خدایا پناه بر تو
از نا امیدی
از گفتن نمی توانم
از گفتن خسته شدم
از توقف
از توقف
از توقف
از این که یادم برود خدایی چون تو دارم
از این که حواسم نباشد حواست به من هست
از کم صبری
از عجله
از ندیدن قدرت تو
از ننوشتن
از نخواندن
از کسالت
از بی حوصلگی
از تنبلی
از نیمه کاره رها کردن کارها
از عدم انجام اولویتها
از این که کارهایی که باید انجام دهم، انجام ندهم
از ضعف
از ترس
از ترس
از ترس به تو پناه میبرم
از ضعف ایمان
از ندیدن تو
از ضعف ایمان
از ندیدن تو
به تو پناه میبرم
از اسارت در دنیا
از اسارت در خودم
از اسارت در نداشته هایم
از اسارت در داشته هایم
از اسارت در خواستهایم
به خودت پناه میبرم
از ندیدن نعمتهایت
از مشغولیتی که من را از توجه به تو باز دارد
به خودت پناه میبرم
خدایا از خودم به خودت پناه میبرم
و به تو پناه میبرم از هرآنچه فاصله من را با تو زیاد کند
و هرچیز و هرکسی که حائل و مانع میان من و تو باشد
حالِ دلتون خوب ان شاءالله