حدیث نفس

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبکه های اجتماعی» ثبت شده است

دنیای بی حریم

بسم الله النّور

مهم ترین پروژه شیطان در طول سالهای اخیر، حیازدایی در لباس ایدئولوژی باطلی به نام فمینیسم است. فمینیسم دو شق اصلی چپ مارکسیست و سوسیال و راست لیبرالیست دارد.

در فضای مجازی، تلگرام نسخه مجازی سوسیالیسم و اینستاگرام ظهور مجازی لیبرالیسم هست.

در تلگرام اصل بر اشتراکی بودن همه چیز است و در اینستاگرام اصل بر محوریت صاحب هر پیج هست. در اینستاگرام هر لایک و فالو بیشتر نماد دعوت به خود است تا اعلام لایک به عنوان علاقه به مطلب یا تصویر گذاشته شده و یا مطالب صاحب پیج.

اما مهم ترین ویژگی این شبکه ها، بی حریم بودن آن هاست، خصوصا در اینستاگرام که عملا هیچ حریم و حیایی وجود ندارد.

به قول بزرگواری، فضای مجازی، تبدیل به عرصه ی عمومی فضای خصوصی شده است و دقیقا شیطان پروژه ی خودش را در حیا زدایی و زدودن حریم ها به غایت خود رسانده است.

تلگرام و اینستاگرام دو ظرف باطل است برای سبک زندگی مجازی که ما می خواهیم از آن ها برای رساندن پیام حق استفاده کنیم؟ آیا ممکن است؟

آیا وقت آن نرسیده است که اندیشمندان ما نسخه سبک زندگی اسلامی را برای تمام شقوق حیات ارائه دهند؟

۰۷ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۴ ۳ نظر

قتل روح انقلابی در مسلخ رسانه های مجازی

بسم الله النّور

دوران امروز، دوران کثرت رسانه هاست

رسانه هایی که لقب «مجازی» گرفته اند

تا امام خامنه ای (حفظه الله) حرف می زند همه آماده اند و فوری پست می کنند مطالب و پوسترهایشان را

این تب تا دو سه روز ادامه دارد و...

--------------------

همه آماده اند در عصر امروز

آماده به تایپ...

آماده به تبلیغ و انتشار

اما مجازی

اقدام عملی کجاست؟

-------------------

همه ی ما در تعداد زیادی کانال و گروه و... عضویم

تعداد زیادی پیج را با محتواهای گوناگون دنبال می کنیم

همه ی محتواها خوب و عالی

هر روز بمباران می شویم

بمباران مطالب خوب و عالی

و چه اتفاقی برایمان می افتد؟

همه چیز برایمان عادی می شود...

آفت انقلابی گری همین عادی سازی است

برایمان عادی می شود آقا بگوید اقدام و عمل

و ما فقط اقدام کنیم و بگوییم جانم فدای رهبر

با این بمباران خبری برایمان عادی می شود که هر روز عده ای در دنیا مظلومانه کشته شوند و ما عکسشان را منتشر کنیم و بگوییم وای...

برایمان عادی می شود فریادهای هل من ناصر و این عمار

آفت انقلابی گری همین عادی سازی است

دشمن با خوب حربه ای بچه حزب اللهی ها را مشغول کرده است

او آن ها را از مطالعه جدا کرده است

ما را از تفکر و تعمق جدا کرده است

از عمل و اجرا جدا کرده است

او مارا بمباران کرده است با بمب هایی که هر روز در جیبمان میگذاریم

و خیلی شیک اجازه می دهیم با زیباترین و دوست داشتنی ترین مطالب ما را بمباران کند

آفرین می گویم بر استراتژی شیطان که خوب کارایی دارد در فشل کردن حس انقلابی!

او که به راحتی به نام جهاد! بچه حزب اللهی ها را تا نیمه شب بیدار نگه میدارد...

او که با نام انقلاب بچه حزب اللهی ها را ضد انقلاب* می کند و ...

-----------------

اگر از من بپرسند چرا جنبش دانشجویی خواب است؟

می گویم چون ارتباطات دیگر رو در رو نیست مجازی است!

شبکه های اجتماعی صرف، آفت انقلابی گری دانشجویی است!

اگر از من بپرسند چرا حرف های آقا زمین می ماند؟

می گویم شبکه های اجتماعی!

این شبکه های اجتماعی روح انقلابی گری را می کشد!

ناب ترین حرف ها را عادی می کند!

آفت انقلابی گری همین عادی سازی است!

آقا می گوید بصیرت!

ما تایپ می کنیم بصیرت و پوستر می زنیم برایش!

آقا می گوید ...

و...

 

* منظور از ضد انقلاب در اینجا یعنی گرفته شدن روح انقلابی از یک فرد که هدف را به ضد خودش تبدیل می کند.

پ.ن: ممکن هست بسیاری از شما با بنده مخالف باشید اما نظر حقیر همانی است که گفته شد. البته منظور من همه ی افرادی که از این شبکه ها استفاده می کنند نیست اما اکثرا در این شبکه ها به دام شیطان افتاده اند. چون کارکرد و خاصیت اصلی این شبکه ها و نوع ساختاری که دارد، افراد را خواسته یا ناخواسته مسخ می کند و روح انقلابی را از انقلابی ترین افراد می گیرد.

 

لینک مرتبط:

زندگی با چشمان بسته

۲۱ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۳۰ ۵ نظر

پدیده ای به نام اینستاگرام!

بسم الله النّور

لطفا پیش از مطالعه، این مطلب را ملاحظه بفرمایید.

عکاسی سلفی و بتی که انسان ها در لحظه از خودشان می سازند

اینستاگرام به ظاهر یک شبکه اشتراک تصاویر است که افراد را از این طریق، در سرتاسر دنیا به هم متصل میکند. اما ماهیت آن صرف اشتراک تصاویر نیست. بلکه انتشار و تکثیر خود و self هر انسانی است.

1- اینستاگرام پدیده ای اومانیستی

اومانیسم پدیده ای است مقابل خدا گرایی است و تمام پدیده های عالم را با محوریت انسان تعریف میکند. همه ی نگاه ها به سوی منیّت و منافع فردی است. در این پارادایم تک تک افراد خدا هستند و عالم منحصر به فرد خود را تعریف می کنند. در واقع عالم تعریف شده در اینستاگرام این گونه است:

«در اینستاگرام عالم محضر انسان هاست»

ماهیت اینستاگرام هم این گونه است، اولا زمانی که یک فرد، حساب کاربری در اینستاگرام پیدا میکند، در یک محور مرکزی قرار میگیرد که یا دیگران به سمت او می آیند (با فالو کردن او)، یا او به سمت دیگران می رود (با فالو کردن دیگران)

یکی از معضلات این پدیده به خود خواندن است. ولو انسان این را هم نخواهد اما همه ی سیستمش جوری چیده شده که فردیت انسان را  از حیث محوریت خودشان می خواند. سیستم فالور و فالویینگ جوری است که فرد را در مرکز قرار می دهد و بقیه در نسبت با او تبیین می شوند ولو فردی هم این را نخواهد اما خود به خود این حالت اتفاق خواهد افتاد چون اصل سیستم فاسد است. (کشیدن نمودارش)

نام این پدیده ها به ظاهر شبکه های اجتماعی است اما در اصل شبکه ای از فردیت های به ظهور رسیده است. فردیت هایی که من انسان را به نمایش می گذارد و نمایش اتمّ و اکمل کثرت گرایی و پلورالیسم است. هرکس در این فضای تعریف شده فرصت می کند تا با عنصر ایمیج (تصویر) جهان بینی اش را و جهانی را که نظاره می کند را از دید خودش به نمایش بگذارد. این صورت بروز کامل دین های گوناگون مبتنی بر دیدگاه شخصی افراد است و افراد بسیاری با انتشار تصاویر اتفاقات روزمره، خود و... سبک زندگیشان را ارائه می دهند.

زمانی که فرد تصویر پروفایلش را تصویر شخصی خودش قرار میدهد، گویا روزانه به همه افراد پیغام میدهد که بتی به نام من را بپرستید، با فالو کردن، پیرو من شوید و علاقه تان را با لایک ابراز کنید. اگر مخالف من نظر بدهید شما را از درگاه خودم میرانم و بلاکتان میکنم!

2- فضای مبتنی بر جبر و سلب انتخاب از کاربر

در دوران پیش از اینستاگرام و شبکه های اشتراکی، فرد با سایت یا وبلاگی مواجه بود که می توانست انتخاب کند کدام مطلب را ببیند و یا مطالعه کند. اما در اینستاگرام فرد فقط اختیار انتخاب اولیه برای دنبال کردن محتوای یک پیج را دارد. پس از این مرحله از کاربر سلب اختیار شده و او محکوم است به خواندن هرآنچه در پیج های مختلف در لیست فالوئینگ هایش هستند. دیگر او نمی تواند انتخاب کند که کدام محتوای یک پیج را مطالعه کند.

3- فضای نابرابر

به ظاهر اینستاگرام یک فضای مبتنی بر برابری برای اشتراک نگاه یک فرد به حیات، خودش و دیگران در اختیار او می گذارد، اما در واقع این فضا کامل نابرابر است و همه ی نابرابری های تحمیلی واقعیت، در این فضا موجود است. در این فضا به سلبریتی ها و ستاره ها اقبال بیشتری می شود و بر اساس سیستم لایک و فالو اینستاگرام بر این نابرابری دامن زده میشود. به ظاهر این فضا دموکراتیک است اما در باطن این گونه نیست.

4- فروپاشی حریم شخصی

در اینستاگرام هیچ گونه حریم شخصی ای تعریف نشده (حالت پرایویت از دیدگاه بنده یک فضای عمومی قفل شده است!). همه ی اتفاقات خصوصی افراد که تا پیش از این از در خانه بیرون نمی آمد به همه ی جامعه نمایش داده می شود. این مسئله مبتنی است بر همان ماهیت اومانیستی اینستاگرام

وقتی کسی در فالوئینگ شما بود و شما او را دنبال میکنید، در واقع به حریم شخصی او راه یافته اید و می توانید از لایک های او در پیج های مختلف، کامنت ها و دیدگاه های او مطلع شوید.

 

5- نمایش تصویر غیرواقعی از و دامن زدن به شیوع ریا

در اینستاگرام و بسیاری از شبکه های مجازی دیگر، افراد به جای ارائه خود واقعیشان، همه آمال و آرزوهایشان را به نمایش می گذارند. و این هم برای خود فرد آسیب زاست و هم دیگران. چون این فرد از ماهیت و زندگی واقعی خود دور می شود و دیگران هم با دیدن زندگی دیگران و شادی های آن ها احساس سرخوردگی و بدبختی پیدا میکنند. در صورتی که مشکلات برای همه است، اما این فرد با ارائه تصویر شاد از رندگی خود، یک زندگی غیر واقعی را به نمایش می گذارد.

6-ارتباطات صفر و صدی

از آنجایی که مبنای این شبکه بر خود محوری است، همه روابط مبتنی بر «خود» یک نفر تعریف می شود و حد وسطی از ارتباط وجود ندارد. یا فردی را دوست داریم و او را فالو و لایک میکنیم، یا او را دوست نداریم و او را بلافاصله با بلاک کردن طرد میکنیم.

7- فروپاشی حریم حیا و ادب

از این جایی که این محیط باز و آزاد است، فرد احساس آزادی از حدود پیدا میکند و تمام قیود فضای واقعیت را میشکند و از حدود خدا آزاد میشود. خود حیوانی اش را در تصاویر به اشتراک میگذارد!

هر آن چه حریم حیا در فضای واقعی اجازه بیانش را نمیداد، در این فضا بیان میکند. که البته این مسئله فقط ویژه اینستاگرام نیست.

این را کاملا می توان در فضای میان دختران و پسران به ظاهر مذهبی هم دید.

موارد منفی بسیار دیگری در این فضا وجود دارد که فعلا مجال پرداخت به آن ها نیست. دوستانی که بیشتر در این فضا بوده اند می توانند بیشتر دراین باره نظر دهند.

 

پ.ن 1: اینستاگرام به تنهایی یک انقلاب بزرگ است در عرصه رسانه و شاید دهه ها طول بکشد تا اثرات مخرب آن در جوامع فهم شود. اینستاگرام به تنهایی کافی است برای فروپاشی اخلاقی و به انحطاط کشاندن یک جامعه. تأثیرش محدود به یک قشر نیست. مدهبی و غیر مذهبی هم ندارد.

پ.ن 2: شاید دوستان بگویند اینستاگرام یک رسانه است برای رساندن پیام حق. می تواند این ماهیت را داشته باشد اما خیلی سخت است فراهم کردن چنین بستری در اینستاگرام. چون این قدر سیستم طراحی شده برای آن جبری است که سخت است بتوان در آن در مدار حق بود و ماند. چون جبرا انسان در این سیستم محور قرار خواهد گرفت.

پ.ن 3: به نظر «بیان» هم در حال تبدیل به یک شبکه اجتماعی است و مزایای بیان در حال افزایش است اما باید مسائل این چنینی در گسترش آن لحاظ شود.

یک ایراد اساسی بیان آمارگیر بسیار پیشرفته آن است که نیازی نیست یک کاربر معمولی این همه نسبت به مخاطبانش اشراف داشته باشد و این نقض حریم شخصی مخاطب است.

 

۶ نظر