بسم الله

 

رجا از فطریّات است، و قنوط برخلاف فطرت مخموره و‏‎ ‎‏از احتجاب است. و نیز مبدا حصول رجاء حسن ظنّ به خدای تعالی، و مبدا‏‎ ‎‏قنوطِ از رحمت سوءظنّ به ذات مقدّس است. گرچه مبدا حصول حسن ظنّ و‏‎ ‎‏سوءظنّ، علم به سعۀ رحمت و ایمان به کمال اسمائی و صفاتی و فعلی است، و‏‎ ‎‏جهل به آن است. و برگشت این دو، ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ معرفتِ ذات و جهل به آن است.‏

...

مبدا رجاء علم به سعۀ رحمت، و ایمان به بسط فیض و کمال و اسماء و‏‎ ‎‏صفات است. و مبدا غرور، تَهاون به امر الهی، و جهل به عوالم غیب و صور‏‎ ‎‏غیبیۀ افعال و لوازم ملکوتیۀ صفات نفس است. و از این جهت، آثار این دو نیز‏‎ ‎‏مختلف است؛ زیرا که کسی که معرفت به سعۀ رحمت و بسط نعمت حق و ایمان‏‎ ‎‏به آن دارد، حالت رجاء برای او دست داده، همین معرفت او را به تزکیۀ اعمال و‏‎ ‎‏تصفیۀ اخلاق و جدیّت در اطاعت اوامر مولی و ولیّ النعم دعوت کند، و کسی که‏‎ ‎‏صاحب غرور است، در دام شیطان و نفس اَمّاره، از کسب معارف و تحصیل‏‎ ‎‏اخلاق کریمانه و اعمال صالحه باز ماند.‏

نفوس راجیه در عین حال که به همه طور، قیام به امر می کنند نقطۀ اتّکاء آنها‏‎ ‎‏به اعمال و احوال خود نیست؛ زیرا که آنها عظمت حق را دریافتند و می دانند در‏‎ ‎‏مقابل عظمت حق، هر چیزی کوچک و هر کمالی بی مقدار است، و در پیشگاه‏‎ ‎‏جلالت کبریای او، همۀ اعمال صالحه به پشیزی نیرزد. اتکاء آنها به رحمت و‏‎ ‎‏بسط فیض ذات مقدّس است.‏

‏ولی نفوس مغروره از همۀ کمالات باز مانند و خود را در صف اراذل‏‎ ‎‏حیوانات منسلک کنند، و از حق تعالی و رحمت او، غافل و رو برگردان اند، و به‏‎ ‎‏صرف لقلقۀ لسان می گویند: خدا ارحَمُ الرّاحمین است و خدا بزرگ است.‏‎ ‎‏شیطان آنها را وادار کند به معاصی کبیره و ترک واجبات عظیمه، و به آنها تلقین‏‎ ‎‏کند که در مقام عذر بگویند: خدا بزرگ است. در صورتی که اگر ذرّه ئی از عظمت‏‎ ‎‏خداوند ـ تبارک و تعالی ـ را دریافته بودند ممکن نبود در محضر او و حضور او،‏‎ ‎‏با نعمت او مخالفت او کنند.‏

 

منبع: شرح جنود عقل و جهل امام خمینی