بسم الله النّور
بسیاری از انسانها هنگام مواجهه با مشکلات یکی از اولین اقداماتشان شکایت به خدا و قهر با اوست!
قهر انسان با خدا یکی از بزرگترین مکائد شیطان است در مواجهه با هر مسئلهای که قدرت عبور و حل آن را ندارد. نمونهاش کنار گذاشتن نماز است و دور شدن از مجالس خوبان و قدمهای بعدی شیطان.
که شیطان گامبهگام انسان را از خدا دور میکند.
ریشه این نگاه در فهم اشتباه جبری است که خداوند برای عالم قرار داده و حوزه اختیار انسان برای انتخاب مسیر.
یکزمانی من بسیار بر سر مسئله جبر و اختیار و آیه 79 سوره نساء دچار ابهامات بسیاری شدم که به لطف خدا استادم پیشنهاد دادند کتاب جبر و اختیار علامه جعفری را مطالعه کنم و با یک مثال سادهای که علامه مطرح کرده بودند تمام گرههای ذهنیام باز شد.
آیه این است:
« ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفى بِاللَّهِ شَهیداً »
هر چه از خوبیها به تو مىرسد از جانب خداست؛ و آنچه از بدى به تو مىرسد از خودتوست؛ و تو را به پیامبرى، براى مردم فرستادیم، و گواه بودن خدا بس است.
مثال علامه این بود (نقل به مضمون): یک پزشک وقتی فرد را معاینه میکند و بیماری را تشخیص میدهد نسخهای برای درمان تجویز میکند.
این بیمار در انتخاب آن پزشک مختار است، اما در انتخاب نسخه برای درمانش مختار نیست و او مجبور است برای درمان از نسخه پزشک استفاده کند. اگر انتخاب کرد و نسخه را استفاده کرد و شفا یافت، به دلیل تجویز صحیح پزشک بوده است و اگر این جبر را نپذیرفت و به نسخه تجویزشده پزشک اعتماد نکرد و راه درمان را پیش نگرفت انتخاب او بوده است که موجب میشود رنجش بیشتر و بیماریاش حادتر شود.