حدیث نفس

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکیم» ثبت شده است

روضه‌ی مجسم، تکرار تاریخ

بسم الله النّور

دیروز برای علی زمانشان شورا تشکیل دادند که برکنارش کنند

و امروز برای علی زمان ما ...

ما امروز کمی از درد ولایت را درک میکنیم

وقتی ولیّ ما می گوید:

در تفسیر این مطلب، خیلی حرف میشود زد؛ یکی این است که در انتخاب رهبر آینده، ملاحظه‌ی خدا را بکنید. احتمال اینکه این دوره‌ای که تازه شروع خواهد شد، مبتلا بشود به این آزمایش، احتمال کمی نیست؛ آن وقتی‌که بنا است رهبر انتخاب بشود، ملاحظات و رودربایستی‌ها را کنار بگذارند؛ خدا را در نظر بگیرند، وظایف را در نظر بگیرند، نیاز کشور را در نظر بگیرند؛ بر این اساس رهبر انتخاب بشود؛ مهم‌ترین وظیفه به نظر ما این است؛ مراقبت کنند. اگرچنانچه در این مرحله و در این وظیفه‌ی بزرگ کوتاهی انجام بگیرد، در اساس کار مشکل به وجود خواهد آمد؛ این مهم‌ترین مسئله است که بایستی مورد توجّه قرار بگیرد.

از آن زمان قلب هامان بی قرار شده

و اشک‌هامان جاری

و بغض و فریادهامان فرو خورده

نمیدانم حال حضرت صدیقه طاهره که وجودش عصاره‌ی خلقت است چگونه بود وقتی حق امام زمانش را غصب کردند

اما او خود را فدایی امامش کرد

و ما...

--------------------------------------

حضور امام قائم است به اقبال امّت

اگر امّت روگرداند خداوند امام را از آن قوم میگیرد

و خداوند امام دوازدهم را از این امّت گرفت تا ظرفیت پذیرش امام در مردم ایجاد شود

در این زمان، حضور نایب امام امتحانی است برای امّت، تا خداوند امام را به آن ها برگرداند

و خداوند با هیچ قومی عقد اخوّت نبسته است

و فتنه اکبر زمان ما، در میزان پذیرش و اقبال مردم به نایب امام است

اگر امّت در این فتنه و امتحان بزرگ الهی مردود شوند خداوند نایب امام را هم از آن ها خواهد گرفت

و قومی را به جای این قوم خواهد آورد

اما ما به حول و قوه ی الهی نخواهیم گذاشت تا تاریخ تکرار شود

تا دوباره صدیقه اطهر پشت در بماند

تا دست ولایت در بند شود

و نخواهیم گذاشت، عاشورایی دیگر رقم  خورد و سر حسینی برای زنده ماندن اسلام بر نیزه رود

ما سقیفه ها را از ریشه خواهیم خشکاند تا حکومت های غاصب نتوانند دوباره بر مسند باطل خود تکیه دهند و ظلم و ظلمت را در جهان بسط دهند

که  «جاء الحق و زهق الباطل

انّ الباطل کان زهوقا»

۲۲ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۱۲ ۲ نظر

فاسقین در بی راهه

در ادامه توهین های مکرر به «حکیم حسن عباسی»

این لینک را ببینید:

خبری که فاسقین می آورند

اینجا را هم ببینید:

گام شناسی توهین به استاد بزرگوار حسن عباسی

۱۷ آذر ۹۲ ، ۰۵:۲۴ ۳ نظر

بی راهه شور منهای شعور در عزای اباعبدالله ع

هو الحق

این مطلب پاسخی است به توهین های پی در پی خبرگزاری های بی تقوایی چون صراط نیوز، عقیق، وارث و....
در توهین به استاد بزرگوارم حکیم حسن عباسی...
کسی که گمشده ام، حکمت را در قلبم بارور ساخت...
شرح ما وقع را در اینجا بخوانید...
از کودکی ام به یاد ندارم که هیچ گاه مجلس روضه ای که فقط سینه زنی باشد رفته باشم (اگر هم یکی دو بار رفته ام فقط به دلیل اصرار دیگران بوده است و نه اختیار خودم)
اصلا یادم نمی آید مجلسی که پیش از آن که سخنرانش را بشناسم بروم. 
اصلا کودک هم که بودم مادرم ما را مجالسی می برد که عشق امام حسین ع را با چاشنی معرفت بر قلبمان وارد می کرد، مجالسی که واقعا پر بود از شور و شعور، با تمام کودکی ام درک می کردم نور متفاوت این مجالس را...
به سن راهنمایی که رسیدم فهمیدم برای حرکت در مسیر حسینی نیاز به استادی دارم تا چراغ راهم باشد برای این که راه را گم نکنم و راهم به بی راهه نرود...
حال که در عنفوان جوانی ام هستم خداوند توفیق حضور در محضر حکیم حسن عباسی را نصیبم کرده است تا چراغ راهم باشد برای حرکت به مقصد نور، با ولایت الله
او زمانی که درس انسان شناسی می داد و وقتی در شرح مراتب قلب انسان در قرآن به فؤاد (مکان رؤیت حق از باطل) و نفس مطمئنه می رسید و می گفت: یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه...
و هیچ گاه طنین صدایش را هنگام قرائت این آیه از قلبم خارج نخواهد شد...
و در ادامه می گفت: در تفاسیر آمده است که شأن این آیه در منزلت حسین ع آمده است...
او حکیمی است که خود درک میکند عظمت این آیه را در فؤادش...
عظمت حسینی که به نفس مطمئنه رسیده...
عظمت حسینی که راضیه مرضیه است را خوب با قلبش، مرکز وجودش به عنوان خلیفه الله درک می کند...
و حالا من دردم میگیرد از این همه دردی که یک سری انسان نمای تاریک دل جاهل، که خود نمی دانند عمق جهالتشان تا کجاست... 
بر قلب استادم وارد می کنند و قلبش را سنگین می کنند با بار تهمت و افترا...
و هرآنچه لایق خودشان و هم کیشانشان هست به این بزرگوار نسبت می دهند...
آن ها با دیدن یک کلیپ تقطیع شده که تأکیدش بر روضه با شور و شعور انسان پرور است...
نه هیئات شور محور بی معرفت دیوانه پرور...
به انسانی که امامش حسین، ولیش الله، و به مقصد نور است...
می تازند و او را خارج از دین و صفاتی که شرمم می آید از گفتنش خطاب می کنند...
این مادحین شور محور که به افراد جرأت می دهد با سگشان در مجلس حضرت که باید پاک ترین مکان عالم باشد شرکت کنند... و جرأت می دهدکه کنار دسته ها و هیئاتی که به دروغین برای برپایی عزای حضرت برپا می شود تلفن بگیرند برای قرار شهوتشان...
بدانند این مجالس شور محور بدون شعور بی راهه ایست به مقصد ظلمات و باطل، که یک قدم هم افراد را از گناه دور نمی کند...
ای ننگ بر شما که همیشه مصداق و صدّوا عن سبیل الله بوده و هستید...
ننگ بر شما که ندیده و نشناخته به کسی که دشمن حق از شنیدن نامش لرزه بر اندامش می افتد، این چنین بی مهابا تهمت و افتراء می زنید...
و خداوند خود آگاه ترین است که چه کس در راه است و چه کس در بی راهه...
چه کس به مقصد نور است و چه کس به مقصد ظلمات...
چه کس به فلاح نائل می شود و چه کس به خسران می رسد...
و زبان می گزد از گفته هایی که هیچ گاه نباید میگفت...
که: ان الله علیم بذات الصدور

اینجا را هم ببینید.

۱۵ آذر ۹۲ ، ۰۵:۱۵ ۸ نظر