بسم الله النّور
روندی که در تبلیغات و کسب رأی از سوی جناح آقای روحانی شکل گرفت چیزی نبود جز مدیریت ترس و طمع مردم.
خوف و طمع دوگانهای هستند که بارها در قرآن کریم [1]در کنار هم آمدند.
در این دوره خوف از روی کار آمدن دولتی که سایه جنگ با خود به همراه دارد، در خیابانها دیوار میکشد، اعدام میکند (ولو خیلی مضحک) و... بسیاری را مجبور کرد به روحانی رأی دهند.
و برخی با طمع رسیدن به برخی آزادیها به تکرار این دولت رأی دادند.
با تحریک خوف و طمع مردم (که یکی از سطحیترین روشهاست) میتوان در کوتاهمدت توده مردم را مدیریت کرد. اما اگر مردم باگذشت زمان با ضد آن مواجه شوند برای مدیرانی که از این روش استفاده کردهاند اثر عکس خواهد داشت.
مدیریت خوف و طمع بخشی از فرآیند اغوا است. و حتی از مسئله حب و بغض هم سطحیتر است. ممکن هست فردی نسبت به یک دیدگاه یا جریان بغض هم داشته باشد، اما با تحریک خوف میتوان افراد را همراه کرد.
اما در فرآیند ارشاد، که عمیقتر است و در کوتاهمدت هم نمیتوان انتظار نتیجه داشت، عقل و فکر جامعه رشد پیدا میکند و مردم قوه تشخیصشان از حب و بغض/خوف و طمع/شهوت و غضب به تفکر و تعقل/ایمان و یقین، خواهد رسید.
اگر سطح مردم به این حد از رشد برسد، دیگر نمیتوان تصمیم و رأی آنها را با تحریک خوف و طمع و یا شهوت و غضب تغییر داد.
الآن باید خوشحال باشیم که بیش از 16 میلیون از مردم کشورمان به این سطح متعالی رسیدهاند.
پ.ن 1: از 24 میلیون رأی دولت ناراحت نباشید. رأی همراه با تخلف و بر اساس تحریک ترس و طمع، واقعی نیست.
پ.ن 2: این لینک مرتبط را هم بخوانید.
[1] اعراف 56، رعد 12، روم 24، سجده 16
ینی واقعا ممکنه که طرفدارای اقای رییسی از بهشت اومده باشن همه و طرفدارای اقای روحانی همه از جهنم؟
نه این طور نیست. توی پستم اگه دقت کرده باشید گفتم ما فقط یه بعد قضیه رو میبنیم و ناسانها موجودات پیچیده ای هستن.
درسته که بزرگترین حربه روحانی رقیب هراسی بوده و لی نمیشه گفت که هرکسی که به اقای رییسی رای داده با سیستم های غلط انتخاب نکرده.منتها حالا زده و انتخابش چیزی بوده که ما قبول داشتیم.