَاءَ یُوقِدُهُ أَوَّلَ بَاطِلٍ إِلَى أَبْعَدِ غَایَاتِ الْخَسَارَةِ وَ یُمِدُّهُ رَبُّهُ بَعْدَ طَلَبِهِ لِمَا لَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ فِی طُغْیَانِهِ فَهُوَ یُحِلُّ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَ یُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَا یُبَالِی مَا فَاتَ مِنْ دِینِهِ إِذَا سَلِمَتْ لَهُ الرِّئَاسَةُ الَّتِی قَدْ شَقِیَ مِنْ أَجْلِهَا فَأُولَئِکَ الَّذِینَ‏ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ‏ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً

«و اگر عقل او را نیز متین و استوار یافتید، باز هم صبر کنید و گول نخورید! ببینید هواى او متابع عقل است، یا عقل پیروى هوى؟ و ببینید عکس العمل او در برابر ریاست هاى باطل چگونه است؛ مثبت یا منفى؟

زیرا گروهى از مردم در دنیا و آخرت زیان مى‏ کنند، دنیا را براى دنیا ترک نمودند، و لذّت ریاست باطله را بر خوشى اموال و نعمت هاى مباح حلال ترجیح دادند، و همه این ها را براى ریاست باطله رها نمودند، تا اینکه اگر به او گویند: از خداى بترس، بزرگ- منشى او را به گناه وادارد (یا: عزّت ظاهرى که با گناه بدست آورده او را مى‏ گیرد).

دوزخ او را بس است و هر آینه بد بسترى است.

و او بى‏ هدف به هر درى مى‏ کوبد، اوّلین باطل او را به دورترین اهداف زیان و خسارت رهبرى مى‏ کند، و پس از آنکه درخواست کار باطل را مى‏ کند خدایش نیز او را در طغیانش مى‏ کشاند، پس او حرام خدا را حلال داشته و حلال خداوند را تحریم مى‏ کند، و اگر ریاستش- همان که موجب بدبختى او شده- سالم بماند دیگر برایش مهمّ نیست مطلبى از دینش فوت شود، این افراد همانهایند که خدا بر ایشان غضب نموده و مشمول لعن و نفرین خود ساخته و عذابى خوارکننده برایشان مهیّا فرموده است.»

 

منبع:  احتجاج-ترجمه جعفرى، ج‏2

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۳۵ ۰ نظر